1404/02/02
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدّمات حکمت «4»/فصل دوم /مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن
موضوع: مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن/فصل دوم /مقدّمات حکمت «4»
توضیح مطلب این است که هر گاه متکلّم، کلام خود را به صورت مطلق بیان نماید ولی احتمال اراده تقیید در آن داده شود، از سه حالت خارج نمیباشد:
1. ممکن است قرینه خفیّهای در کلام وجود داشته باشد که بعد از دقّت و تأمّل در کلام او روشن میگردد؛
2. ممکن است متکلّم، قرینه را ذکر نموده ولی به دست ما نرسیده است؛
3. ممکن است قرینهای را بعداً نصب نموده باشد که اگر قبل از وقت عمل باشد، قرینه متّصله به حساب میآید و اگر بعد از وقت عمل باشد، قرینه منفصله خواهد بود.
در اینجا دو بحث مطرح میشود؛ یکی این که آیا علاوه بر احراز این که متکلّم در صدد بیان است، احراز عدم قرینه نیز برای اطلاقگیری شرط میباشد یا خیر؟ و دیگر این که در صورت لزوم احراز عدم قرینه آیا لازم است عدم مطلق قرائن، چه متّصله و چه منفصله احراز گردد و یا آن که صرف احراز عدم قرینه متّصله برای اثبات و اراده طبیعت مطلقه کفایت میکند؟