« فهرست دروس
درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی
کفایه

1403/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

خطابات شفاهیّه «1»/فصل هفتم /مقصد چهارم: عامّ و خاصّ

 

موضوع: مقصد چهارم: عامّ و خاصّ/فصل هفتم /خطابات شفاهیّه «1»

 

هل الخطابات الشفاهيّة -مثل «يا أيّها المؤمنون»- تختصّ بالحاضر مجلسَ التخاطب أو تعمّ غَيره[1] من الغائبين، بل المعدومين؟ فيه خلاف.

و لابدّ -قبل الخوض في تحقيق المقام- من بيان ما يمكن أن يكون محلّاً للنقض و الإبرام بين الأعلام.

فصل هفتم: خطابات شفاهیّه

قوله: «فصل».

این بحث از جمله مباحث مربوط به احوال ادلّه شرعیّه، مانند احوال عامّ و خاصّ و احوال مطلق و مقیّد می‌باشد که از قدیم الایّام در کتب اصولی عامّه مانند المستصفای غزالی[2] ، بحر المحیط زرکشی[3] و الإحکام آمدي[4] ، ذیل مباحث عامّ و خاصّ مطرح می‌شده است، امّا در کتب اصولی امامیّه، این بحث، نه در کتب قدما مثل الذریعه سیّد مرتضی، العدّه مرحوم شیخ و معارج محقّق حلّی و نه در کتب متأخّرین مثل مبادی علّامه مطرح شده است و ظاهراً مرحوم شهید ثانی از جمله نخستین کسانی است که این بحث را نقل نموده و می‌فرمایند:«خطاب المشافهة نحو یا أیّها الناس، لیس خطاباً لمن بعدهم و إنّما یثبت الحکم بدلیل آخر کالإجماع و نقل عن الحنابلة أنّه یعمّهم»[5] و علمای متأخّر از ایشان مانند صاحب معالم[6] ، صاحب قوانین[7] و صاحب فصول[8] نیز این بحث را مطرح نموده‌اند. مرحوم شیخ نیز در مطارح الأنظار[9] این بحث را مطرح کرده است. محقّق خراسانی نیز در ما نحن فیه به تبع استاد خود مرحوم شیخ انصاری این بحث را در ما نحن فیه مطرح نموده و می‌فرمایند:

«هل الخطابات الشفاهیّة مثل یا أیّها المؤمنون یختصّ بالحاضر مجلسَ التخاطب أو یعمّ غیره من الغائبین بل المعدومین؟ فیه خلاف».

بیان اجمالی محلّ نزاع

قوله: «هل الخطبات الشفاهیّة...»

قبل از ورود در اصل بحث، بیان یک نکته به عنوان مقدّمه لازم می‌باشد و آن این که خطابات شرعیّه و همچنین خطابات عرفیّه، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

    1. خطابات حقیقی: یعنی ادلّه شرعیّه یا خطابات عرفیّه‌ای که در آنها از ادات خطاب مانند: «یا أیّها الذین آمنوا» و «یا أیّها الناس» استفاده نشده است و یا برخوردار از هیئتی که بر خطاب دلالت دارد مانند هیئت امر در «السارق و السارقة فاقطعوا أیدیهما» نمی‌باشند؛ مثل «أحلّ البیع و حرّم الربا».

    2. خطابات شفاهیّه: یعنی خطاباتی که در آنها از ادات خطاب مثل ادات ندا استفاده شده است و یا برخوردار از هیئتی هستند که بر خطاب دلالت دارند مانند هیئت امر و هیئت نهی مثل «یا أیّها الذین آمنوا کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الذین من قبلکم».

خطاب اگر از نوع اول باشد، بیانگر یک قضیّه حقیقیّه است و موضوع آن، افراد مقدّر الوجود لحاظ شده است، لذا هر زمان، فردی موجود شود، خطاب به او تعلّق می‌گیرد. به عبارتی این خطابات، دائر مدار وجود موضوع و متعلّق و همچنین مکلّف در خارج نمی‌باشند؛ مثلاً دلیل «الخمر حرام» دلالت بر حرمت خمر نسبت به مکلّفین دارد، خواه الان خمر در خارج وجود داشته باشد و خواه وجود نداشته باشد و خواه مکلّفی در خارج وجود داشته باشد و خواه وجود نداشته باشد لذا در این خطابات هیچ تفاوتی بین افراد حاضر در مجلس خطاب و افراد غائب و همچنین هیچ تفاوتی بین افراد موجود در زمان خطاب و افراد معدوم در آن زمان وجود ندارد و این خطابات شامل تمام حالات مذکور می‌شوند؛

و اما اگر خطاب از نوع دوم باشد، این بحث مطرح می‌گردد که آیا این خطابات، اختصاص به موجودین و حاضرین در مجلس خطاب دارد یا این که شامل معدومین در آن زمان و غائبین از مجلس خطاب نیز می‌شوند.

به عبارت دیگر آیا همان طور که موجودین و حاضرین در مجلسِ خطاب، حقّ برداشت و ظهورگیری از این ادلّه شرعیّه را دارند، غائبین از مجلس خطاب و معدومین در آن زمان نیز حقّ برداشت و ظهورگیری را دارند؟

بیان تفصیلی محلّ نزاع

قوله: « لابدّ قبل الخوض...».

محقّق خراسانی در ما نحن فیه می‌فرمایند درباره محلّ نزاع سه وجه قابل طرح می‌باشد:

وجه اول: شاید محلّ نزاع در این بحث، راجع به جواز و عدم جواز تعلّق تکلیفی که مستفاد از خطابات شفاهیّه است، نسبت به غائبین و معدومین باشد.

به عبارتی آیا امکان تعلّق تکلیف به غائبین و معدومین وجود دارد؟ یعنی کسی که در مجلس خطاب نبوده و یا هنوز متولّد نشده است را مکلّف به تکلیف نماییم، همان طور که موجودین و حاضرین در مجلس خطاب را مکلّف می‌نماییم.

عبارت بعضی از علما مانند غزالی که می‌فرماید: «کلّ حکم یدلّ بصیغة المخاطبة کقوله تعالی: <یا أیّها الذین آمنوا> و <یا أیّها الناس> فهو خطاب مع الموجودین في عصر رسول الله (ص) و اثباته في حقّ من یحدّث بعده بدلیل زائد...»[10] ؛ ظهور در این محلّ نزاع دارد.

 


[1] أي: غیر الحاضر مجلس التخاطب.
logo