« فهرست دروس
درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی
کتاب الدیات

1404/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان حیله اول: بیع عینة/طرق فرار از ربای در قرض /ربا و بانکداری اسلامی

 

موضوع: ربا و بانکداری اسلامی/طرق فرار از ربای در قرض /بیان حیله اول: بیع عینة

 

بسم الله الرحمن الرحیم

طرق فرار از ربای در قرض

تاکنون مواردی برای فرار از ربای در معامله ذکر شد. در ادامه به بیان مواردی برای فرار از ربای در قرض پرداخته می‌شود.

بیان حیله اوّل: بیع عینه

یعنی برای فرار از ربای در قرض و تأمين نقدينگی مورد نیاز، بین قرض دهنده و قرض گیرنده، معامله‌ای به صورت نسیه و معامله‌ای به صورت نقد انجام می‌گیرد و چون در این طریق، عین کالا و مبیع به بایع برمی‌گردد، از آن به «بيع العِيْنَة» یاد می‌شود، لذا بعضی از معاصرین در توضیح بیع عینه گفته‌اند : « «بیع عینه» قراردادی است مرکّب از دو معاملۀ «نقد و نسیه» که در آن، عین کالا به فروشنده برگشت می‌کند. مثلاً شخص حقیقی یا حقوقی - مانند بانک یا مؤسّسه مالی اعتباری - کالای مشخّصی را به مبلغی مثلاً 12 میلیون تومان، به صورت نسیه با مدّت معیّن به متقاضی وام بفروشد؛ سپس همان را نقداً به مبلغی کمتر از آن مثلاً 10 میلیون تومان بخرد.

یا آنکه کالایی را به مبلغی مثلاً 10 میلیون تومان، به صورت نقد از متقاضی وام بخرد؛ سپس همان کالا را نسیه به مبلغ بیشتر از آن مثلاً 12 میلیون تومان به متقاضی وام بفروشد»[1] .

امام خمینی«رحمةاللّه‌علیه» در تحریر الوسیلة در این زمینه می فرمایند :«مسألة 4: لو باع شيئاً نسيئة، يجوز شراؤه منه قبل حلول الأجل و بعده بجنس الثمن أو بغيره؛ سواء كان مساوياً للثمن الأوّل أم لا، و سواء كان البيع الثاني حالّاً أو مؤجّلًا»[2] . یعنی اگر شخصی چیزی را به صورت نسیه بفروشد جایز است که فروشنده از همان خریدار، آن شیء را بخرد خواه قبل از سررسید باشد یا بعد از آن[3] ، خواه در مقابل آن پول باشد یا جنس دیگری طلب شود، خواه به مقدار ثمن معامله اوّل باشد یا به مقدار ثمن معامله اوّل نباشد و خواه معامله دوّم به صورت نقدی باشد یا مدّ‌ت‌دار و نسیه.

بیع مذکور به صورت‌های مختلفی انجام می‌شود:

۱. شخص نیازمند به نقدینگی، برای فرار از ربا با صاحب مال معامله‌ای به این صورت انجام می‌دهد و از او به صورت نسیه کالایی گران‌تر از قیمت نقد می‌خرد؛ سپس در همان جلسه آن را به قیمت کمتر به صورت نقد به فروشنده می‌فروشد. نتیجۀ این معامله، دستیابی خریدار اوّل به نقدینگی مورد نیاز و دستیابی فروشندۀ اوّل به سود کالای فروخته شده به صورت نسیه است که در سررسید تحویل بهای کالا قابل وصول می‌باشد.[4]

۲. طلب‌کار برای وصول طلب خود از فردی که توان پرداخت بدهی خویش را ندارد کالایی معیّن را به صورت نسیه به او می‌فروشد؛ سپس همان کالا را به بهایی کمتر، به صورت نقد از او می‌خرد تا بدهکار بتواند با پول دریافتی از طلبکار طلب پیشین او را بپردازد مانند این‌که شخصی به صورت نسیه جنسی را به مبلغ 10 میلیون خریداری کند، سپس فروشنده در موعد سررسید درصدد دریافت طلب خود برمی‌اید امّا خریدار به او می‌گوید: «پولی ندارم تا 10 میلیون تومان بدهی را پرداخت کنم» و از طرفی هم فروشنده نمی‌تواند کالای فروخته شده را در مقابل بدهی اخذ کند زیرا آن کالا در ملکیّت فروشنده نمی‌باشد به همین جهت فروشنده با رضایت بدهکار‌ می‌تواند آن کالا را به مبلغ 10 میلیون تومان بخرد و بعد از پرداخت پول، کالا به فروشنده اوّل می‌رسد و شخص بدهکار اکنون 10 میلیون تومان نقد دارد که می‌تواند بدهی خود را پرداخت کند[5] و با این کار، معامله قبل تسویه می‌گردد امّا از آن جهت که شخص بدهکار به آن کالا احتیاج دارد به فروشنده اوّل می‌گوید: «می‌توانی همین کالا را دوباره به صورت نسیه به من بفروشی؟» که فروشنده اوّل با پذیرش این پیشنهاد، می‌تواند همان کالا را به صورت نسیه با مبلغی بیشتر از قیمت اصلی خود مثلا 20 میلیون تومان به مدّت 12 ماه بفروشد؛ در این صورت هم بدهکار اوّل، بدهی خود را در معامله اوّل تسویه نموده و هم کالایی که داشته به او برگشته است و از طرفی فروشنده اوّل هم به طلب خود رسیده و هم به سود لازم در جهت فرار از ربا؛

یا این‌که در دولت‌های قبل، بانک کشاورزی در جهت رونق بخشیدن به کشاورزی کشور تصمیمی اتّخاذ نمود و به خیلی از کشاورزها ادوات کشاورزی داد امّا کشاورزها به علت خشکسالی نتوانستند آن درآمد لازم را داشته باشند و در نتیجه به بانک بدهکار شدند، بانک از طریق «بيع العِيْنَة» این مشکل را حلّ کرد به این صورت که وکلای بانک این مأموریّت را پیدا کردند که دوباره ادوات کشاورزی را از کشاورزان به صورت نقد و به اندازه مبلغی که بدهکار بودند، بخرند مثلا تراکتور را از کشاورز به مبلغ 100 میلیون تومان خریداری کردند به همین جهت کشاورز با به دست آوردن این نقدینگی، بدهی خود به بانک را تسویه کرد، سپس دوباره بانک همان ادوات کشاورزی را که از کشاورز خریداری کرد گفت: «ما می‌خواهیم آن ادواتی که از شما خریده بودیم را به مزایده بگذاریم اگر شما آن را می‌خواهید به صورت نسیه به شما می‌فروشیم» لذا اگر آن کشاورز این پیشنهاد را قبول می‌کرد، بانک می‌تواند آن ادوات را به بیشتر از قیمت روز به صورت نسیه و مدّت‌دار به آن کشاورز بفروشد؛ در این صورت هم بدهی تسویه شده و هم کالا به دست کشاورز رسیده است و هم بانک به سود لازم بدون ربا، رسیده است و هم طلب خود را وصول کرده است.

۳. شخص نیازمند به نقدینگی برای فرار از ربا کالای خود را به صورت نقد به دیگری می‌فروشد و سپس همان کالا را به صورت نسیه به قیمت بیشتر از او می‌خرد. نتیجۀ این معامله، دستیابی فروشنده اوّل به نقدینگی مورد نیاز و دستیابی خریدار اوّل به سود کالای فروخته شده به صورت نسیه است که در سررسید تحویل بهای کالا قابل وصول می‌باشد.

بیان چهار فائده

۱. همان‌طور که بعضی از معاصرین تصریح نموده‌اند بيع عینه می‌تواند راهکاری برای تصحیح خرید و فروش چک‌های مدّت‌دار در زمان ما باشد مثلا فردی که چکی به مبلغ 20 میلیون تومان به تاریخ 6 ماه آینده دارد و شخصی حاضر است آن را به مبلغ 18 میلیون تومان نقد بخرد، برای رهایی از ربا می‌تواند به یکی از دو شیوه ذیل عمل نماید:

الف. «انعقاد معاملۀ اوّل نقد و معاملۀ دوم نسیه»:

فروشندۀ چک می‌تواند کالایی مثل وسیلۀ نقلیه‌اش را به مبلغ 18 میلیون تومان به‌طور نقد به شخص مذکور بفروشد، سپـس همان کالا را از وی به مبلغ 20 میلیون تومان نسیۀ شش ماهه بخرد و چک را تحویل شخص مذکور دهد؛

ب. «انعقاد معاملۀ اول نسیه و معاملۀ دوم نقد»:

شخص مذکور می‌تواند کالایی را به مبلغ 20 میلیون تومان نسیۀ شش ماهه به صاحب چک بفروشد و چک را از وی دریافت کند، سپس همان کالا را از وی به مبلغ 18 میلیون تومان نقد بخرد.[6]

 


[1] پایگاه اطّلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی-راهکار سوّم: «بیع عِیْنَه».
[3] چون ملکیّت آن متوقّف بر سررسید نیست.
[4] شایان ذکر است که برای معامله نسیه احکامی مترتّب می‌شود مثلا فروشنده در مدّت زمانی که به مشتری مهلت داده است، حقّ طلب کردن پول را زودتر از موعد مقرّر ندارد زیرا مشتری تا پایان آن مهلت، حقّ دارد که پول را به او ندهد به خلاف معامله نقد که اگر مشتری پول را به فروشنده بدهد ولی فروشنده به هر دلیلی آن را قبول نکند یا در دریافت آن سهل ‌انگاری کند، ضرر آن متوجّه فروشنده می‌باشد نه مشتری چون در این صورت مشتری ضامن نیست؛ یا این‌که وقتی معامله‌ای صورت بگیرد ولی نقد و نسیه بودن آن معلوم نباشد و در این میان کالا نیز از بین برود یا آسیبی ببیند مشتری ضامن چیزی نیست چون «کلّ مبیع تلف قبل قبضه فهو من مال بائعه» و در این صورت از آن‌جایی که نقد یا نسیه بودن معامله معلوم نیست و از طرفی نیز هنوز قبضی صورت نگرفته است، مشتری ضامن نخواهد بود، امّا وقتی معلوم شد که معامله نسیه است، در حقیقت اصل معامله منعقد شده است و دیگر متزلزل نخواهد بود لذا مشتری مالک کالا و فروشنده صاحب پولی که قرار است بعدا دریافت کند شده است؛ یا این‌که در معامله نسیه مشتری وقتی کالا را دریافت کرد حقّ تصرّف دارد به همین جهت می‌تواند آن را به خود فروشنده به صورت نقد به مبلغ کم بفروشد که در این صورت به چنین معامله‌ای «بيع العِيْنَة» گفته می‌شود امّا اگر این کالا را به شخص اجنبی بفروشد به این معامله دیگر، «بيع العِيْنَة» نمی‌گویند بلکه معامله نقد و نسیه خواهد بود.
[5] یعنی همان 10 میلیون تومانی که دریافت کرده را بابت بدهی به فروشنده اوّل پرداخت کند.
[6] رجوع شود: مسأله 1547-راهکار سوّم: «بیع عِیْنَه»-پایگاه اطّلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی.
logo