« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید‌ محمدجواد علوی بروجردی

1404/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

مسأله 10/حج مندوب /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/حج مندوب /مسأله 10

 

مرحوم صاحب عروة(ره) در مسأله10 می‌فرمایند:

«لایجوز الحج بالمال الحرام، لکن لایبطل الحج اذا کان لباس احرامه و طوافه و ثمن هدیه من حلال.[1] »

مرحوم حکیم(ره) در ذیل این مسأله می‌فرمایند:

« کما تقدم ذلک فی المسألة السبعین من الفصل الاوّل.»

مرحوم صاحب عروة(ره) در مسأله 70 می‌فرمایند:

« اذا استقر علیه الحج، و کان علیه خمس او زکاة او غیرهما من الحقوق الواجبة، وجب علیه اداؤها، و لایجوز له المشی الی الحج قبلها، و لو ترکها عصی.

و اما حجه فصحیح اذا کانت الحقوق فی ذمته[2] لا فی عین ماله.

و کذا اذا کانت فی عین ماله، و لکن کان ما یصرفه فی مؤونته من المال الذی لایکون فیه خمس او زکاة او غیرهما، او کان مما تعلق به الحقوق ولکن کان ثواب احرامه، و طوافه، و سعیه، و ثمن هدیه من المال الذی لیس فیه حق.

بل، و کذا اذا کانا مما تعلق به الحق من الخمس و الزکاة، الا انه بقی عنده مقدار ما فیه منهما، بناءً علی ما هو الاقوی من کونهما فی العین علی نحو الکلی فی المعین، لا علی وجه الاشاعة.[3] »

ذکر حواشی اعلام(رحمة الله علیهم) در ذیل این مسأله

و افاد السید البروجردی فی حاشیته:

«تقدم التأمل فی المبنی و الاحوط عدم کونهما مما تعلق به هذه الحقوق»

و افاد المحقق النائینی:

«تقدم ان تعلقهما بالعین من انحاء تعلق الحقوق، و انه لا یفرق فی حرمة التصرف فی متعلق الحقین بین الصورتین.»

و افاد السید الشیرازی:

« مر ان الاقوی انه علی وجه الاشاعة.»

هذا .

و قد افاد السید عبدالهادی الشیرازی فی ذیل مسألتنا ای مسئلة 10 من مقام البحث:

« مر التفضیل فی شرائط الوجوب فی المسألة 59»[4] .

مرحوم صاحب عروة(ره) در مسأله59 می‌فرمایند:

«لایجوز للولد ان یأخذ من مال والده و یحج به، کما لایجب علی الوالد ان یبذل له و کذا لایجب علی الولد بذل المال لوالده لیحج به، و کذا لایجوز للوالد الاخذ من مال ولده للحج، و القول بجواز ذلک او وجوبه کما عن الشیخ ضعیف، و ان کان یدل علیه صحیح سعد بن یسار سئل الصادق ... »

مسأله سابق(70) مرتبط به این مسأله نمی‌باشد بلکه مرتبط به مسأله 60 می‌باشد و مرحوم صاحب عروة(ره) در این مسأله می‌فرمایند:

« اذا حصلت الاستطاعة لایجب ان یحج من ماله، فلو حج فی نفقة غیره لنفسه اجزأه، و کذا لو حج متسکعاً.

بل، لو حج من مال الغیر غصباً صح و اجزأه.

نعم: اذا کان ثوب احرامه و طوافه و سعیه من المغضوب لم یصح.

و کذا اذا کان ثمن هدیه غصباً.»

و افاد السید الخوئی فی ذیل هذه المسألة:

«الاظهر فی السعی و الاحرام الصحة، و سیجئ منه عدم شرطیة لبس الثوبین[5] فی الاحرام.[6] »

و افاد السید الامام: فی ذیل قوله: لم یصح

«فیه اشکال، نعم: الاحوط عدم صحة صلوة الطواف مع غصبیة الثوب، و اما غصبیة ثمن الهدی مع الشراء بالذمة فلا توجب البطلان.»

و افاد السید الشیرازی:

«فی الطواف و السعی اذا اقتصر علیهما، و اما الاحرام و الهدی فلاتبعد الصحة و الاجزاء و ان کان الاحوط ما ذکره.»

و افاد المحقق العراقی: فی ذیل قوله: و کذا اذا کان ثمن هدیه غصباً :

«نعم: لا بأس فی شرائه بالذمة و ان یعصی فی وفاء ذمته من المغصوب، و وجهه ظاهر.»

و افاد السید الگلپایگانی:

«مناط عدم اجزاء الهدی غصبیة الهدی، فیجزی لوکان الشراء فی الذمة.[7] »

 


[1] . العروة الوثقى (المحشى)؛ ج‌4، ص: 596.
[2] .برخی از افراد قائل به تعلق خمس به ذمه نه به عین می‌باشند اما ما(استاد) قائل به تعلق خمس به عین هستیم اما در برخی از موارد خمس منتقل به ذمه می‌شود. مثلاً فردی خمسش را نمی‌دهد و اگر خانه‌اش را بفروشد این خانه از مال غیر مخمس می‌باشد و خریدار هم می‌داند که اگر فرد فروشنده خمس مالش را نمی‌دهد و فرد خریدار می‌داند که یک پنجم از این خانه مال او نمی‌باشد در این صورت وظیفه پرداخت خمس بر عهده خریدار نمی‌باشد و در این مورد خمس از عین(خانه) به ذمه فروشنده منتقل می‌شود و مرحوم خوئی(ره) هم همین مبنا را قبول دارند.
[3] . العروة الوثقى (المحشى)؛ ج‌4، ص: 433.
[4] .همان.
[5] .ما قبلاً بحث کردیم که احرام یک ماهیتی دارد و شخص باید تلبیه را بگوید یا از محل میقات و ... باشد حال آیا «لبس الثوبین« از شروط احرام می‌باشد(یعنی قوام احرام متقوم بر «لبس الثوبین« می‌باشد یا خیر؟ در اینجا بین اعلام(رحمة الله علیهم) اختلاف وجود دارد و اگر کسی با لباس عادی محرم شود این احرام منعقد می‌شود اما در صورتی که لباس مخیط پوشیده باشد باید جریمه بدهد اما احرام محقق می‌شود و اگر این فرد از میقات خارج شد و بعد لباس احرام پوشید لازم نیست که دوبار به میقات برگردد. مرحوم خوئی می‌فرمایند که مرحوم صاحب عروة(رحمة الله علیهما) هم قائل به این مقوله می‌باشند یعنی«لبس الثوبین» شرط و دخیل در ماهیت احرام نمی‌باشد و مرحوم خوئی(ؤه) هم می‌مایند که لباس احرام در سعی و احرام هم شرطیت ندارد یعنی مکلف در حج افعالی را -مثلاً سعی- می‌خواهد انجام بدهد ماهیت آن-سعی- رفت و برگشت بین دو کوه می‌باشد و اگر لباسی نداشته باشد و فقط ستر عورة بکند این سعیش صحیح می‌باشد. بنابراین لباس احرام دخیل در ماهیت سعی نمی‌باشد و ایشان این «لبس الثوبین» را دخیل در ماهیت طواف هم نمی‌دانند اما اگر طواف را مثل نماز بدانیم ستر عورة واجب می‌باشد. بنابراین اگر قائل به این مقوله شویم مشکلی در «ثوبی الاحرام» هم نداریماین مطالب در سعی و طواف هم یم‌باشد اما رد صلات طواف اگر فرد فقط ستر عورت را انجام بدهد نمازش صحیح نمی‌باشد؛ چون لبس دخیل در قوام نماز نمی‌باشد اما رد نماز عدم لبس لباس مغصوب شرط می‌باشد و در ثمن هدی هم بهمین صورت می‌باشد.
[6] .همان.ص415-416.
[7] .همان..
logo