« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید‌محمدجواد علوی‌بروجردی

1403/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانات استاد/نیابت /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/نیابت /بیانات استاد

 

عرض کردیم که طریق اولی که مرحوم کلینی(ره) در اصول کافی داشتند طریق صحیحی بود اما طریق دوم ایشان صحیح نبود و نقل دوم مرحوم صدوق(ره) «حدثنی علی بن موسی...».

بحث در نقل دوم مرحوم صدوق(ره) بود و در بحث دلالی آن گفتیم که این روایت از مقام بحث ما خارج می‌باشد؛ چون«علی خیر» یعنی خیر بودن آن عمل مفروض و آن عمل دارای رجحان می‌باشد. بنابراین مدلول این روایت عبارت است:«مکلف می‌داند که رجحانش ثابت می‌باشد و اگر مقداری ثواب بر او وعده دادند اگر آن فعل انجام داده شود آن ثواب به مکلف داده می‌شود» و در این روایت معصوم(ع) در مقام نکته‌ای که در این روایت وجود دارد و آن عبارت است از اینکه روایت به وجوه دیگری هم ذکر شده است:

ففی عدة الداعی روی باسناده الی صفوان عن ابی عبدالله (علیه السلام):

ان من بلغه شئ من الخیر فعمل به کان له اجر ذلک و ان کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لم یقله.

نقل دیگر:

روی عن محمد بن یعقوب بطرقه الی الائمه (علیهم السلام):

ان من بلغه شئ من الخیر فعمل به کان له من الثواب ما بلغه و ان لم یکن الامر کما نقل الیه.

نقل دیگر:

السید بن طاووس فی الاقبال: روینا باسنادنا الی ابی جعفر بن بابویه (رض) من کتاب ثواب الاعمال فیما رواه باسناده الی صفوان عن ابیعبدالله (علیه السلام) انه قال:

من بلغه شئ من الخیر، فعمل به کان له و ذکر مثله.

بنابراین اعتماد ما به نقل مرحوم صدوق(ره) در ثواب الاعمال متزلزل می‌شود و ممکن است که بسبب اشتباه نساخ باشد که عبارت«علی خیر» را آورده است بلکه صحیح این روایت«... علی عمل» می‌باشد.

بحث سندی:

فرواه الصدوق عن ابیه علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی الصدوق من اعلام الطائفة و من اعاظم الفقهاء و المحدثین. وثقه الشیخ فی کتابیه،و وثقه النجاشی و کذا العلامة و هو من الطبقة التاسعة و هو رواه عن احمد بن محمد.

و هو احمد بن محمد بن عیسی – باعتبار کونه راویاً لکتاب علی بن الحکم- بن عبدالله بن سعد الاشعری. وثقه الشیخ فی الرجال و العلامة و هو من الطبقة الساب

و هو رواه عن علی بن الحکم الکوفی، قال الشیخ فی الفهرست: ثقة جلیل القدر، و وثقه العلامة و ابن شهر آشوب و هو من الطبقة السادسة.

و هو رواه عن هشام

و هو هشام بن سالم الجوالیقی الجعفی، قال النجاشی: روی عن ابیعبدالله و ابی الحسن (علیما السلام)، ثقة ثقة، له اصل عند[1] ابن ابی عمیر، و افاد الشیخ فی الفهرست له اصل، عنه ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و علی بن الحکم، و روی عنه احمد بن محمد بن ابی نصر البزنطی.

و هو من الطبقةالخامسة.

و هو رواه عن صفوان[2] .

صفوان بن مهران بن المغیرة الاسدی، قال النجاشی: یکنی ابامحمد الجمال، ثقة، و مثله عن العلامة، و عدّه المفید فی الارشاد من ثقات ابیعبدالله (علیه السلام) و هو من الطبقة الخامسة.

و الروایة بهذا الطریق صحیحة.

کما ان اسناد الصدوق الی صفوان بن مهران، کما فی سائر طرق النقل و من جملتها نقل ابن طاووس، صحیح ایضاً.

اشکال: تقریب به این مضمون احمد بن خالد برقی هم نقل کرده است و در واقع آن نقل محاسن به این روایت مرحوم صدوق(ره) بر می‌گردد و در این صورت مراد از احمد بن محمد، احمد بن محمد خالد برقی می‌باشد اما آن کسی که راوی کتب علی بن حکم است احمد بن محمد بن عیسی می‌باشد. هر دو (احمد بن محمد بن عیسی یا احمد بن محمد بن خالد برقی) ثقه هستند.

روایت دیگر:

ما رواه احمد بن محمد بن خالد البرقی فی کتاب المحاسن عن ابیه عن احمد بن النضر عن محمد بن مروان عن ابیعبدالله علیه السلام قال:

من بلغه عن النبی (صلی الله علیه و آله) شئ فیه الثواب ففعل ذلک طلب قول النبی (صلی الله علیه و آله)، کان له ذلک الثواب و ان کان النبی (صلی الله علیه و آله)، لم یقله.

بحث دلالی:

در روایت سابق عبارت«من سمعه» وجود دارد اما در اینجا «من بلغه» وجود دارد طبق عبارت دوم دائره اخبار«من بلغ» روایات می‌باشد یعنی روایاتی که از نبی اکرم(ص) به مکلف رسیده است. اهل عامه به روایاتی که از نبی اکرم(ص) رسیده است «سنت»گفته می‌شود و بعد از نبی اکرم(ص) خلفاء اول و دوم منع از کتابت حدیث کردند اما کلمات رسول الله(ص) در اذهان بود و بعد از اصحاب تابعین بودند و اساس آنچه رسول الله(ص) فرمودند در نزدشان وجود داشت و این دوره اوائل امام سجاد(ع) بود و بعد اختلاف بین علماء اهل عامه بوجود آمد و گاهی در یک قول از نبی اکرم(ص) چندین قول پیدا می‌شد و قول به تخطئه و تصویب در این صورت بوجود آمد و علت عدم تدوین احادیث این است که از بحث حکومت و ولایت حضرت امیر(ع) می‌ترسیدند. روایات احکام از امام سجاد سوال می‌شود البته اواخر امامت شریفشان و در زمان امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) این سوالات به اوج خود رسید. طبق این روایت که اگر کسی از نبی اکرم(ص) روایتی را نقل کرد و آن زمان زمان امام رضا(ع) می‌باشد و نقل طبعاً معتبر نمی‌باشد؛ چون اگر معتبر بود نیازی به ذیل روایت نبود؛ چون ثبوت ثواب هم سبب رجحان آن عمل می‌باشد و در این صورت اعطاء ثواب استحقاقی می‌باشد و نیازی به«عبارت«التمس ذلک الثواب» نمی‌باشد و به همین علت مرحوم بروجردی(ره) می‌فرمودند که طبق روایات به این صورت می‌باشد یعنی از امام سجاد(ع) سوال می‌کنند علت این سوالها این است که اختلاف زیاد بوده است و نقل روایت از امام محمد باقر و امام صادق(علیهما السلام) از نبی اکرم(ص) (عن النبی) همان سنت می‌باشد منتهی به زبان مبارک مبارک این حضرات. و علت این سوال راوی اختلاف بین فقهاء اهل تسنن زیاد بود. مرحوم بروجردی(ره) می‌فرمودد که شما باید زمینه ورود روایت را بدانید و به همین علت باید زمان سوال و مکان راوی را بدانید تا جواب امام(ع) ناظر به چه مطلبی می‌باشد.

بحث سندی:

فرواه احمد بن ابیعبدالله البرقی.

و هو احمد بن محمد بن خالد البرقی، وثقه النجاشی و الشیخ فی الفهرست و العلامة، و هو من الطبقة السابعة.

و کتابه ای المحاسن اصل معتبر و اصل الینا.

و هو رواه عن ابیه.

و هو محمد بن خالد البرقی ابن عبدالرحمن بن محمد بن علی، وثقه الشیخ فی الرجال و العلامة.

و ضعفه النجاشی[3] و قال: حدیثه یعرف و ینکر و یروی عن الضعفاء کثیراً و یعتمد المراسیل.

و افاد العلامة بعد نقل ذلک عن النجاشی: و الاعتماد عندی علی قول الشیخ ابی جعفر الطوسی من تعدیله.

و هو من اصحاب الرضا (علیه السلام) و هو من الطبقة السادسة و هو رواه عن احمد بن النضر.

و هو احمد بن النضر ابوالحسن الجعفی الخزاز، وثقه النجاشی، و العلامة هو من الطبقة السادسة ایضاً.

و هو رواه عن محمد بن مروان

و قد مر انه محمد بن مروان الکلبی، و انه لاتنصیص علی وثاقته الا انه روی عنه جمع من العدول و الثقاة و ان العمدة[4] نقل محمد بن ابی عمیر عن جمیل بن صالح عنه، و هو من کبار الرابعة و ادرک اباجعفر الباقر و ابی عبدالله الصادق (علیهما السلام).

 


[1] .او «عنه».
[2] .ایشان صفوان بن مهران نمی‌باشد؛ چون ایشان از روات طبقه ششم می‌باشد و طبقه ششم بصورت مستقیم نمی‌تواند از طبقه ششم روایت را نقل بکند.
[3] .ما(استاد) نظر مرحوم شیخ(ره) را معتبر می‌دانیم البته تضعیف مرحوم نجاشی تضعیف محمد بن خالد نمی‌باشد بلکه تضعیف در روش کارش می‌باشد؛ چون از ضعفاء روایت نقل می‌کند و وثاقت ایشان در نزد ما تمام می‌باشد.
[4] .توثیق عام مرحوم شیخ(ره) شامل ایشان می‌شود.
logo