« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

/ ادامه مبانی علما در جایی که شک در صحت و فساد است/فصل: آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟

موضوع: فصل: آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟ / ادامه مبانی علما در جایی که شک در صحت و فساد است/

مرحوم نائینی ره فرمودند اگر در صحت و فساد معامله شود حکم به فساد می شود اما در عبادات مبتنی بر بحثی که در اصول در باب اقل و اکثر گفته شده می باشد که برخی برائتی و برخی قائل به اشتغال بودند لذا اگر شک در صحت و فساد شد بنابر قول به جریان اصل برائت در اقل و اکثر ، عبادت صحیح است و اگر قائل به اشتغال شدید عبادت فاسد می باشد

اشکال استاد : در تعلق نهی به عمل عبادی نباید بحث را به باب اقل و اکثر برده شود چون با وجود نهی در عبادت عبادیت عبادت برای ما معلوم نیست و عبادیت عبادت یا بخاطر وجود امر است که برای ما معلوم نیست جایی که متعلق نهی عبادت باشد قصد امر ممکن است یا نه ؟ و دوم که بخاطر وجود ملاک است و در جایی که عمل عبادی متعلق نهی است اگر به باب تزاحم برود بحث ملاک مطرح می شود اما اگر به باب تعارض برود بحث ملاک مطرح نمی شود لذا اصل عملی در این موارد معلوم نیست برائت یا اشتغال است

مبنای سوم : در جایی که شک در صحت و فساد شود از مرحوم ایروانی ره در نهایة النهایه است که اگر نهی در جایی باشد عمل مبغوض است و محتاج به اصل عملی نمی شویم و آنجایی نیازمند به اصل عملی می شویم که نمی داند این عمل مبغوض هست یا نه ؟ لذا نهی ملازم با مبغوضیت اصل نمی خواهد اما اگر در این باب نتوانستند اختیار کنند که نهی در عبادت مستلزم فساد هست یا نه ؟ در اینجا آن عمل عبادی را اگر به احتمال امر بیاورد صحیح است چون شک در مانعیت نهی است که هر کجا چنین شکی باشد اطلاق امر اقیموا الصلاة حاکم است لذا اصالة الصحة و یا اصالة الإطلاق جاری است

اشکال استاد : با وجود نهی احتمال وجود امر محال است لذا اطلاق امر ممتنع می شود چون در باب احکام خمسه مبنای مرحوم ایروانی این است که احکام خمسه متضادند و با وجود ضد احتمال وجود ضد دیگر محال است وقتی نهی در عبادت آمده نباید گفت اطلاق اگر موجود است چون بین وجوب و حرمت تضاد است

مبنای چهارم : از محقق اصفهانی ره در نهایة الدرایة است که ایشان با در نظر گرفتن سه مطلب به بحث می پردازند

مطلب اول : شک در صحت و فساد از باب اینکه یک مساله اصولی است اصلی نداریم چون اصل عملی در مساله اصولیه جاری نیست

سوال : صحت و فساد به چه دلیل یک مساله اصولی است ؟ می فرمایند صحت دو معنا دارد یکی اینکه عبارت است از موافقت با امر یعنی نمازی که موافقت با امر شارع دارد وقتی شک شود که آیا نهی در عبادت مفسد عبادت است یا نه ؟ اصلی نیست که اثبات کند این نماز موافق با امر هست یا نه ؟ و دیگر اینکه صحت عبادت به معنای موافقت مأتی به با مأمور به است و علت شک برای این است که نمازی که در حال مکان غصبی خوانده شد جامع اجزا و شرایط است اما نمی داند ملاک نماز هم هست یا نه ؟ چون نمی داند معراج مؤمن و ناهی از فحشا هست یا نه ؟ و در اینجا اصلی ندارد که ثابت کند ملاکی دارد یا نه ؟ پس بنابراین اگر صحت و فساد از جهت مساله اصولیه شک کند اصل عملی ندارد یعنی از جهت اینکه موافق با امر است و موافقت با مأتی به با مأمور به است و شک از این جهت دارای اصلی نیست که بگوید صحیح است چون معراج مؤمن و مطابق با امر واقعی است و الان نیست چیزی که مشخص کند

مطلب دوم : که صحت و فساد یک مساله فرعیه است که آیا در اینجا اصل عملی عند الشک فی الصحیحة داریم یا نه ؟ اینجا قائل به تفصیل است و تفصیل به اینکه مساله عقلی یا اینکه لفظی است اگر مساله عقلی باشد قطعا عبادت فاسد است و معنای عقلی بودن مساله ملازمه است که اگر عقل بین نهی در عبادت و فساد در عبادت ملازمه ببیند دیگر تأمل و شک نکن و یقیناً آن عبادت فاسد است چون عمل عبادی مبغوض مولا است و قصد قربت از آن بر نمی‌خیزد و اصل بر فساد و بطلان عمل است و اگر شک کند که آیا ملازمه بینشان هست یا نه ؟ چون شک برمی‌گردد به اینکه احتمال مبغوضیت این عمل را می‌دهد

اما اگر مساله لفظی باشد معنای لفظی این است که لاتصل فی الحمام ارشاد به مانعیت صلاة در حمام است وقتی شک در صحت و فساد می‌شود شک برمی‌گردد به اینکه آیا حمام مانعیت دارد یا نه ؟ که اصل عدم مانعیت است لذا این عمل صحیح است و اطلاق امز محذوری ندارد

مطلب سوم : نتایجی است که از بحث می‌گیرد و ما ذکر نمی‌کنیم

نظر استاد : ما با این تفصیل موافقیم که اگر مسئله عقلی باشد یقیناً عبادت باطل است اما اشکال ما با اصل عدم مانعیت است که مشکل از سه جهت می‌باشد که مبسوطا وارد ان می شویم ان شاالله

logo