1403/09/04
بسم الله الرحمن الرحیم
ادله مرحوم نائینی بر جواز اجتماع امر و نهی
موضوع: ادله مرحوم نائینی بر جواز اجتماع امر و نهی
جلسه 37
مرحوم نائینی ره دلیلی اقامه کرد بر جواز اجتماع امر و نهی که ایشان با نُه مقدمه جواز را نتیجه گرفتند فرق ایشان با بقیه علمای مجوزین فرق ماهوی است چون علمای مجوزین گفته اند که نماز و غصب وجودا یکی می شوند و در عین حال اجتماع امر و نهی بر وجود واحد جایز است اما مرحوم نائینی ره می فرمایند نماز و غصب ماهیتا و وحودا متعدد است و بینشان ترکیب انضمامی است مثل ترکیب دیوار با رنگ
ایشان مقدماتی که فرمودند برخی از آن مقدمات در مقدمات مرحوم آخوند ره در کفایه وجود دارد و ما به مقدماتی می پردازیم که در کفایه نیست ایشان در اجود التقریرات[1] می فرمایند المقدمة الثانیة ، هدف ایشان در این مقدمه این است که شریف العلماء درباب صل و لا تغصب قائل است به اینکه اجتماع آمری لازم نمی آید بلکه اجتماع ماموری لازم می آید یعنی خداوند می تواند هم صل و هم لا تغصب را امر کند چون امر صل را برای نماز و نهی را برای غصب قرار داد آنچه اجتماع لازم می آید عمل این مامور است یعنی مکلف است ، مکلف می خواهد در مکان غصبی نماز بخواند اینجا هم صل دارد و هم لا تغصب لذا اجتماع ماموری جایز نیست
مرحوم نائینی ره در رد فرمایش ایشان می فرمایند اگر اجتماع آمری است به عنوان اینکه مرأتی و طریقی است و فرقی با اجتماع ماموری نمی کند بالاخره صل اگر چه در مقام امر است اما مرأت خارج است که از خارج حکایت می کند و لا تغصب و لو اینکه در مقام نهی است ولی مرأة و طریق به آن خارج است لذا درمقام جعل ، اجتماع آمری لازم می آید چون مرأة و طریق خارج است
توضیح ذلک : ایشان می گویند مفاهیم به دو وجود ملاحظه می شوند اول : مفاهیم به نظر موضوعی ملاحظه می شود یعنی مفاهیم بما هی هی ملاحظه می شود و کاری به خارج نداریم و دوم : مفاهیم به نظر طریقی ملاحظه می شود که اینجا مرأة خارج است و من حیث هی هی نیست آنگاه می فرمایند مفاهیمی که مورد نظر ما است چهار دسته هستند
دسته اول : مفاهیمی که ما به ازاء خارجی دارند حالا یا در عالم خارج یا اعتبار ، اما مثال خارج مثل أرض و سماء که اینها مابه ازاء خارجی دارند یعنی در خارج وجود دارد و قابل لمس و مشاهده است اما مثال برای عالم اعتبار مثل زوجیت و ملکیت که آنچه در خارج دیده می شود مرد و زن است اما زوجیت یا ملکیت دیده نمی شود و ما به ازاء ندارد یعنی در خارج وجود ندارد
دسته دوم : مفاهیم انتزاعی اند و منشأ انتزاع در خارج است مثلا آتش برای حرارت سببیت است و این سببیت مفهوم انتزاعی است و خودش در خارج نیست بلکه آن آتش و حرارت در خارج است
دسته سوم : مفاهیمی که فقط در عالم اعتبار وجود دارد و سببیت آن هم اعتباری است مثلا در فقه هست که حیازت سببیت ملکیت است یا گرفتن ماهی از دریاچه که ملکیت میآورد حال این ملکیت و سببیت این ملکیت هر دو اعتباری اند
دسته چهارم : مفاهیم شخصی مثل اسم افراد که حکایت از ذات می کنند ، اما سه دسته اول در اصول بحث می شود
سوال : مرحوم نائینی ره از این تقسیمات چه هدفی دارند ؟
جواب : ایشان می خواهند بفرمایند این مفاهیم اگر موضوعی و بما هی هی ملاحضه شود بین آنها تباین است اما اگر به نحو طریقی و مرأتی ملاحظه شود بین آنها یا تساوی یا عموم من وجه و مطلق است اگر بین آنها تعاند و بینونت اِزلی نبود و یک تناسب و سنخیتی بود اینجا باید دید احدهما اعم است که بین آنها عام و خاص مطلق است و اگز هر دو طرف اعم باشد بینشان عموم و خصوص من وجه است
نتیجه : بین صل و لا تغصب آیا نسب اربعه هست یا نه ؟ ایشان می فرمایند بین شان تباین است چون هیچ وجه تناسبی نیست لذا باید دید که موضوعی یا طریقی است ؟ قطعا طریقی است صل مرأة آن نماز خارجی است و لا تغصب مرأة آن غصب خارجی است وقتی این دو مفهوم مرأتی و طریقی شدند آن نماز در دار غصبی هم متعلق صل و هم لا تغصب لذا اجتماع امر و نهی لازم آمد و این اجتماع ماموری نیست و آمری است یعنی وقتی آمر صل و لا تغصب میگوید در مقام جعل مرأة همان نماز در دار غصبی کرد لذا در اجود التقریرات ج ۱ ص ۳۵۰ می فرماید وقتی نگاه آمری و طریقی شد بین شان عموم . خصوص من است چون اگر دو ماهیت و یا دو جوهر باشند بینشان تباین است و اگر یکی مرأتی و دیگری عرضی باشد و یا اگر هم دو مرأتی و یا هر دو عرضی باشند بینشان عموم و خصوص من وجه است مثلا بین جدار و ابیض عموم من وجه است چون ابیض عرضی است یا بین عالم و فاسق من وجه است چون هر دو عرضی اند پس اینکه شریف العلماء ره قائل به اجتماع ماموری است نه آمری که این درست نیست واینجا اجتماع آمری هم هست چون طریقی و مرآتی است