1403/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه دوم مرحوم آخوند بر امتناع اجتماع امر و نهی
موضوع: مقدمه دوم مرحوم آخوند بر امتناع اجتماع امر و نهی
مرحوم آخوند ره قائل به امتناع است و استدلال ایشان مبتنی بر چهار مقدمه است
مقدمه اول : این بود که احکام متضاد هستند و از چهار مرتبه در دو مرتبه متضاد هستند مرتبه بعث و زجر و تنجز و فعلیت لذا اجتماع امر و نهی مبتلا به اجتماع ضدین است
مقدمه دوم : متعلق امر و نهی عنوان یا اسم شیی نیست بلکه متعلق امر و نهی ما یصدر عن المکلف است یعنی از مکلف در اثر خواندن نماز در زمین غصبی ، غصب صادر می شود آنچه متعلق لاتغصب است آن تجاوزی است که به زمین مردم از مکلف صادر شده است و این تجاوز حرام است و باید کلام ایشان از دو جهت توضیح داده شود :
جهت اول : جهت سلبی است یعنی متعلق امر و نهی عنوان نیست بلکه عنوان سه قسم است
تارة : عنوان انتزاع از ذات شیی می شود و جزء ذات شیی است مثل ناطقیت که از انسان انتزاع می شود که انسان مرکب از حیوان و ناطق است
اخری : عنوان انتزاع میشود از چیزی که خارج از ذات شیی است و داخل در شیی نیست مثلا عنوان ابیض انتزاع از بیاض می شود که بر روی دیوار است و بیاض خارج از دیوار است
ثالثة : عنوان انتزاعی بلکه امر اعتباری است ولی منشأ انتزاع خارجی است مثل فوقیت لذا فوقیت اعتبار ذهن است و در خارج نیست متعلق لا تغصب نمی تواند عنوان غصبیت باشد چون عنوان غصبیت از قسم سوم است و این عنوان اعتباری اثر ندارد چون اثر در خارج است و این عنوان اعتباری در ظرف ذهن است پس متعلق لا تغصب عنوان نیست
جهت دوم : اثباتی است یعنی متعلق لا تغصب آن عملی است که از مکلف صادر می شود یعنی آن تجاوز به مال مردم که این حرف درستی است پس اجتماع امر و نهی بر می گردد به آن چیزی که از مکلف صادر می شود
مرحوم محقق اصفهانی ره در نهایة الدرایة جهت سلبی بحث را قبول دارد اما جهت اثباتی نظر آخوند ره را قبول ندارد مبنای ایشان این است که نباید متعلق همان خارجی باشد چون لازم می آید انقلاب امر نفسانی به خارج که هرگز یک امر نفسانی قابل تعلق به خارج نیست این مبنا در بعث و زجر و طلب و اراده وارد می شود که آیا مراد از صل ایجاد طبیعت است یا لحاظ وجود طبیعت است ؟ ایشان می فرماید اختلاف ایجاد و وجود به مصدر و اسم مصدر است و لذا فرقی ندارند اگر انتساب به فاعل پیدا کند ایجاد است و اگر انتساب به فاعل پیدا نکند وجود می شود پس به حسب اعتبار فرق دارد اما متعلق طبیعت باید چیزی باشد که غرض بر او مترتب باشد و غرض از او صادر شود ، طبیعت لیسیده یعنی از ماهیت من حیث هی هی ، غرض صادر نمی شود مثلا از طبیعت انسان چیزی صادر نمیشود آنچه موثر غرض است وجود انسان است ، در فلسفه گفته اند الانسان موجود یعنی وجود الانسان موجود پس محمول بر طبیعت انسان مترتب نشد بلکه بر وجود انسان مترتب شد بر اساس این مبنا به مرحوم آخوند ره می فرماید متعلق طلب چیزی نیست که از انسان صار میشود بلکه متعلق طلب وجود الطبیعة است و وجود الطبیعة یعنی وجود غصبیت و لازم نیست در خارج الان باشد شارع قبل از آنکه لاتغصب را جعل کند وجود طبیعتِ لا تغصب را ملاحظه کرد و بعد تشریع کرد پس متعلق لا تغصب وجود الطبیعة شد نه ما یصدر عن الانسان
نظر استاد : این اشکال وارد است چون متعلق طلب اگر ما یصدر عن الانسان باشد آن ما یصدر عن الانسان حاصل است و اگر طلب کند تحصیل حاصل لازم میآید لذا با مبنای مرحوم آخوند ره سازگاری ندارد چون خود ایشان در مباحث قبلی گفته بودند که اگ ر طلب از متعلق خارجی سر بزند این تحصیل حاصل لازم می آید آن طرف هم متعلق طلب امر ایجادی نیست چون ایجاد امتثال است و امتثال مربوط به مکلف است و بحث ما قبل از امتثال و عمل مکلف است اینجاست که میگوییم متعلق طلب آن ماهیتی است که وجود به آن ضمیمه میشود یعنی ماهیت غصب که وجود به او ضمیمه می شود وجود الغصب که این حرام است مگر اینکه منظور مرحوم آخوند ره متعلق ما یلحظ باشد که همان وجود طبیعت غصب است که از انسان صادر می شود