1403/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکال مرحوم نائینی بر ثمره اجتماع امر و نهی
موضوع: اشکال مرحوم نائینی بر ثمره اجتماع امر و نهی
مرحوم نائینی ره درباره ثمره اشکالی دارد میفرماید بنابر امتناع و تقدیم جانب نهی نباید قائل به صحت نماز شد و اگر جوازی بشوید این ثمره منتفی است
توضیح مطلب : جوازیها دو دسته هستند ، دسته اول در باب اجتماع امر و نهی با تعدد وجه جوازی میشوند یک وجه صلاتیت و دوم غصبیت ، دسته دوم تعدد وجه را کافی نمیدانند بلکه باید تعدد وجود هم باشد ولی وجودی که منضم به وجود دیگری است مرحوم ناینی ره در مسلک جواز حتی با تعدد وجود و ترکیب انضمامی قائل به بطلان است لذا هیچ ثمره ای بین جوازی و امتناعی قائل نیست
سوال : چرا این نماز در دار غصبی را باطل میداند ؟ میفرمایند نمازی در دار وصفی مجمع دو عنوان است اگر بخواهد این صلاة عبادت بشود و مسقط اعاده و قضا شود سه راه دارد و باید این از این سه راه یکی درست باشد تا نماز صحیح شود
راه اول : این است که نماز در دار مغصوب امر داشته باشد و ما به قصد امر امتثال کنیم این راه در اینجا منتفی است چون اطلاق ادله وجوب نماز در دار غصبی را تعدی میداند و تجاوز به حق غیر است چون اطلاقه اقیموا الصلاة بعث و تحریک عبد به ماده و متعلق صلاة است و بعث ، انبعاث میخواهد در اینجا انبعاث از این بعث بر نمیخیزد چون این نماز غصب مال مردم است و تصرف در مال مردم میباشد و انزجار از غصب لازم میآید وقتی انزجار حاکم است انبعاث وجود ندارد و این طلب ، طلب به غیر مقدور است شارع ما را از قصد منزجر کرده و ما باید منزجر بشویم لذا قدرت بر انبعاث امر به نماز وجود ندارد
راه دوم : امر ترتبی است مثلاً در باب تزاحم بین نماز و ازاله نجاست از مسجد گفته شد اگر ازاله را معصیت کردی نماز بخوان در اینجا نمیتوان امر ترتبی را اجرا کرد چون در امر تربی گفته شد که امر ترتبی عصیان به امر اهم است ولی عصیان به امر اهم تارة یعنی نماز خوانده میشود و به جای ازاله و اخری عصیان امر اهم و غیر نماز است مثلا ً اشتغال به کارهای روزمره دارد و ثالثاً نماز میخواند و نه کار دیگری میکند پس ترتب میتواند به ترک فعل اهم و فعل مهم هم باشد در حالی که کسی که در زمین غصبی رفت غیر از نماز کاری ندارد حتی نمیتواند نه نماز بخواند و نه غصب کند چون داخل غصب افتاده است
بعبارت دیگر : امر ترتبی در میان تزاحم بین اهم و مهم است مثل ازاله و نماز و شرط فعلیت امر به نماز ترک ازاله است از این ترک ازاله تحصیل حاصل لازم میآید و نه طلب ضدین چون ترک ازاله ملازم با فعل نماز نیست و میتواند نماز نخواند و ازاله هم نکند یا میتواند اکل و شرب کند که ضد ازاله است پس از ترک ازاله و فعل نماز نه تحصیل لازم شد اما در اینجا طلب ضدین لازم میآید در زمین غصبی نماز میخواند که نماز ضد غصب است و همچنین تحصیل حاصل لازم میآید چون نماز ملازم با غصب است و از لوازم غصب است در حالی که ما گفتیم در ترتب عصیان اهم شرط است و شرطش این است که از عصیان اهم ، تحصیل حاصل یا طلب ضدین لازم نیاید و در اینجا لاتغصب ملازم با صلاة در دار غصبی است هم صلاة و هم لاتغصب در اینجا جمع شده و طلب ضددین است نماز میخواند و هم مطالبه میکند غصب نکردن را
راه سوم : از طریق ملاک نماز میباشد که تصحیح نماز از طریق ملاک هم ممکن نیست چون ملاک در صورتی است که حسن فاعلی باشد و در اینجا قبح فاعلی است هر کجا عبادت توأم با قبح فاعلی باشد آن عمل مقرب نیست و به قصد ملاک قرب اتیان نمیشود نماز در دار غصبی قبح فاعلی دارد و ترکیب بین نماز و غصب ترکیب انضمامی است یعنی نماز میخواند به انضمام تصرف در زمین مردم وقتی یک عبادت با یک حرام ترکیب شود نمیشود آن عبادت را به قصد تقرب به جا آورد چون فاعل یعنی نمازگزار قصد قبح کرده یعنی تجاوز در مال مردم پس ما نتوانستیم از این سه راه نماز در دار غصبی را تصحیح کنیم پس ثمره در جواز و امتناع منتفی است