« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم نماز در مکان غصبی جاهل قاصر طبق امتناع اجتماع امر و نهی

موضوع: حکم نماز در مکان غصبی جاهل قاصر طبق امتناع اجتماع امر و نهی

اگر جاهل قاصر در مکان غصبی نماز بخواند ولو اینکه در باب اجتماع امر و نهی امتناعی شویم نمازش صحیح است و برای تصحیح نماز وجوهی ذکر شد نظر مرحوم آخوند ره و سید ره صاحب عروه ذکر کردیم امروز نظر آقا ضیاءالدین عراقی ره را بیان می‌کنیم ایشان می‌فرمایند از سه جهت نماز جاهل قاصر در دار مغصوب صحیح است

جهت اول : عبادیت عمل به جهت مصدری عمل است نه جهت اسم مصدری یعنی اگر عمل دارای ملاک باشد عمل صاحب ملاک مقرب است چون نفس این رکوع سجده و تشهد و ... جهت مصدری نماز است مصدر یعنی کاری که انجام می‌دهند ما در نماز افعالی مثل قرائت سجده رکوع تشهد و غیره انجام می‌دهیم این نماز جامع أجزاء و شرایط است پس ملاک دارد لذا مقرب است ولی مانع دارد و مانع مقربیت غصب است با جهل به غصب اگر قصد قربت کند به لحاظ اینکه خود عمل دارای ملاک است هیچ مانعی ایجاد نمی‌کند پس جهل به حرمت صلاة در دار غصبی یا جهل به موضوع غصب ملاک عمل را از بین نمی‌برد به جهت مصدری این عمل باقیست لذا این عمل حسن فاعلی دارد و حسن فاعلی کافیست چون جاهل سوء سریره و خبث باطنی ندارد و با وجود این حسن فاعلی ، عمل دارای ملاک و نماز او صحیح است چون ملاک صحت نماز مقربیت عمل است ، نهایة الافکار ج ۱ و ۲ ص ۴۴۲ سطر سیزدهم

جهت دوم : به قصد غرض نماز تصحیح می شود کسی که جاهل به حرمت نماز در مکان غصبی یا جاهل به غصبی بودن مکان است در واقع نمی داند این عمل او مبغوض مولا است لذا نماز را به غرض مولا می خواند و غرض مولا این است که به معراج برسد و از فحشا کناره کیری کند ، شاهد آن این است که اگر کسی بدون سوء اختیار مضطر به غصب شود چنین کسی عالم به حرمت غصب است ولی نمی‌تواند خارج شود از زمین به خاطر اضطرار که نماز با اضطرار را می‌خواند همه می‌گویند این نماز قطعاً مقرب است چون و نمازخوان است و نمی‌خواهد تارک نماز باشد و به دنبال غرض مولا است پس اگر به غرض مولا عبادت انجام بشود صحیح است ، همان ص ۴۴۳

جهت سوم : عبادت جاهل قاصر را رجائاً صحیح می‌کند لذا می‌فرماید اگر امتناع شوید و جانب نهی را مقدم بدارید این نماز در دار غصبی منهی عنه است اما احتمال می دهد که با وجود جهل به حرمت غصب یا خود غصب نهی فعلی نشود و جلوی امر نماز را نمی تواند بگیرد لذا احتمال می‌دهد امر نماز باقی است و نماز را رجاء به احتمال امر می خواند و از باب رجاء نماز او صحیح است

قبل از وارد شدن اشکال به ایشان دو نکته را بیان می کنیم :

نکته اول : در عبادیت عبادت خوب بودن عمل ملاک است نه خوب بودن عمل نمازگذار که ما حسن عملی می خواهیم نه فاعلی آنچه مقرب است عمل خوب است یعنی عمل باید محبوب مولا باشد نه مبغوض مولا

نکته دوم : مصدر با اسم مصدر در خارج یکی هستند اما از نظر اعتبار دو وجودند مصدر برای حدث است و اسم مصدر برای نتیجه مصدر است مثلا وجود، اسم مصدر ‌ و ایجاد ، مصدر است که در خارج یکی اند اما در خارج متعدد هستند

اما اشکال اول : وجه اول فرمود ملاک عبادیت عمل مصدری است و نه اسم مصدر اشکال ما این است که مصدر با اسم مصدر در خارج به یک وجود موجود است و ممکن نیست وجود واحد هم با غرض و هم با فاقد غرض باشد در حالی که شما با بین وجود مصدری و اسم مصدری دارای ملاک است یعنی نماز در دار غصبی و شرایط است اما از نظر اسم مصدری مشکل دارد با توجه به اینکه اسم مصدر با مصدر به یک وجود موجود می‌شود و نباید جداسازی کرد بالاخره این نماز محبوب است یا مبغوض و صورت سومی ندارد

جهت دوم : فرمودید نماز در دار غصبی از باب اینکه به قصد غرض مولا خوانده شد صحیح است و ما قبول داریم اما اشکال بر شاهدی است که آوردید که کسی که در خانه غصبی مضطر شده اما هدفش این نبود که تجاوز به مال مردم کند آنجا نماز خواند نماز صحیح است اشکال ما اینجاست که در باب اضطرار حدیث رفع داریم که نص است و دلیل شرعی ، که حدیث رفع را همه علما اصول و فقها گفتند تخصیص ادله واقعیه است است مثلاً اکرام عالم واجب است وقتی می‌گویید لا تکرم الفساق منهم این وجوب تخصیص خورده نماز قصد قربت واجب است و نماز ریائی باطل است و دلیل حدیث رفع می‌گوید برای مضطر نماز به قصد قربت نمی‌خواهد و آنجا همان نماز را بخواند کافیست پس دلیل ما مخصص است و تخصیص زده است

جهت سوم : نماز جاهل قاصر در دار غصبی به احتمال امر رجاء صحیح است، اشکال ما این است که واقع نماز ربطی به علم وجهل ندارد چه عالم و چه جاهل به وجوب نماز باشد نماز دارای امر واقعی است و لذا عبادیت عمل به این است که نماز به امر واقعی خوانده‌ شود و احتمال امر از باب نماز معنا ندارد احتمال می‌دهد جاهل که امر به نماز دارد این را نمی‌فهمیم نماز واقعاً واجب است چه عالم باشد و چه جاهل و احتمال امر در باب نماز راه ندارد اگر جاهل احتمال نماز دهد می‌خواند و دیگر نیازی به رجا ندارد

و رجاء در جایی است که احتمال امر بدهد در حالیکه در نماز قطعاً امر هست

logo