« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

1404/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 کلام آخوند/ واجب نفسى و واجب غيرى‌/الأوامر

 

موضوع: الأوامر/ واجب نفسى و واجب غيرى‌/ کلام آخوند

بحثمان در تقسیم واجب نفسی و غیری بود.

تعریف اول مرحوم آخوند خراسانی واجب نفسی : نماز آن واجب نفسی است که به خاطر آثار و خواصی از قبیل نهی از فحشا و منکر و قربان کل تقی واجب شده است.

بعد مرحوم آخوند اشکالی به تعریف اول کردند که لازمه این تعریف این است که تمام واجبات به جز معرفت باری تعالی داخل در واجبات غیریه می شود و وجوب شان برای یک سلسله آثار و خواص است که تحقق آن ها لازم است و این واجبات به عنوان مقدمه برای تحقق آن آثار و خواصند.

نتیجه این شد که هیچ فرقی بین این واجبات نفسی و غیری مثل وضوی که مقدمه برای نماز وجود ندارد.[1]

تعريف دوّم مرحوم آخوند:

اولى‌ اين است كه گفته شود: وجوب صلاة، به جهت معراجيت و نهى از فحشاء و منكر و امثال آن نيست تا صلاة به‌عنوان واجب غيرى مطرح باشد بلكه صلاة ضمن اينكه مقدّميت براى تحقّق اين آثار دارد ولى وجوبش به جهت تحقّق اين آثار نيست. وجوب صلاة به جهت اين است كه صلاة داراى عنوان حسنى است كه منطبق بر خود صلاة است و ما آن عنوان حسن را نمى‌فهميم، لكن اگر آن عنوان حسن براى عقلاء توضيح داده شود، عقلاء مى‌گويند: «كسى كه اين عنوان حسن را در خارج ايجاد مى‌كند استحقاق مدح دارد و كسى كه آن را ترك كند استحقاق مذمت دارد». و ما به جهت وجود همين عنوان حسن در صلاة آن را واجب نفسى‌ مى‌ناميم.

تعریف دوم بر عکس تعریف اول است تعریف اول این بود که صلوة مقدمه برای آثار است و تعریف دوم اینه صلوة آثار دارد ولی وجوبش به خاطر آن آثار نیست وجوبش به خاطر حسن است که منطبق با صلوة است.

مّا در واجب غيرى‌ هيچ عنوان حسنى وجود ندارد كه خود واجب غيرى معنون به آن عنوان حسن باشد به‌گونه‌اى كه فاعل آن مستحقّ مدح و تارك آن مستحقّ مذمّت باشد. بلكه وجوب آن صرفاً به جهت اين است كه ذى المقدّمه نمى‌تواند بدون آن تحقّق پيدا كند. سپس آخوند مى‌فرمايد: برفرض كه وضو هم- به‌حسب واقع- معنون به‌عنوان حسن باشد ولى عنوان حسن دخالتى در ايجاب آن ندارد. پس آنچه ملاك و فارق بين واجب نفسى و واجب غيرى است، مدخليت عنوان حسن در ايجاب واجب نفسى و عدم مدخليت آن در ايجاب واجب غيرى است. سپس مى‌فرمايد: بعيد نيست كلام كسانى كه گفته‌اند: «الواجب النفسي ما أُمر به لنفسه و الواجب الغيري ما أُمر به لأجل غيره»[2] ناظر به همين چيزى باشد كه ما ذكر كرديم.

اشکالات:

اشكال اوّل به تعریف دوم آخوند:

مرحوم آخوند فرمودند: «در مورد واجبات نفسى، عنوان حسنى در كار است كه ما از آن سر درنمى‌آوريم ولى اگر در معرض فهم ما قرار دهند، ما- به‌عنوان اينكه از عقلاء هستيم- نظر مى‌دهيم كسى كه اين عنوان حسن را در خارج ايجاد كند مستحقّ مدح است و كسى كه آن را ترك كند، مستحقّ مذمّت است». برفرض كه بتوان اين مطلب را در مورد عبادات قصد قربت لازم است مطرح كرد ولى در واجبات نفسيه توصّليه نمى‌توان چنين چيزى گفت. مثلًا دفن ميت واجب توصّلى نفسى است. دفن ميت غير از غسل ميت است. غسل ميت قصد قربت مى‌خواهد ولى دفن ميت قصد قربت نمى‌خواهد. دفن ميت براى اين است كه مردم از بوى آن اذيت نشوند و اين‌گونه نيست كه داراى عنوان حسنى باشد كه عقل ما نتواند آن را درك كند و اگر شارع ما را نسبت به آن راهنمايى كرد به آن حكم كنيم. اداء دين نيز واجب نفسى توصّلى است و قصد قربت نمى‌خواهد. حتّى اگر كسى دين خود را به‌صورت ريائى هم انجام دهد، اداء دين حاصل شده است. وجوب اداء دين براى اين است كه مال قرض‌دهنده به دستش برسد و براى اين نيست كه اداء دين داراى عنوان حسنى باشد كه عقل ما آن را درك نمى‌كند.

 


logo