« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1404/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

استدلال به آیه نفی عقاب/أصالة البراءة /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /استدلال به آیه نفی عقاب

 

اصالة البرائة

استدلال به آیه نفی عقاب

آیه ﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا﴾[1] دلالت بر نفی فعلیت عقاب دارد درحالی‌که در برائت، نفی استحقاق عقاب لازم است.

تجسم اعمال

برخی پاسخ داده‌اند: طبق مسئله تجسم اعمال، اگر خداوند عذاب نمی‌کند یعنی آن عمل، شرطی را ندارد و ناقص است به‌عنوان‌مثال عامل، توبه کرده است. عملی که نقص دارد، عقاب ندارد و استحقاق عقاب هم ندارد چون علت تامه برای عقاب نیست.

علامه مجلسی در جلد هفتم بحارالانوار مسئله تجسم اعمال را مطرح کرده است. ایشان کلامی را از اربعین شیخ بهایی نقل می‌کند که شیخ بهایی طرفدار تجسم اعمال است؛ یعنی عمل انسان علت بهشت یا جهنم است. علامه مجلسی می‌فرماید این کلام سخیف، سست و بدون مدرک است.

اشکالات و پاسخ استاد

برخی از مراجع فرموده‌اند: ۳۶۰ روایت داریم که تجسم عمل صحیح نیست.

آیه شریفه می‌فرماید جهنمی‌ها وقتی سروصدا می‌کنند به آنها گفته می‌شود: ﴿قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾[2] . اخسئ را به سگ می‌گویند و نه به انسان. یا این آیه که می‌فرماید: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ﴾[3] شهیق صدای الاغ است یعنی برخی انسان‌ها در جهنم الاغ محشور می‌شوند. ظاهر این آیات دلالت بر تجسم اعمال می‌کند.

شخصی به پیامبر عرض کرد من در بیابان هستم و نمی‌توانم خدمت شما برسم، مرا نصیحتی بفرمایید. پیامبر اکرم فرمود: رفیقی داری که با تو در قبر است و آن عمل توست.

آیه قرآن می‌فرماید: ﴿احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ﴾[4] . ازواج یعنی همسران ظالمین یا به معنای عمل ظالمین است.

این را قبول داریم که در قرآن گاهی حرف از جزا یا ثواب شده است و تجسم عمل هم داریم. آیاتی که غیر تجسم عمل را فرموده است، از باب تقریب به ذهن است. اینکه در دنیا شلاق می‌زنند، تجسم عمل نیست؛ جزا و ثواب هم در قرآن از باب تقریب و تشبیه معقول به محسوس است.

یکی از مراجع فرموده است: این مطالب بافتنی است و عمل انسان موجب سگ شدن یا مورچه شدن نیست بلکه مشیت و اراده خدا بر این است که طمع‌کار، مورچه شود یا شهوت‌ران، خوک شود. به‌عبارت‌دیگر عمل انسان، علت نیست تا معلول داشته باشد. اراده خدا بر این است که اگر کسی تسبیحات گفت، در بهشت برای او درختی غرس شود.

پاسخ می‌دهیم این کلام عبارت اخرای کلام اشاعره است. اشاعره می‌گویند هیچ‌چیزی علت چیز دیگر نیست و همه‌چیز اراده و مشیت خدا است.

یکی از مراجع فرموده است: جغرافیا و مکان دنیا و آخرت متفاوت است و احکام آنها نیز باهم فرق می‌کند. یا بهشت و جهنم باهم تفاوت دارند و احکام آنها نیز فرق می‌کند. علت و معلول مربوط به دنیا است نه آخرت.

پاسخ می‌دهیم این کلام با اولیات ریاضیات هماهنگ نیست. اگر بهشت بی‌نهایت است، به این معنا است که دیگر جایی برای غیر نمی‌گذارد. بهشت و جهنم را با این مطالب نمی‌توان وصف کرد.

زید بن حارثه به پیامبر عرض کرد همین ‌الآن بهشتی‌ها و جهنمی‌ها را می‌بیند یعنی بهشت و جهنم همین‌الان وجود دارد.

اشکال پیش می‌آید که آیات و روایات می‌گویند بهشت و جهنم الآن مخلوق و موجود است. تجسم اعمال یعنی ما بهشت و جهنم را با عمل خود می‌سازیم تا بعداً مخلوق شود. قرآن می‌فرماید: ﴿أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾[5] و در آیه دیگری می‌فرماید: ﴿إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا﴾[6] . یعنی ما بهشت و جهنم را آماده کرده‌ایم و انسان‌ها با اعمال خود به بهشت و جهنم می‌روند. حدیث معراج هم بهترین شاهد بر این است که بهشت و جهنم همین‌الان هست نه آنکه بعداً بهشت و جهنم درست شود.

پاسخ می‌دهیم که پیامبر در معراج زن‌هایی را در حال عذاب دید و فرمود آخرالزمان زن‌هایی هستند و مردهایی هستند و آنها را توصیف کرد. بهشت و جهنم رفتن پیامبر مانند این است که آخرالزمان که هنوز محقق نشده را در عالم ماده دید. پیامبر بهشتی را که افراد با اعمال خود می‌سازند دید و به آن رفت و توصیف کرد. کسی که از عالم ماده بیرون برود، می‌تواند گذشته و آینده را ببیند و در آنها تصرف کند.

 


logo