« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد احمد عابدی

1404/07/14

بسم الله الرحمن الرحیم

استدلال به آیه نفی عقاب/أصالة البراءة /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /استدلال به آیه نفی عقاب

 

اصالة البرائة

استدلال به آیه نفی عقاب

در باب برائت، نفی استحقاق لازم است درحالی‌که در آیه شریفه ما کنا معذبین، نفی فعلیت مطرح است.

بعضی گفته‌اند از همین آیه نفی استحقاق دانسته می‌شود؛ زیرا اگر رابطه بین عمل انسان و عذاب آخرت، رابطه علت و معلول باشد، همان تجسم اعمال است و در این صورت اگر در قیامت عذاب نبود، معلوم می‌شود که گناه نبوده است یا یکی از شرایطش محقق نبوده است. اینکه فرمود بر این کار عذاب نمی‌کنم، یعنی این کار سبب عذاب نیست و استحقاق عذاب ندارد.

اشکال یکی از مراجع به تجسم اعمال

بعضی از مراجع فرموده‌اند: تجسم عمل، مطلبی خطابی است و استدلال برهان ندارد. این بحث صرفاً حرف زیبا است و در بسیاری از موارد، مردم حرف زیبا را به‌جای حرف صحیح می‌پذیرند.

آیات درباره تجسم اعمال

﴿لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[1] .

این آیه نمی‌فرماید افرادی را جزا می‌دهند بلکه می‌فرماید جزا خود عمل است. مثل‌اینکه به کارگری بگویند هرچه میوه چیدی مال خودت است یعنی جزا، عمل است.

﴿ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[2] .

یعنی هرچه کسب کرده به‌صورت کامل به او داده می‌شود.

﴿فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴾[3] .

﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا﴾[4] .

﴿مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ﴾[5] .

آیه فوق می‌فرماید مال یتیم را که می‌خورد الآن آتش می‌خورد نه آنکه بعداً تبدیل به آتش بشود.

﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴾[6] .

غفلت یعنی چیزی هست اما دیده نمی‌شد یا توجه نمی‌شد. روز قیامت دیده می‌شود که آتش است و همین آتش در دنیا هم بود اما نمی‌دیدی. اگر در دنیا عمل بود و در آخرت آتش دیگر نمی‌توان گفت در دنیا غفلت بود و دیده نمی‌شد.

شخصی گفته است تجسم اعمال خلاف ضرورت دین است چون دین می‌گوید بهشت و جهنم الآن وجود دارد، ولی تجسم اعمال یعنی بهشت و جهنم را می‌سازیم و وجود ندارد.

پاسخ می‌دهیم اتفاقاً تجسم اعمال یعنی بهشت و جهنم وجود دارند و مخالف می‌گوید بهشت و جهنم نیست و بعداً درست می‌شود. علاوه بر اینکه یک بهشت و یک جهنم نیست بلکه در قرآن جنات یا جنتان (تثنیه به معنای کثرت است) آمده است.

برهان تجسم اعمال

تجسم اعمال برهانی است.

اعمال سه تصور دارند: ۱ ـ از مقوله وجود هستند. ۲ ـ از مقوله ماهیت و جوهر هستند. ۳ ـ از مقوله عرض هستند.

اگر از مقوله وجود باشند، وجود از بین نمی‌رود و عدم نمی‌شود. اعمالی از قبیل علم، وجود هستند و از مقولات عشر نیستند. عالم واقعاً چیزی دارد که جاهل ندارد.

ممکن است بعضی از اعمال جوهر باشند، جوهر ثبات دارد. با قطع‌نظر از حرکت جوهری ملاصدرا و اینکه حرکت جوهری هم حرکت اشتدادی است و در قیامت جوهر هست یا در قیامت جوهر شدیدتر است.

اگر عملی از قبیل عرض باشد مثل کیف نفسانی کیف مسموع؛ العرض لا یبقی زمانین. هر چیزی که در دنیا عرض است در قیامت جوهر می‌شود چون حرکت اشتدادی است و در قیامت ثبات دارد.

 


logo