1404/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
جریان ربا در معاملات دیگر/ربا /نظام اقتصادی اسلام
موضوع: نظام اقتصادی اسلام/ربا /جریان ربا در معاملات دیگر
جریان ربا در معاملات دیگر
ربا در ادای قرض
آیا در معاملات دیگر غیر از بیع و قرض، ربا وجود دارد؟
روشن است که در بیع و قرض ربا هست گرچه این تفاوت را دارند که لغت بیع و لغت ربا متلازمند به این معنا که کلمه ربا یعنی بیعی که در آن زیاده است یا اینکه ربا یعنی زیاده در بیع و قرض و غیر این دو. بابت نظر از کلمه ربا آیا مبحث ربا اختصاص به بیع و قرض دارد یا در سایر معاملات نیز جاری میشود؟
ربا در ادای قرض
مثلاً ۱۰ تومان قرض گرفته و هنگام پرداخت ۱۲ تومان بدهد به طوری که ۱۲ تومان در مقابل ۱۰ تومان باشد نه آنکه دو تومان تفضل و هدیه باشد. یا اینکه هنگام پرداخت ۸ تومان پرداخت کند به طوری که ۸ تومان در مقابل ۱۰ تومان باشد نه آنکه دو تومان را ببخشد.
حدیث «خیر القرض ما جر منفعة»[1] و حدیث معروف که پیامبر شتر دو ساله را قرض گرفت و شتر ۴ ساله پس داد. در تمامی این موارد بحثی نیست که مستحب است هنگام پرداخت قرض بیشتر پس بدهد. اما بحث این است که بیشتر را در برابر قرض بدهد. اگر از ابتدا شرط کرده باشند، ربا است و اما به شرط عدم شرط، بیشتر بدهد به طوری که مبلغ بیشتر در برابر دین باشد، مورد بحث است.
اگر ادای قرض نوعی معاوضه و معامله باشد، ربا میشود ولی اگر نوعی معامله نباشد و همان معامله قبل باشد، ربا نبوده و اشکالی ندارد.
بررسی روایات
محمد بن يعقوب ، عن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد وأحمد بن محمد جميعا ، عن ابن محبوب ، عن هشام بن سالم ، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال : سئل عن الرجل يبيع الرجل الطعام الاكرار فلا يكون عنده ما يتم له ما باعه فيقول له : خذ مني مكان كل قفيز حنطة قفيزين من شعير حتى تستوفي ما نقص من الكيل قال : لا يصلح ، لان أصل الشعير من الحنطة ، ولكن يرد عليه الدراهم بحساب ما ينقص من الكيل[2] .
اکرار جمع کر و به معنای تن است. کلمه لایصلح، به معنای کراهت است اما در باب ربا قرینه داریم که به معنای لا یجوز است.
ظاهرا حدیث دلالت میکند در ادای قرض، ربا صدق میکند.
وعن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن حماد بن عثمان ، عن الحلبي ، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال : قال : لا يباع مختومان من شعير بمختوم من حنطة ، ولا يباع إلا مثلا بمثل ، والتمر مثل ذلك. قال : وسئل عن الرجل يشتري الحنطة فلا يجد صاحبها إلا شعيرا ، أيصلح له أن يأخذ اثنين بواحد؟ قال : لا ، إنّما أصلهما واحد ، وكان علي عليهالسلام يعد الشعير بالحنطة[3] .
شرح لمعه چنین سندی را حسنه میدانست یعنی راوی امامی ممدوح است چون ابراهیم بن هاشم توصیف ندارد؛ اما مکرر گفته شد که ابراهیم بن هاشم از بزرگان است همین که در مورد بزرگی نگویند فاسق است دلالت بر وثاقت میکند چون وقتی انسان معروف لغزش داشته باشد همه جا گفته میشود لذا سند حدیث صحیحه است.
اینکه گندم فروخت ولی نداشت تحویل بدهد یعنی ادای دین است و امام علیه السلام میفرماید در ادای دین ربا پیش میآید.
عبدالله بن جعفر في ( قرب الإسناد ) عن عبدالله بن الحسن ، عن جده علي بن جعفر ، عن أخيه موسى بن جعفر عليهالسلام قال : سألته عن رجل اشترى سمنا ففضل له فضل أيحل ان يأخذ مكانه رطلا أو رطلين زيت؟ قال : إذا اختلفا وتراضيا فلا بأس[4] .
۳ کیلو روغن حیوانی خرید ولی موقع تحویل بایع گفت ندارم و به جای آن دو برابر روغن زیتون میدهد. امام علیه السلام فرمود: اگر این دو روغن، دو جنس حساب شود دیگر ربا نیست و اشکال ندارد. مفهوم حدیث این است که اگرچه انسانها یکی بود و زیاده وجود داشت، ربا بوده و جایز نیست.
حدیث دلالت دارد در وحدت جنس اگر ادای دین باشد، ربا پیش میآید. سند حدیث مشکلی ندارد.
عنوان باب دوازدهم از ابواب الربا چنین است: باب انه يجوز قضاء الدين من الدراهم والدنانير وغيرها بأجود منها وبأزيد وزنا وعددا ، ويحل للقابض من غير شرط.[5]
حدیث اول: محمد بن يعقوب ، عن عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن يحيى بن الحجاج ، عن خالد بن الحجاج قال : سألته عن الرجل كانت لي عليه مائة درهم عددا قضانيها مائة وزنا؟ قال : لا بأس ما لم يشترط ، قال : وقال : جاء الربا من قبل الشروط ، انما يفسده الشروط[6] .
یحیی بن حجاج توثیق دارد ولی خالد که برادر بزرگتر است توثیق ندارد. در مورد یحیی گفتهاند: له اصل، چه دلیل بر مدح است ولی در مورد خالد فقط گفتند از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است. اگر کلام شیخ مفید را بپذیریم که امام صادق علیه السلام چهار هزار شاگرد داشت که همه آنها ثقه بودند، خالد هم ثقه میشود.
حدیث مضمره است ولی علی القاعده یعنی از امام پرسیدم.
او درهم را عددی شمرده است و به آن مرد داده است اما هنگام پرداخت درهمها را وزن کرده و داده است یعنی وزن ۱۰۰ درهم را پس داده است. این حدیث دلالت میکند که اگر زیاده را موقع ادای دین شرط کرده باشند، ربا پیش میآید.
حدیث دوم: وعن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن حماد ، عن الحلبي ، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال : سألته عن الرجل يستقرض الدراهم البيض عددا ثم يعطي سودا وزنا وقد عرف أنها أثقل مما أخذ ، وتطيب نفسه أن يجعل له فضلها؟ فقال : لا بأس به إذا لم يكن فيه شرط ، ولو وهبها له كلها صلح.[7]
حدیث چهارم باب هشتم همین سند اینگونه آمده است: عن حماد بن عثمان عن الحلبی. شیخ صدوق هم فرموده است هرجا گفته شد عن حماد عن الحلبی مراد حماد بن عثمان است. گرچه فرقی نمیکند حماد بن عثمان باشد یا هماد بن عیسی چون هر دو موثق هستند. سند حدیث صحیحه یا حسنه است.
آنچه تحویل گرفته بود عدد بود و هنگام تحویل دادن، به صورت وزنی داد. آنچه داده است درهم سفید بود و موقع پرداخت درهم سیاه داده است و از اول میدانند که وزن درهم سیاه بیشتر است ولی هر دو راضی هستند. امام علیه السلام فرمود اگر شرط نکرده باشند ایرادی ندارد.
حدیث دلالت میکند در ادای دین ربا پیش میآید و اگر شرط کرده باشند حرام است.