1404/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
حرمت ربا/ربا /نظام اقتصادی اسلام
موضوع: نظام اقتصادی اسلام/ربا /حرمت ربا
حرمت ربا
ادامه بررسی روایات حرمت ربا
باب سوم از ابواب الربا (باب جواز اکل عوض الهدیة و ان زاد علیها)
حدیث1: محمد بن يعقوب ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن حماد بن عيسى ، عن إبراهيم بن عمر اليماني ، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال : الربا رباءان : ربا يؤكل ، وربا لا يؤكل ، فأما الذي يؤكل فهديتك إلى الرجل تطلب منه الثواب أفضل منها فذلك الربا الذي يؤكل ، وهو قول الله عزّ وجلّ: ( وما آتيتم من ربا ليربوا في اموال الناس فلا يربوا عند الله) ، وأما الذي لا يؤكل فهو الذي نهى الله عزّ وجلّ عنه وأوعد عليه النار[1] .
ابراهیم بن عمر یمانی از بزرگان شیعه و موثق است و لذا سند حدیث موثقه است.
گفته شد که ظاهر روایات، حرمت ربا برای رباخوار است نه ربادهنده؛ لذا از این روایات حرمت ربا برای ربا گیرنده فهمیده میشود.
حدیث ۲. وبإسناده عن الحسين بن سعيد ، عن حماد بن عيسى ، عن إبراهيم بن عمر ، عن أبي عبدالله عليهالسلام في قوله : (وما آتيتم من ربا ليربوا في أموال الناس فلا يربوا عند الله) قال : هو هديتك إلى الرجل تريد منه الثواب أفضل منها ، فذلك ربا يؤكل[2] .
آیتالله بروجردی معمولاً اینگونه روایات را یکی میدانست ولی شیخ حر عاملی آنها را دو حدیث نقل کرده است. حدیث اول از ابراهیم بن عمر یمانی است و حدیث دوم از ابراهیم بن عمر است و هر دو از امام صادق علیهالسلام و در ذیل یک آیه است. گرچه عبارات متفاوت است ولی چون نقل به معنا جایز است، یک حدیث است. از اینجا دانسته میشود که احادیث عین الفاظ معصوم نیستند بلکه مضمون از معصوم است و الفاظ از راوی است.
باب چهارم از ابواب الربا (باب تحریم اخذ الربا و دفعه و کتابته و الشهادة علیه)
حدیث 1: محمد بن يعقوب ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي نجران ، عن عاصم بن حميد ، عن محمد بن قيس ، عن أبي جعفر عليهالسلام قال : قال أميرالمؤمنين عليهالسلام : آكل الربا ومؤكله وكاتبه وشاهداه فيه سواء[3] .
عبدالرحمن بن ابی نجران موثق است. عاصم بن حمید موثق است. محمد بن قیس بجلی کوفی موثق است.
مؤکل یعنی هم غذای رباخوار یا کسی که ربا را به رباخوار میخوراند یعنی ربادهنده.
دو کتاب فهرست شیخ و رجال نجاشی در اصل فهرست تألیفات علمای شیعه هستند و به مناسبت شرححال مؤلف را ذکر میکنند که موثق است یا موثق نیست.
محمد بن قیس بجلی متوفی سال ۱۵۱ است و علیالقاعده از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است. نجاشی درباره محمد بن قیس مینویسد: محمد بن قیس ابوعبدالله البجلی ثقة عین کوفی[4] . عین یعنی وقتی شیعه را ذکر میکنند او مانند چشم شیعه است.
سند وسائل الشیعه این است که شیخ کلینی از علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی نجران از عاصم بن حمید از محمد بن قیس از امام باقر. اما در فهرست شیخ طور دیگری است. یعنی میتوان سند حدیث را عوض کرد و دو سند وجود دارد.
شیخ طوسی میفرماید: و له اصل ایضاً.[5] کتب اربعه از روی اصول اربعمائه نوشته شدهاند و همین که کسی نویسنده یکی از اصول اربعمائه باشد دلیل بر مدح است و مدح در رجال موجب حسنه شدن سند حدیث میشود.
حدیث 2: محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد ، عن الحسين بن علوان ، عن محمد بن خالد، عن زيد بن علي ، عن آبائه ، عن علي عليهمالسلام قال : لعن رسول الله صلىاللهعليهوآله الربا وآكله وبائعه ومشتريه وكاتبه وشاهديه[6] .
نجاشی درباره حسین بن علوان مینویسد: الحسين بن علوان الكلبي مولاهم كوفي عامي، و أخوه الحسن يكنى أبا محمد ثقة.[7]
معلوم نیست مراد از ثقه، حسین است یا حسن، لذا وثاقت حسین بن علوان ثابت نمیشود چون در ادبیات گفتهاند خبر بعد از خبر جایز است.
له كتاب أخبرنا به ابن أبي جيد، عن محمّد بن الحسن، عن سعد بن عبد اللّه و محمّد بن الحسن الصفّار، عن أبي الجوزاء المنبه بن عبد اللّه عن الحسين بن علوان[8] .
درباره حسین بن علوان چند روایت هست که فرمودهاند له محبة شدیدة، یعنی محبت زیادی به اهل بیت علیهم السلام داشته است؛ به این معناست که او سنی است ولی اهل بیت را دوست دارد و دلیل بر شیعه بودنش نیست.
در اصول کافی حدیث هست که: فَلَمْ يَزَلِ الْكَلْبِيُّ يَدِينُ اللَّهَ بِحُبِّ آلِ هَذَا الْبَيْتِ حَتَّى مَات[9] .
یعنی اعتقاد و مذهبش این بوده است که اهل بیت را دوست داشته است و دلالت بر شیعه بودن ندارد.
کشی در شرححال محمد بن اسحاق مینویسد: محمد بن اسحاق و محمد بن المكندر، و عمرو بن خالد الواسطي، و عبد الملك بن جريح، و الحسين بن علوان، و الكلبي، هؤلاء من رجال العامة الا أن لهم ميلا و محبة شديدة[10] .
یعنی شیعه بودنش را پنهان میکرد و مخالف نبوده است. چون به صورت قیل بیان کرد، دلالت بر شیعه بودن نمیکند. «الحسین بن علوان و الکلبی» غلط است چون واو اضافی است و صحیح آن است که حسین بن علوان الکلبی. عبارت «و قد قيل: أن الكلبي كان مستورا و لم يكن مخالفا»[11] (رجال الکشی ج 2 ص 687) درباره حسین بن علوان است.
شاهد بر سنی بودن حسین بن علوان این است که محمد بن خالد از زید بن علی نقل میکند و کشی او را از بتریها میداند.
در کتاب حدائق مؤکله دارد که در وسائل الشیعه افتاده است[12] .
حدیث 3: محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن الصادق ، عن آبائه عليهمالسلام ـ في مناهي النبي صلىاللهعليهوآله ـ أنه نهى عن أكل الربا وشهادة الزور وكتابة الربا ، وقال : إن الله لعن آكل الربا ومؤكله وكاتبه وشاهديه[13] .
شعیب بن واقد مبهم است ولی میتوان گفت گرچه توصیف ندارد ولی احادیث جالبی نقل کرده است مانند زید الشحام و کمیل بن زیاد که از قوت مضمون روایت میتوان پی به وثاقت راوی برد.
حسین بن زید نوه امام سجاد علیهالسلام است و امام صادق علیهالسلام او را بزرگ کرد و او را مانند فرزند خود میدانست و به او پول میداد تا بین خانوادههای شهدا تقسیم کند.