1404/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
آثار ایمان و تقوا/تفسیر آیه 65 /تفسیر سوره مائده
محتويات
1- گزیده آیات گذشته2- تفسیر آیه 65
2.1- ایمان و تقوا، راه برونرفت از فساد
2.2- عدم اختصاص توبیخهای خداوند به یهود
2.3- آثار ایمان و تقوا
2.3.1- اثر اول: پوشاندن گناهان
2.3.2- عدم اختصاص انفاق به مال
2.3.3- اثر دوم: داخل شدن در بهشت
2.3.4- ارتباط دیدن نعمتها و شکرگزاری از نعمتها در رسیدن به بهشت
2.3.5- نقش انسان در خَلق بهشت برای خود

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 65 /آثار ایمان و تقوا
﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾.[1]
﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾.[2]
﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ﴾.[3]
1- گزیده آیات گذشته
عرض شد در این آیه شریفه، صحبت یهود است که قدرت الهی را نپذیرفت و بداء و نسخ در تکوین و تشریع را قبول نکرد و نسبتهای ناروا به دین داد و توحید را مورد شبهه قرار داد. شکستها اول از اندیشههای انحرافی است. اگر اندیشهی مردم را درست کردیم، انگیزههای مردم درست میشود. جواب حضرت حق این بود: «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ». این انفاق اصطلاحی نیست؛ بلکه عطیه کلی است که حضرت حق در همه حال، «دَائِمَ اَلْفَضْلِ عَلَى اَلْبَرِيَّةِ»[4] است. گرچه این سخن یهود است، ولی مخصوص آنها نیست. هر کس چنین عقیدهای داشته باشد، جواب خداوند همین است. هرچه آیات ادامه مییافت، کفر اینها بیشتر میشد. نظام باطل همیشه به امتیازات حق و اهل حق و اهل توحید است. این قانون حتمی است. حال که اینها طغیان و کفر داشتند، خداوند هم به عنوان پاداش، عداوت و بغضاء را بین اینها قرار میدهد. هر زمان که آتشی بر پا کنند، خدا آن را دفع میکند. ﴿وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ﴾؛[5] خداوند این نور را تمام میکند، تا: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ﴾.[6] روز رجعت و ظهور است که دین الهی بر همهی ادیان غالب میشود.
کار اینها در زمین فساد است. خدا مفسدین را دوست ندارد. کسی که خدا او را دوست نداشته باشد، خداوند قومی میآورد که آنها را دوست داشته باشد و آنها خدا را دوست دارند. هر کس ناشر رحمت و محبت باشد، در طریق فعلی باریتعالی است. خدا فاعل بِالحُبّ است.
قرآن، کتاب علم نیست؛ گرچه علمیات در آن هست. کتاب حِکمی و عقلی نیست؛ گرچه بالاتر از عقل، مطالبی دارد. کتاب نور و ذکر و هدایت است؛ هم مطالب و اندیشهها و هم انگیزهها را بیان میکند و هم راهکار اجرایی این مطالب. قرآن، حبل الله المتین است. حال که در جان انسانها پرورده میشود، راهکار عملی دارد.
2- تفسیر آیه 65
2.1- ایمان و تقوا، راه برونرفت از فساد
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ».
راه برونرفت از این «وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» را بیان میکند. چه کنیم در نقشه راه اهل افساد وارد نشویم؟ راهش به این است که اول ایمان و دوم تقوا داشته باشیم. راه برونرفت از تمام مشکلات، ایمان و تقوا است.
2.2- عدم اختصاص توبیخهای خداوند به یهود
خطابهای مختلفی به اهل کتاب و یهود و دیگران آمد. اینجا خطاب به اهل کتاب آمد. قبلا راجع به یهود و نصاری بود و اخیرا تحلیل حرف یهود به صورت تمثیلی بود. وعده و وعیدها به عنوان کار یهود است؛ ولی تخصیصی به آنها ندارد. خطاب به اهل کتاب، عام شد.
2.3- آثار ایمان و تقوا
2.3.1- اثر اول: پوشاندن گناهان
اگر ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، بدیهای آنها را میپوشانیم. کفر، یعنی انکار نعمت. انکار نعمت از سیره عملی شروع میشود و بعد به سیره اعتقادی میرسد. ﴿إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ﴾.[7] ناشکری، ما را به کفر میرساند و کفر آن است که نعمت را نادیده میگیرد. چقدر مورد اکرام حضرت حق هستیم. سراپای هستی، متنعم به نعمت الهی است.
2.3.2- عدم اختصاص انفاق به مال
یهود گفت: «يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ». ید، نماد نعمت و قدرت و مالکیت و عزّت است. وقتی میگوید دست خدا بسته است و قدرت ندارد و میگوید انفاق کنید، تا چند برابر به شما بدهند، این یهودیان، انفاق را مسخره کردند. بین مردم این تصور است که قرض الحسنه، یعنی پول بدهید. ولی این، یعنی خوبی را در اختیار دیگران بگذارید. اندیشه و اخلاقِ خوب هم نوعی انفاق است. یکی از مصادیق انفاق در صورت احتیاج، پول است. یهود، نعمت را ندید و ره بیراهه رفت. اگر اهل کتاب، اهل باور باشند و تقوا داشته باشند، ما بدیهای اینها را میپوشانیم. کفر، یعنی پوشاندن که به ندیدن نعمت میرسد.
2.3.3- اثر دوم: داخل شدن در بهشت
2.3.4- ارتباط دیدن نعمتها و شکرگزاری از نعمتها در رسیدن به بهشت
اینها را وارد «جنّات النّعیم» میکنیم. «جَنّات»، جمع «جَنَّة» است. «جَنَّة»، پوشیده از نعمتهای الهی است.[8] اگر کسی در این دنیا نعمت دید، این نعمت و جنّت آخرت میشود. اگر خدای نخواسته نعمت نبینی، همین الآن در جهنم قرار میگیری و جنّتی نیست. رؤیت و شکرگزاری از نعمتها، تجسّم و تجسّد از جنّات است. هر نعمتی، یک جنت خاصی میآورد. ادخال و داخل کردن در جنّت است.
2.3.5- نقش انسان در خَلق بهشت برای خود
خداوند کسانی که خصلت ایمان و تقوا داشته باشند که اولی اندیشه و دومی انگیزه است، وارد بهشت میکند. تقوا مصونیت است، نه محدودیت. مدخل و مسکن و مأوایی هست. کسانی دنبال این نباشند که بهشت برای آنها بیافریند و وارد کند. خود ما هستیم که بهشت میآفرینیم. خداوند یک بار موجودات را آفرید. برای هرچه مخلوق است، حرکت است.