« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

شبهه در مورد آیه ولایت - تفسیر روایی آیه ولایت/تفسیر آیه 55 /تفسیر سوره مائده

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 55 /شبهه در مورد آیه ولایت - تفسیر روایی آیه ولایت

 

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[1]

﴿وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[2]

1- گزیده آیات گذشته و بیان مبانی استاد

عرض شد که هم سباق و هم سیاق آیه، حصر را می‌رساند. سباق آیه به چه معناست؟ ما در قرآن باید الفاظ را بدانیم و مفاهیم را بفهمیم و بعد، خالی‌الذهن در محضر آیات الهی باشیم. آنچه از آیات می‌فهمیم و از ظهور و نصّش استفاده کنیم، برای ما حجّت است. قرآن، یک سلسله‌ی به هم پیوسته است که آیات در عین پیوستگی به هم، گاهی از اوقات، حکم و عنوان مستقلّی هم دارد. این‌ها را قبلاً در مبانی خود بیان کردیم. بعد، الحمدلله به این نتیجه رسیدیم که آیات الهی، حکم تمثیل را دارند؛ مگر آیاتی که از آن تخصیص استفاده می‌شود. این نکته‌ی مهمی است؛ خصوصاً در مسائل فقهی و فقاهتی.

2- انحصار ولایت برای سه موصوف (خدا، رسول و انسان مؤمن)

با توجّه به این مبانی، «إِنَّمَا» در اینجا حصر صفت در موصوف است. سه موصوف برای ولی داریم: الله تبارک‌وتعالی، رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مؤمناتی که مقیم صلات و مؤتی زکات در حال رکوع هستند. پس «إِنَّمَا»، حصر ولایت است در خدا و رسول و به ظاهر آیه، مؤمنینی که اقامه‌ی نماز و ایتای زکات در حال رکوع دارند. «وَهُمْ رَاكِعُونَ»، صفت نیست؛ بلکه حال است. «وَهُمْ رَاكِعُونَ»، جمعی است که منحصر در فرد است.

3- تفسیر آیه 55

3.1- دفع شبهه‌ی استعمال مجازی جمع در فرد

شاید برخی از آقایان ادباء بگویند: استعمال جمع در فرد، استعمال مجازی است؛ زیرا استعمال جمع، باید در موضوعٌ‌له آن باشد که تعدّد است. در این صورت، استعمال حقیقی می‌شود. به نظر ما، نوبت به این مطلب نمی‌رسد. در آیه‌ی شریفه، هفت کلمه‌ی جمعی داریم؛ «الَّذِينَ»، «آمَنُواْ»، «الَّذِينَ»، «يُقِيمُونَ»، «يُؤْتُونَ»، «هُمْ»، «رَاكِعُونَ». ضمیر «كُم» اوّل را نیز می‌شود حساب کرد. استعمال مجازی جمع و کلماتی که مفید جمع است، در فرد نیست تا استعمال مجازی باشد. عرض ما این است که تطبیق جمع بر فرد است. در روایات دراریم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةً فِيهَا «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» إِلاَّ عَلِيٌّ رَأْسُهَا وَ أَمِيرُهَا»؛[3] آقا رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: هر کجا که خطاب «یا ایها الذین آمنوا» باشد، حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، امیر آیه هستند.

3.2- حقیقت ولایت

3.3- تفسیر آیه به روایت

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ﴿إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[4] قَالَ: «إِنَّمَا» يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ أَيْ أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمُ‌، «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا» يَعْنِي عَلِيّاً وَ أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ ع إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ وَصَفَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ‌ «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ‌ راكِعُونَ»‌ وَ كَانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ ع فِي صَلَاةِ الظُّهْرِ وَ قَدْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ هُوَ رَاكِعٌ وَ عَلَيْهِ حُلَّةٌ قِيمَتُهَا أَلْفُ دِينَارٍ وَ كَانَ النَّبِيُّ ص كَسَاهُ إِيَّاهَا وَ كَانَ النَّجَاشِيُّ أَهْدَاهَا لَهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ‌ تَصَدَّقْ عَلَى مِسْكِينٍ فَطَرَحَ الْحُلَّةَ إِلَيْهِ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَيْهِ أَنِ احْمِلْهَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ هَذِهِ الْآيَةَ وَ صَيَّرَ نِعْمَةَ أَوْلَادِهِ بِنِعْمَتِهِ فَكُلُّ مَنْ بَلَغَ مِنْ أَوْلَادِهِ مَبْلَغَ الْإِمَامَةِ يَكُونُ بِهَذِهِ الصِّفَةِ مِثْلَهُ فَيَتَصَدَّقُونَ‌ وَ هُمْ راكِعُونَ‌ وَ السَّائِلُ الَّذِي سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ الَّذِينَ يَسْأَلُونَ الْأَئِمَّةَ مِنْ أَوْلَادِهِ يَكُونُونَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ.[5]

این روایت در تفاسیر روایی هست؛ در تفسیر برهان[6] و نور الثقلین[7] نقل شده است. خاطر شریفتان هست که عرض کردیم: ولی در اینجا، ولایت مطلقه است؛ چه تکوینی و چه تشریعی. ولایت مطلقه، منحصر در سه عنوان آیه است: خدا، رسول و مؤمنی که در حال نماز و رکوع صدقه می‌دهد. حضرت فرمودند: «إِنَّمَا يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ».

3.4- اراده‌ی حاکمیت و سرپرستی از ولایت

بعد از تفسیر آیه به آیه، باید تفسیر آیه به روایت داشت. «أَوْلَى بِكُمْ»، یعنی سرپرستی و ولایت و حاکمیت. در آیه 59، سوره نساء، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾[8] آمده است. «أَوْلَى بِكُمْ»، یعنی «أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمْ». همان که حضرت در جریان غدیر، اعتراف به اولویت خود گرفتند: «أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ»؟[9] بعد از آن، حضرت آیه را خواندند. جالب اینجاست که خلیفه‌ی دوم هم تبریک گفت: «أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ».[10] خودش هم، ولیّ را در سرپرستی به کار برد.

3.5- ولیّ، فرد جمع

در آینده عرض خواهیم کرد که ولیّ، فردِ جمع است. این را به‌لحاظ مطالب معرفتی می‌گوییم که حقّ هم، همین است. اصلاً ولیّ، فردی است که جمع این عدّه می‌شود. همان‌گونه که ولایت حضرت حقّ، یکتا و بی‌همتاست، ولایت ولیّ هم، همین‌گونه است. برای همین، آقا رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «يَا عَلِيُّ مَا مَثَلُكَ فِي النَّاسِ إِلاَّ كَمَثَلِ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) فِي الْقُرْآنِ...»؛[11] یا علی! سوره‌ی شما در قرآن، توحید است.

3.6- ویژگی ابدیت ولایت تا قیامت

«أَيْ أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمْ، «اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا» يَعْنِي عَلِيّاً وَ أَوْلاَدَهُ الْأَئِمَّةَ(عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ)إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ «الَّذِينَ آمَنُوا» یعنی حضرت علی (علیه‌السلام) و اولادشان تا روز قیامت. نکته‌ی جدید با توجّه به روایت با کمال صراحت، این است: جعل و تخصیص ولایت و خاصیت آن و حصر صفت ولیّ در این سه موصوف، از زمان نزول این آیه‌ی شریفه و دادن انگشتر در رکوع شروع شد و ادامه دارد. یعنی ما قائل هستیم: شأن نزول آیه، تخصیص و خاصیت و خصوصیت آیه را به وجود می‌آورد و مصداق آن، امام علی (علیه‌السلام) و ائمه (علیهم‌السلام) تا قیام قیامت هستند.

3.7- تلاش خلیفه‌ی دوم برای نزول آیه

از باب الکلام یجر الکلام، روزی خلیفه‌ی دوم گفت: «وَ اللَّهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِأَرْبَعِينَ خَاتَماً،وَ أَنَا رَاكِعٌ،لِيَنْزِلَ فِيَّ مَا نَزَلَ فِي عَلِيِّ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ فَمَا نَزَلَ»؛[12] من چهل مرتبه، انگشترم را در حال نماز به فقیر دادم؛ ولی هیچ آیه‌ای نازل نشد.

3.8- کاشفیت از ولایت با نزول آیه

آیا این آیه‌ی شریفه، کاشف از ولایت است یا سبب جعل ولایت است؟ عرض ما این است که این آیه در این زمانی که نازل شد، برهان کاشفی است که بیان از واقعیتی می‌کند. برخی می‌گویند: اگر ولیّ مشتق باشد، مشتق در آینده، مجاز است و در اینجا، بحث اصولی است که آیا حقیقت دارد یا خیر؟ ایشان، ولیّ بود و در زمان نزول آیه، با این جمله کشف شد و بیان شد.

3.9- مسیر مشترک اولیاء و جلوداری امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

«ثُمَّ وَصَفَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ: «اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ»،وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)فِي صَلاَةِ الظُّهْرِ»؛ «الَّذِينَ آمَنُوا» در اوّل آیه، امیرالمؤمنین و همه ائمه (علیهم‌السلام) هستند. حضرت در «اَلَّذِينَ» دوم فرمودند: «وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)فِي صَلاَةِ الظُّهْرِ»؛ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نماز ظهر بودند. می‌توان گفت: ولیّ و مولّی‌علیه، خط و مسیر اشتراکی‌ای دارند که همه با هم هستند. اینان، مؤمن و مؤتی زکات و مقیم نماز و راکع هستند و امیری دارند که جلودار است.

[ادامه‌ی ترجمه‌ی روایت: امير المؤمنين (ع) در نماز ظهر بود و دو ركعت خوانده بود و در ركوع بود و در برش حلّه‌اى بود به بهاى هزار اشرفى كه پيغمبر به او پوشانيده بود و نجاشى آن جامه را براى وى فرستاده بود، يك سائل آمد و گفت: السلام عليك يا ولىّ الله و اولى‌ به مؤمنان از خودشان، بر گدائى تصدّق فرما، على (ع) آن حلّه را نزد او انداخت و به دست اشاره كرد تا آن را برگيرد و خدا هم اين آيه را بر او نازل كرد و به وسيله انعام به او به فرزندانش هم انعام داد و هر كدام از فرزندانش كه به امامت رسند به واسطه اين صفت بوده است كه مانند او بدان متصف بوده‌اند كه در حال ركوع صدقه داده‌اند، و آن سائلى كه از امير المؤمنين (ع) سؤال‌كرد از ملائكه بود و آن سائلى كه از ديگر امامان سؤال كند از ملائكه مى‌باشند.[13] ]

3.10- کیفیت حوادث رخ داده در زمان ایتاء زکات

روایت دیگر هم از جناب ابوذر نقل شده است که در جلسه‌ی گذشته بیان شد. از بین روایات، جمع آن‌ها را عرض می‌کنم. در اینجا دو دسته روایت است: یکی دارد که حضرت در حال مشاهده بودند و دیگری دارد که حضرت بعد از آن واقعه، وارد مسجد شدند. در ادامه، برخی دارند: «فَكَبَّرَ النَّبِيُّ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)»[14] و برخی دارند: «فَكَبَّرَ النَّبِيُّ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)وَ كَبَّرَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ».[15] هم پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و هم جماعت تکبیر گفتند.

3.11- حصر و تقسیم ولایت در سه موصوف (الله، رسول و الذین آمنوا)

عرض ما این است که این آیه، حصر ولایت را می‌رساند. نظر ما در بیشتر موارد در قرآن در مورد واو عاطفه این است که در واقع تقسیم می‌کند؛ یعنی حکم مشترکی دارند؛ امّا هر یک، عنوان خاصی دارند. بنابراین، از شأن نزول آیه هم تخصیص استفاده می‌شود. گفتیم که از خود حصر هم تخصیص استفاده می‌شود. در واقع این‌گونه می‌شود: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ الله؛ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ الرسول و إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ الذین آمنوا. یعنی مؤمنی که در حال نماز و زکات و صدقه است که تنها در حقّ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، صادق است.

3.12- وظیفه‌ی ولیّ در تقرّب الهی

نکته‌ی دیگری که گفتیم و از ولیّ استفاده می‌شود، این است: ولیّ، کسی است که انسان‌ها و اشیاء را به هم نزدیک می‌کند و انسان‌ها را برای رسیدن به هدف متحد می‌کند.[16] یعنی تقربی که در واجبات می‌گوییم، کار ولیّ است. ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾؛[17] این قریب، کار ولیّ است.

3.13- عدم تنافی اولیاء متعدّد با ولیّ واحد در زمان واحد

به نظر ما، ولیّ در هر زمانی واحد است. ولیّ، منافاتی با اولیاء متعدّده هم ندارد؛ زیرا هر یک در تحت اشراف دیگری است. این منافاتی ندارد با اینکه همین قصّه برای دیگر اولیاء هم اتفاق افتاده باشد؛ همان‌طور که در روایت قبلی اشاره شده بود. در آن روایت، صحبت از حلّه بود؛ امّا انگشتر و خاتم، شهرت بیشتر دارد. آنچه مهم است، انجام این کار ایشان در حال رکوع است. این مسئله، منافاتی هم با صدور این فعل از دیگر افراد و اولیای الهی ندارد که آنان هم در نماز انفاق کنند.

3.14- لزوم امتداد تبعیّت از ولیّ

ولیّ در آیه‌ی شریفه، فرد است. این فرد هم، مصداق این جمع است. این آیه، خطِ سیرِ سیره‌ای است برای کسانی که تابع ولیّ هستند. اگر چنین اتفاقی افتاد، می‌توانند تکرار کنند و مبطل نماز نیز نیست. در جلسه‌ی گذشته گفتیم: فعل کثیر، منافات با حضور قلب دارد و مبطل و مخلّ نماز است.

3.15- آیات مشابه

آیات دیگر را هم ملاحظه دارید. همه‌ی این آیات، تفسیر آیه به آیه و مرتبط با این آیه هستند:

    1. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾[18]

    2. ﴿هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ﴾[19]

    3. ﴿اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[20]

3.16- نتیجه‌گیری

من یک نتیجه‌گیری کنم. ولیّ، اسم خاص باری‌تعالی است. خداوند، ولیّ مطلق است. رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هم، ولیّ مطلق و مظهر اسم جامع ولیّ است. بعد هم، مؤمنین نیز، مظهر ولایت می‌شوند تا اینکه ولیّ در «وَهُمْ رَاكِعُونَ» خاص می‌شود. استعمال مجازی هم نیست؛ زیرا این جمع‌ها، مصداق فردی دارد.

3.17- تقدّم نصّ بر ظهور

نکته‌ی دیگر، تا وقتی که نصّ باشد، نوبت به ظهور نمی‌رسد. نصّ در اینجا، تفریع و حصر ولایت در این عناوین سه گانه است که سه قضیّه استفاده می‌شود: ولیّ شما خداست؛ ولیّ شما رسول است؛ ولیّ شما کسی است که مؤمن است و اقامه‌ی نماز دارد و زکات می‌دهد و در حال رکوع است. این در حال رکوع، خاص حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است.

3.18- خصلت‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در بیان خلیفه‌ی دوم

خلیفه‌ی دوم نقل می‌کند: «لقد أعطي علي ثلاث خصال لئن تكون لي خصلة منها أحبّ إليّ من أن أعطى‌ حمر النعم. فسئل: و ما هي؟ قال: تزويج النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ابنته‌[له‌]، و سكناه المسجد لا يحلّ لأحد فيه ما يحلّ لعلي‌، و الراية يوم خيبر»[21] و همچنین در نقل دیگر است: لقد أوتي ابن أبي طالب ثلاث خصال لئن تكونلي واحدة منهن أحبّ إليّ من حمر النعم: زوّجه النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ابنته‌[و ولدت له‌] و سدّ الأبواب إلاّ بابه‌[في المسجد] و أعطاه الراية يوم خيبر».[22]

خلیفه‌ی دوم دستش را روی شانه‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذاشت و گفت: سه خصلت داری که هیچ کس ندارد: در کعبه به دنیا آمدی؛ داماد رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و همسر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) هستی؛ و اینکه خدا فرمود که همه‌ی درهای مسجد را ببندید و تنها درب خانه‌ی علی (علیه‌السلام) باز باشد که تا قیام قیامت باز هست. این سه خصلت را هیچ‌کس از صحابه ندارند.

3.19- تصرّفات ولایی ولیّ

این تصرّفات عملی و ولایی حضرت، همچنان ادامه دارند. در روایات است: «لَوْ خَلَتْ مِنْ حُجَّةٍ طَرْفَةَ عَيْنٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛[23] اگر حجّت نباشد، لساخت الارض باهلها. الآن هم در محضر ولیّ‌ای هستیم که بقیه الله الاعظم هستند. ما در برهان‌های توحید، دو واسطه‌ی قدرت و علم داریم. این دو تا از ولیّ، جدا نیستند و ولیّ هم از این‌ها جدا نیست؛ امّا مراتب دارند.

3.20- تثبیت و ادامه‌ی ولایت در ولیّ

بحث دیگری هم در آیه‌ی شریفه است. خدا و رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و امام، مثلثی است که باید در رأس، خدا باشد. ولایت این‌ها، هم یکی است و هم دارای ترتیب است که من به این نتیجه رسیدم. جالب اینجاست که «وَهُمْ رَاكِعُونَ»، ولایت خداوند و رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را تثبیت می‌کند و ادامه می‌دهد. نکته‌ی فقهی هم دارد که جلسه‌ی بعد عرض خواهیم کرد. ما سجده‌ی مستقل داریم؛ ولی رکوع مستقل نداریم. رمزش، ان‌شاء‌الله برای جلسه‌ی بعدی.

 


logo