« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ هابیل به تهدید قابیل - وساوس شیطان - راهکارهای مقابله با شیطان/تفسیر آیات 27 - 29 /تفسیر سوره مائده

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیات 27 - 29 /پاسخ هابیل به تهدید قابیل - وساوس شیطان - راهکارهای مقابله با شیطان

 

﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾.[1]

﴿لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾.[2]

﴿إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ﴾.[3]
.[4]
﴿فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ﴾.[5]

1- عصاره جلسه گذشته

تقوا، عامل قبولی اعمال است. اگر حُسن فاعلی و فعلی باشد، انسان موفق می‌شود. در جریان پذیرش قربانی یکی از فرزندان آدم (علیه‌السلام) و رد شدن دیگری، هابیل گفت: «خداوند از مُتَّقین قبول می‌کند.» وصف به شیء، مُشعِر به علّیّت است؛ یعنی کار تو برای خدا نبود و به همین جهت قربانی تو قبول نشد. آیه‌ی بعدی ترسیم همین مطلب است.

2- تفسیر آیه 28

2.1- پاسخ هابیل به تهدید قابیل

هابیل در مقابل تهدید قابیل گفت: «اگر تو دستت را به طرف من دراز کنی و قدرت‌نمایی کنی و تصمیم بگیری مرا بکشی، من دستم را به سمت تو دراز نمی‌کنم. من از پروردگار عالم می‌ترسم.» اینجا نیز وصف به شیء، مُشعِر به علیت است؛ یعنی علت اینکه من به تو دست دراز نمی‌کنم، به سبب این است که از خداوند می‌ترسم. ﴿إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾.[6] هابیل از دانشمندان بود.

3- تفسیر آیه‌ی ۲۹

3.1- معنای «بُوء»

«بُوء» به معنای بازگشت است.[7] وقتی از این جریان برگردی، هم به گناه من برگشته‌ای و هم به گناه خودت.

3.2- اشکال و جواب

در مقابل آیه‌ای که می‌فرماید: ﴿لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ﴾؛[8] هیچ کس بار گناه دیگری را برنمی‌دارد و آیه‌ی: ﴿فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ [9] وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ﴾[10] و همچنین آیه‌ی: ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾،[11] سؤال اینجاست: چگونه این آیات با یکدیگر جمع می‌شوند؟ پاسخ آن است که اگر انسان مرتکب گناهی شود - به ویژه گناهی عمومی که حق‌الناس را زیر پا می‌گذارد - ظلم به دیگری محسوب می‌شود و عقاب ویژه‌ی خود را دارد. این با آیات دیگر منافاتی ندارد. وقتی فردی مرتکب قتل نفس یا تجاوز به حقوق دیگران می‌شود، علاوه بر گناه شخصی، گناه سلب حق حیات - که حقی همگانی است - را نیز بر دوش می‌کشد. این، جزای انسان‌های ظالم است.

3.3- مراتب ظلم

ظلم، مراتبی دارد:

- ظلم به نفس

- ظلم به غیر (تجاوز به حقوق دیگران).

- ظلم به حضرت حق؛ همان‌طور که در قرآن می‌فرماید: ﴿لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴾.[12]

3.4- منظور از «ظالمین» در این آیه

﴿ذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ﴾، اشاره به مرحله‌ی نهایی ظلم دارد؛ یعنی پایمال‌کردن حق دیگران، به ویژه حق حیات که مجازاتش شدیدتر است.

3.5- آیات مربوط به شیطان و نمونه‌ای از اقدامات شیطان

3.5.1- سوء عاقبت انسان در صورت همراهی با شیطان

﴿کَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾،[13] ﴿فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أنَّهُما فی النّارِ خالِدَینِ فیها وَذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ﴾؛[14] کسی که متابعت شیطان کند، با شیطان هر دو در آتش هستند.

3.5.2- وسوسه‌ی انسان‌ها

اینجا هم شیطان وسوسه کرد و قتل رخ داد. قابیل، قاتل و هابیل، مقتول شد؛ کار شیطان، وسوسه است؛ چنانکه خداوند در سوره‌ی ناس می‌فرماید: ﴿الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ﴾.[15] ضلالت خداوند، ابتدایی نیست؛ بلکه پاداشی است؛ یعنی تا شیطان وسوسه نکند، گمراه کردن خداوند معنا نمی‌دهد. کسانی که از شیطان پیروی کنند، جزء «أصحاب النار» هستند؛ لذا قرآن می‌فرماید: ﴿لا یَستَوِی أصحابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ﴾.[16]

3.5.3- خارج کردن انسان‌ها از نور به ظلمات

ظالمین، کسانی هستند که به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.

در آیت الکرسی، ولایت الهی و ولایت شیطان نیز مطرح شده است؛ ﴿اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾.[17]

سیری که از حضرت آدم (علیه‌السلام) آغاز شد، همچنان ادامه دارد. لذا جناب هارون بعد از عتاب حضرت موسی (علیه‌السلام) گفت: ﴿قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾.[18]

﴿قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾.[19]

3.5.4- تفرقه و اختلاف

هر نفسی به نفع و یا به ضرر خودش اکتساب دارد. همه‌ی شما به سوی خدا برمی‌گردید. خبر مهمی که پیش می‌آید، این است که در آنچه اختلاف داشتید، به شما اطلاع می‌دهند. اختلاف برای ظاهر است؛ ولی در باطن و حقیقت هیچ گونه اختلافی نیست. اگر تمام انبیای الهی جمع شوند، اختلاف ندارند. چون هدف‌شان یکی است. شیطان، اختلاف ایجاد می‌کند. شیطان، افراد را دچار کثرت و هوای نفس می‌کند. شیطنت، شیطان به وجود می‌آورد.

3.5.3- برانگیختن غضب

غضب، اولین گام انسان است که از وجود انسان است؛ ولی انسان را از خودش فاصله می‌دهد. غضب از درون نشأت می‌گیرد و درون‌زدایی می‌کند و انسان را به خود مشغول می‌کند.

3.5.4- تبعیت از هوای نفس و آرزوی طولانی

حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند : «أَخوَفُ ما أَخافُ عَلَى أمّتي الهَوَى وَ طولُ الأَمَلِ».[20] هر دو نتیجه وساوس شیطانی است. این نبأ، سررشته‌ی درجات است. نقطه اتصال درجات و درکات است. گاهی در امور جسمانی می‌گویند: توجه توجه، و بعد خبر را حکایت می‌کنند. یکی از فرزندان آدم بالا رفت و دیگری سقوط کرد. هر دو در معرض دید شیطان قرار گرفتند؛ یکی پیرو شیطان شد و او را به ولایت پذیرفت و دیگری مراقبت کرد.

3.6- وظایف ما برای مقابله با شیطان

3.6.1- دشمن گرفتن شیطان

﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا﴾.[21]

شیطان، دشمن است؛ او را دشمن بگیرید. دشمن، دوست نمی‌شود و دوست، دشمن نمی‌شود.

3.6.2- عبادت نکردن شیطان

در جای دیگر می‌فرماید که شیطان را عبادت نکنید: ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴾.[22] چون شیطان، پیروان خود را به سمت جهنم دعوت می‌کند: ﴿إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾.[23] کسانی که بر معرفت حضرت حق اطراف همدیگر جمع گردند، حزب الله هستند که غالب‌اند. اصحاب السعیر، وصف عصیان‌گران و پیروان شیطان است.

3.7- ظلم به نفس، مقدمه‌ی ظلم به دیگران

اولین ظلم، ظلم به نفس است. بالاترین ظلم‌ها، ظلم انسان به خودش است. اگر به خودش ظلم کرد، به دیگران راحت ظلم می‌کند. اگر خودش از معارف دور شد، در دور کردن دیگران تعجب نیست.

3.8- مراقبت از نفس، راهکار مقابله با شیطان

علامه حسن‌زاده (ره) می‌فرمودند: «کشیک نفس کشیدن بهترین کار است، تا شیطان وارد حریم قلب نشود». امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «القلب حرم الله فلا تسكن حرم الله غير الله».[24] اگر مراقب بودید، دیگران وارد نمی شدند. ﴿إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ﴾.[25]

3.9- تجرّی، یکی از ملاک‌های گناهان کبیره

جهاد اکبر، اوسط و اصغر داریم. منشأ همه‌ی نافرمانی‌ها همین جهت است.

به نظر ما، تمامی گناهان کبیره است. اگر نگوییم «گناه صغیره»، این تقسیم‌بندی در نسبتِ گناهان به یکدیگر است. «تَجَرّی» بر مولا و تجاوز به حریم مولا، خود گناهی کبیره است؛ همین که بر مولا جرأت کند، کافی است. در برخی آیات و روایات، مصادیق این موضوع بهصراحت مطرح شده است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ»؛[26] هر گناهی که در نظر گناهکار کوچک شمرده شود، کبیره است. ان‌شاءالله شیطان، تسلیم ید قدرتمند همه‌ی ما شود.

3.10- خصوصیات حزب الله و حزب الشیطان

شیطان، همواره دنبال تشکیل حزب و جذب افراد است. او تنها زمانی می‌تواند افراد را جذب کند که بینش آن‌ها در گرایش به شیطان باشد. اگر انسان در دامِ وسوسه‌های او گرفتار شود، به‌راحتی به حزب شیطان می‌پیوندد. در مقابل، کسانی که با مراقبت از قلب و تقوا، حریم الهی را پاس می‌دارند، در زمره حزب الله قرار می‌گیرند که همیشه پیروزند.

3.11- نتیجه

این نبأ، یعنی سرگذشت قابیل و هابیل، نقطه‌ی اتصال درجات و درکات است. یکی از فرزندان حضرت آدم (علیه‌السلام) سقوط کرد و دیگری به مقام قرب الهی رسید. نخستین ظلم، ظلم به خویشتن است و انسانِ ظالم به خود، به دیگران نیز آسان‌تر ظلم می‌کند. مراقبت از حریم قلب، کلید رهایی از وساوس شیطانی است.

 


logo