« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

انواع کتابت الهی - نقش افراد و جوامع در کتابت الهی برای خود - برخی از آیات مربوط به کتابت الهی/تفسیر آیه 22 /تفسیر سوره مائده

 

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 22 /انواع کتابت الهی - نقش افراد و جوامع در کتابت الهی برای خود - برخی از آیات مربوط به کتابت الهی

 

﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ﴾.[1]

فله الحمد عدد کلماته که در محضر کلمات الهی هستیم.

1- تفسیر آیه 21

1.1- انواع کتابت و تقدیرات الهی

آیه 21، مربوط به امر به ورود پیروان حضرت موسی (علیه‌السلام) به سرزمین مقدس بود.

﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴾.[2]

کتابت الهی اگر در عالم محو و اثبات و عالم مقدرات باشد، قابل تغییر و تبدیل است، ولی اگر در مقام لوح محفوظ برسد – همان‌طور که از اسمش معلوم است - لا یتغیر است.

1.2- دلیل تقدّس ارض مقدّس برای بنی‌اسرائیل

این کتابت برای ارض مقدس بِالعَرَض است. موقعیت زمانی یا مکانی باعث مقدس شدن سرزمین‌ها است. ارض مقدس هم به خاطر ارسال انبیای الهی مقدس شده است.

1.3- منظور از نهی در «لا ترتدّوا علی أدبارکم»

نهی از این است که بر نگردند. «و لا ترتدوا علی ادبارکم». برخی گفتند یعنی به مصر باز نگردید و بازگشت جسمانی نداشته باشید. ولی به نظر ما ارتداد ایمانی است، نه جسمانی. حال که در سرزمین اهل طهارت رفتید و اهل کتاب شدید، از این حال برنگردید که زیان‌کار می‌شوید. «فتنقلبوا خاسرین». این خسران نیز گفتیم که زیان در سرمایه است، نه سود.[3]

2- تفسیر آیه 22

2.1- تناسب این آیه با آیه قبل

حال که امر به ورود به سرزمین مقدس است و نهی از ارتداد شد، این چالش برای قوم حضرت موسی (علیه‌السلام) مطرح می‌شود که اینجا ظالمینی هستند که مانع ورود ما هستند.

2.2- واژگان آیه

2.2.1- “قوم»

«قَوم» را به این جهت قوم می‌گویند، چون انسان‌ها و گروهی برای قیام به امور دیگران هستند.[4]

2.2.2- “جَبّارین»

از «جبر» است و به دو معنا است:

     از همان جَبر اصطلاحی باشد؛ یعین کسی که قدرت و سلطنتی دارد و کارهایی را بدون تأثیر اراده دیگران انجام می‌دهد. جبر به معنای قهر است.[5]

     از جُبران باشد. جابر، کسی است که نقص دیگری را ترمیم می‌کند. عرب به شکسته‌بند جابر می‌گوید و به شکسته‌بند ماهر جبّار می‌گویند.[6] «یا جابر العظم الکسیر».[7] برای باری‌تعالی داریم که تو کسی هستی که استخوان‌های شکسته را تو ترمیم می‌دهی. به حسب ظاهر هرچند طبیب پیوند می‌زند، ولی جابر حقیقی خداست. مَلِک جبّار شاید این جهت باشد.

2.3- مراد از «جَبّار» در این آیه

اینجا واژه جبّار با معنای اولی سازگاری بیشتری دارد. هرچند می‌توان گفت این‌ها - ولو گاهی با قهر و غلبه - قومی هستند که نواقص را برطرف می‌کنند، قوم ظالمی هستند.

2.4- نقش اقوام و جوامع در تعیین سرنوشت خود

«قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ».

بنی‌اسرائیل گفتند: «ای موسی! ما وارد این سرزمین نمی‌شویم، تا این قوم جبّار خارج بشوند. اگر این‌ها خارج شوند، ما داخل می‌شویم»! شرط ورودشان را خروج آن‌ها از این سرزمین گذاشتند. این هم یکی از بهانه‌های قوم بنی‌اسرائیل است.

2.5- برخی از آیات لفظی یا معنوی مربوط به کتابت قابل تغییر الهی

2.5.1- آیه اول

﴿إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾؛[8] خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر اینکه خودشان با دست خودشان سبب تغییر وضعیت خود بشوند.

2.5.1.1- پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مصادیق تعیین سرنوشت جوامع به دست خود

در ایام دهه فجر هستیم. مردم تا انقلاب نکردند، پیروز نشدند. مردم تا حرکت الهی نکردند، جمهوری اسلامی پابرجا نشد. اینجا هم خدا می‌فرماید که خودتان باید تلاش کنید و وارد شوید.

گرچه حکایت‌های قرآن شخصی است، ولی مفید عموم است. موسی و نیل و قوم او و فرعون همیشه هست.

2.5.2- آیه دوم

در سوره آل عمران تعبیر این بود:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ ﴾.[9]

اگر از کفار تبعیت کنید، به عقبه‌ی کفر خود بر می‌گردید و در سرمایه خود ضرر می‌کنید.

2.5.3- آیه سوم

﴿قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾[10]

جز آنچه خدا بر ما نوشته بر ما وارد نمی‌شود. کتابت الهی بر انسان، مانند مشیت الهی بر انسان است. بستر مشیت الهی هم مشیت انسانی است. کتابت انسانی و برنامه‌ای که انسان برای خودش دارد، بستر کتابت الهی است. کتابت انسانی پیش‌نیاز کتابت الهی می‌شود. در ایام ماه مبارک شعبان هستیم. این برای کتابت انسانی است.

«هو مولانا و علی الله فلیتوکل المؤمنون». پیام آیه این است که بهانه‌های بنی اسرائیلی نیاورید. برنامه‌ریزی برای ورود و پیروزی داشته باشید.

2.5.4- آیه چهارم

در سوره مجادله که در تمام آیاتش اسم جلاله است، می‌فرماید:

﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ.[11]

کتابت الهی، یعنی سنت الهی که قابل تبدیل و تبدّل است. کتابت انسانی قابل تغییر و تبدیل است. «أنا»، مقام خاص نبوت است، نه منیت شخصی؛ بلکه منیت حقوقی است. خدا قوی و عزیز است.

2.5.5- آیه پنجم

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولًا﴾[12]

کتابت اینجا به عنوان مفعول آمد، یعنی کار انجام شده است. باعث تعلق اراده الهی به سبب همان فعل بشر است. باید برای کارهای‌مان برنامه‌ریزی کنیم. اگر چنین نکردیم، به مشیت خودمان برنامه‌ریزی نکردیم. کرامت انسان به اراده و اختیارش است که باید استفاده کند و به کمال مطلوب برسد.

2.5.6- آیه ششم

﴿وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ﴾.[13]

قریه، آبادی‌های شهری است، ولی به اشتباه روستا ترجمه کرده‌اند. از روستا شروع می‌شود، تا شهر و کشور و جهان که دهکده واحد است.

اگر انسان تلاش کند، خدا غفار است و می‌بخشد و خوبی‌ها را نشر می‌دهد.

 


logo