1404/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
هلاکت مردم با دو خصلت_ آثار و تبعات منفی فتوای بدون علم_ گفتار بر اساس دانستن و آگاهی/روایات بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ /شرح کافی
محتويات
1- نکته ای در مورد روایت جلسهی گذشته1.1- وجوه مشابهت علم به زکات
1.1.1- وجه شبه اول
1.1.2- وجه شبه دوم
1.1.3- وجه شبه سوم
1.1.4- وجه شبه چهارم
1.2- آموختن هر علم به اهل آن
2- روایات بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ
2.0.1- روایت اول
2.0.2- بررسی سند حدیث
2.0.3- روایت دوم
2.0.4- فرق بین علم و هدایت
2.0.5- بررسی سند حدیث

موضوع: شرح کافی/روایات بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ /هلاکت مردم با دو خصلت_ آثار و تبعات منفی فتوای بدون علم_ گفتار بر اساس دانستن و آگاهی
1- نکته ای در مورد روایت جلسهی گذشته
در مورد یکی از روایت های جلسهی گذشته که در ذیل عنوان «بابُ بَذْلِ الْعِلْمِ» مطرح شده بود، نکتهای را عرض کنیم. روایت این بود: وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیهالسلام) قَالَ: «زَكَاةُ الْعِلْمِ أَنْ تُعَلِّمَهُ عِبَادَ اللَّه»ِ.[1]
1.1- وجوه مشابهت علم به زکات
تشبیه علم به زکات قابل دقت است. چرا که در معانی بیان خواندیم که در تشبیه باید یک وجه مشابهتی باشد. تشبیه علم به زکات.
1.1.1- وجه شبه اول
یک وجه شبه اینکه زکات در مال انسانی، حق الهی است. گویا علم هم در نفس انسانی، حق الهی است. این حق الهی و انسانی این است که باید تعلیم داده شود.
1.1.2- وجه شبه دوم
وجه شبه دیگر که در تشبیه علم به زکات هست این است که زکات، باعث طهارت مال است و تصریح آیه شریفه هم بر این است؛ ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ﴾.[2] علم هم باعث طهارت نفوس و اندیشهها است. همان طور که مال طهارت میآورد، علم باور و یقین میآورد؛ ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾.[3]
1.1.3- وجه شبه سوم
وجه شبه دیگر اینکه در روایات داریم که زکات باعث رشد مال است. روایتی از حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در این باره است که میفرمایند: «إذا أرَدتَ أن يُثرِيَ اللّه ُمالَكَ فَزَكِّهِ».[4] تعلیم و تعلم هم باعث رشد اندیشه و فکر و تکثیر واقعی انسان است. ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ﴾.[5] از معانی زکات، نُمُو و رشد است. نُمُو و رشد علم در این است که به دیگران بیاموزید. اولین صفتی که آموزش به ما میدهد این است که بخل نداشته باشیم.
1.1.4- وجه شبه چهارم
زکات، مال را از تلف شدن نجات و آن را حفظ میکند. امام صادق (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «مَا ضَاعَ مَالٌ فِي بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا بِتَضْيِيعِ الزَّكَاةِ»؛[6] هيچ مالى در خشكى يا دريا تلف نمى شود مگر به خاطر آنكه زكات آن پرداخت نشده است؛ از این روایت بر میآید که حفظ تمام اموال، منوط به پرداخت زکات میباشد. علم هم عامل حفظ و نجات خود انسان و اندیشهی انسان است.
1.2- آموختن هر علم به اهل آن
البته تذکر مهم این است که باید علم را از اهل علم آموخت. بیش از 70-80 بزرگ و علمای متقدم در کتابهایشان وقتی مسائل عرفانی را آوردند میفرمودند که این را به دیگران تعلیم ندهید. علامه حسن زاده (رحمهالله) وقتی که میخواستند برخی علوم خاص را تعلیم بدهند، توصیه میکردند که «از غیر اهلش مواظبت کنید، چنان که به اهلش باید تعلیم داده شود».
2- روایات بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ
باید از حرفهایی که مسبوق به آگاهی نیست پرهیز کنیم.
1و2- هلاکت مردم با دو خصلت
2.0.1- روایت اول
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام): «أَنْهَاكَ عَنْ خَصْلَتَيْنِ فِيهِمَا هَلَاكُ الرِّجَالِ أَنْهَاكَ أَنْ تَدِينَ اللَّهَ بِالْبَاطِلِ وَ تُفْتِيَ النَّاسَ بِمَا لَا تَعْلَمُ».[7]
امام صادق عليهالسلام ـ به مفضّل بن مزيد ـ فرمودند: تو را از دو كار نهى مى كنم كه بر اثر آنها مردان به هلاكت در افتادند: اينكه خدا را به باطلْ اطاعت كنى، و ندانسته براى مردم فتوا دهى. اخذ به ظنون و قیاس و تفسیر به رأی، جزو اخذ به باطل است.
2.0.2- بررسی سند حدیث
این حدیث به لحاظ سندی مجهول است. ولی چون مفهوم حدیث در روایات دیگر هست لذا آن را بیان کردیم.
2.0.3- روایت دوم
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام): «إِيَّاكَ وَ خَصْلَتَيْنِ فَفِيهِمَا هَلَكَ مَنْ هَلَكَ إِيَّاكَ أَنْ تُفْتِيَ النَّاسَ بِرَأْيِكَ أَوْ تَدِينَ بِمَا لَا تَعْلَمُ».[8]
ابن حجاج گويد که امام صادق (علیهالسلام) به من فرمودند: از دو صفت بپرهيز كه هر كس هلاك شد از آن جهت بود: بپرهيز از اينكه طبق راي و نظر خويش بمردم فتوي دهي يا به آنچه نميداني، عقيدهی ديني پيدا كني.
3- آثار و تبعات منفی فتوای بدون علم
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیهالسلام) قَالَ: «مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا هُدًى لَعَنَتْهُ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ وَ مَلَائِكَةُ الْعَذَابِ وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْيَاهُ».[9]
کسی که بدون علم و هدایت فتوا دهد، ملائکهی رحمت و عذاب او را لعنت میکنند و اگر حرفش استناد نداشته باشد، وزر و وبال کسانی که به حرف او عمل کردند به گردن اوست.
2.0.4- فرق بین علم و هدایت
علم، انوار الهیهای است که در محضر معصومین (علیهمالسلام) استفاد میشود؛ ولی هدایت آن است که به لحاظ علمی و عملی استفاده میکند. علم، اندیشه و هدایت، انگیزهی بر اساس اندیشهها است.
4-گفتار بر اساس دانستن و آگاهی
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَنْ زِيَادِ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیهالسلام) قَالَ: «مَا عَلِمْتُمْ فَقُولُوا وَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَقُولُوا اللَّهُ أَعْلَمُ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَنْتَزِعُ الْآيَةَ مِنَ الْقُرْآنِ يَخِرُّ فِيهَا أَبْعَدَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ».[10]
آن چه میدانید حرفش را بزنید و آنچه نمیدانید بگویید خدا میداند و ما نمیدانیم. برخی میفرمودند الله هو العالم. مولای یا مولای انت العالم و انا الجاهل و هل یرحم الجاهل الا العالم. همانا مرد، آيه اى از قرآن بيرون مى كشد و [ندانسته به تفسير آن مى پردازند و با اين كار]از آن، به فاصلهاى دورتر از آسمان [تا زمين]، سقوط مى كند. «یخر»ّ؛ یا حال یتنزع است و یا خبر بعد از خبر است. «یخرّ» از «خرّ» و به معنای سقوط از درجهی اعتبار و هلاک شدن است.[11] در برخی از نسخههای روایت به جای عبارت «یخرّ فیها»، «یُحَرِّمُها» ذکر شده است.[12]
2.0.5- بررسی سند حدیث
حدیث موثق و صحیح است.