« فهرست دروس
درس حدیث‌خوانی استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

پیمودن مسیر رسیدن به علم_ فراگیری علم و پاداش آن_ تعلیم انواع خیرات و پاداش آن_ آثار تعلیم دادن باب هدایت یا باب گمراهی/باب ثواب عالم و متعلّم /شرح کافی

 

موضوع: شرح کافی/باب ثواب عالم و متعلّم /پیمودن مسیر رسیدن به علم_ فراگیری علم و پاداش آن_ تعلیم انواع خیرات و پاداش آن_ آثار تعلیم دادن باب هدایت یا باب گمراهی

 

1- روایات بَابُ ثَوَابِ الْعَالِمِ وَ الْمُتَعَلِّمِ‌

1- پیمودن مسیر رسیدن به علم

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌: «مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ‌ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ‌ وَ إِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ».[1]

1.0.1- بررسی سند حدیث

روایت دو سند دارد و نبوی است. حدیث قابل اعتماد است به لحاظ سند. کمتر از صحیح نیست در یکی از طرق.

1.0.2- سیر و سلوک در فراگیری علم

«مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ‌ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ»؛ کسی که راهی را برود که در آن فراگیری علمی باشد؛ سلوک علمی باشد یا اصطلاحی؛ اعم از مطالعه و پژوهش و پیدا کردن استاد و رفتن به مدرسه و دانشگاه و مانند آن است. انسان تا مسیری را نپیماید نمی‌تواند علمی را یاد بگیرد؛ چه رفتن ابتدایی باشد یا خیر. بچه‌های دبستانی و پیش‌دبستانی و دانشمندان را در این سلوک شریک می‌دانیم. هر کسی که برود؛ کوچک یا بزرگ، خداوند برای او راهی را به بهشت باز می‌کند. علم طلبی، بهشت‌طلبی است. راهگشایی باری تعالی به بهشت، فرع بر راهپیمایی و انگیزه و اندیشه‌ی انسان به علم است. علم‌آموزی نتیجه‌اش این است که انسان به بهشت می‌رود.

1.0.3- فرشتگان الهی، خدمتگذار طالب علم

«وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ‌»؛ فرشتگان الهی بال‌هایشان را برای طالب علم پهن می‌کنند؛ به خاطر رضایت آنها. «بای» «رضا به» تعدیه است. «و سلک به»؛ فرشتگان الهی تشبیه شدند به پرنده‌ها. پرنده‌ها جوجه‌های خود را زیر بال خود می‌گیرند. فرشته تشبیه به پرنده شده است؛ همان‌طور که پرنده بال را برای جوجه‌هایش باز می‌کند، فرشته‌ها بال‌هایشان را برای طالبان علم باز می‌کند. انسان‌ مرغی است که قابلیت پرواز دارد. پرواز او به بال‌های فرشتگان است. مادرها وقتی می‌خواهند بچه‌هایشان را ناز کنند می‌گویند فرشته‌ی من. ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾؛[2] بالت را برای مؤمنین باز کن. پیامبر ما هم نماینده‌ی فرشته‌های الهی است؛ ﴿وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ﴾؛[3] باید بچه برای والدینش آغوش گشایی کند و بالش را باز کند؛ کنایه از تواضع و در خدمت بودن است. «رضا به»، مفعول لاجله است. رضایت به این مسأله دارند و به صورت اطاعت است.

1.0.4- طلب استغفار موجودات آسمان و زمین برای طالب علم

«وَ إِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ»؛ تمام موجودات زمینی و آسمانی حتی ماهیان دریا برای طالب علم استغفار می‌کنند، نمی گوید «ما فی السماء و ما فی الارض». «مَن» از یک جهتی همان «ما فی السماء» است؛ ولی چون موجودات ذوی العقول می‌شوند و دارای شعور هستند، تعبیر «مَن» به کاربرده می‌شود. در دعای رجبیه حضرت می فرمایند: «لافَرْقَ بَيْنَكَ وَبَيْنَها إِلاّ أَنَّهُمْ عِبادُكَ».[4] برای اسماء الهی، ضمیر ذوی العقول آمده است. در آستانه‌ی ماه رجب هستیم. مبارکتان باشد.

1.0.5- تفاوت فضل عالم با عابد

«وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ»؛ فضل عالم بر عابد مانند فضل ماه بر سایر ستاره‌ها در شب بدر است. عابد به فکر نجات خویش است ولی عالم به فکر نجات دیگران است.

1.0.6- علماء، ورثه‌ی انبیاء

«وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ»؛ علما ورثه انبیا هستند. تداوم سلسله‌ی انبیا به علما است. استغفار، توجه به گناه و توبه از آن است. انسان عالم هم جهلش بزرگ‌ترین گناه اوست و با فراگیری علم در حال استغفار است. کسی که در حال علم از دنیا برود در تمام حالات شهید است. عالم اگر در طریق علم باشد، ختمش به شهادت است؛ چه ختم به شهادت اصطلاحی شود یا خیر. قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) : «يوزَنُ مِدادُ العُلَماءِ و دَمُ الشُّهَداءِ ، يَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلى دَمِ الشُّهَداءِ»؛[5] مركّب علما و خون شهدا با هم وزن مى شود و كفه مركّب علما بر خون شهدا سنگينى مى كند.

1.0.6.1- نکات

_ کمال عالم به قوه‌ی علمی و عملی است؛ از همین رو «اجنحه ملائکه» همان حکمت علمی و عملی است. همه مرتبط به یکدیگر است. هرچه عالم به طرف علم برود به طرف نورانیت می‌رود. تفاوت بین نور عالم و عابد این است که عالم فراگیر است ولی عابد فقط خودش را شامل است.

_ انبیای الهی درهم و دینار نمی‌گذارند ولی علم می‌گذارند.

_ مصداق بارز و اتم و بزرگ‌ترین مصداق علما و عالم، ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) هستند. به امام رضا (علیه‌السلام)، «عالم آل محمد» (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) می‌گویند. بعد از ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام)، نماینده‌های آنها هستند.

_ کسی که از این عالم علم را فراگیرد، بهره زیادی می‌برد.

2- فراگیری علم و پاداش آن

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِنَّ الَّذِي يُعَلِّمُ الْعِلْمَ مِنْكُمْ لَهُ أَجْرٌ مِثْلُ أَجْرِ الْمُتَعَلِّمِ وَ لَهُ الْفَضْلُ عَلَيْهِ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ مِنْ حَمَلَةِ الْعِلْمِ وَ عَلِّمُوهُ إِخْوَانَكُمْ كَمَا عَلَّمَكُمُوهُ الْعُلَمَاءُ».[6]

حدیث، صحیح اعلایی است. امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: کسی که علم را از شما فرا گیرد، مانند اجر متعلم است. تا عالمی نباشد متعلمی نیست و نیز عکسش. فضل عالم بر متعلم روشن است. علم را از حمله‌ی علم یاد بگیرید. علم لدنی، مخصوص اهل بیت (علیهم‌السلام) است.

1.0.7- علوم اکتسابی و غیر اکتسابی

در محضر حضرت علامه حسن زاده (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة) بودم. بارها می‌فرمودند: «بکوشید علومتان دریافتی شود. علوم اکتسابی با حوزه و دانشگاه هر کسی می‌تواند دریافت کند. علوم غیراکتسابی کار هر کسی نیست»؛ فرمودند: «کاری کنید کتاب به شما داده شود. همین سفارش را به شما عرض می‌کنم. بخواند و بفهمد و بداند و برسد که ان‌شاء‌الله دریابد». دریافت،کار هر کسی نیست. اینها همه مقدمه است. فقه و عرفان و تفسیر و همه و همه، مقدمات کار است. باید جزو دانش‌طلبان مکتب دریافت باشیم؛ «الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ».[7] اینکه ملائکه بالشان را باز می‌کنند برای اینکه ما به آن مرحله برسیم. بال‌گشایی آنها برای پرواز ما است. ما به این نتیجه رسیدیم که علم و علوم، اسلامی است. وحی آغازش با نوبت و تداومش با رسالت و استمرارش با ولایت است. و استمرار در استمرارش با متابعت از ولی است. این پشت سر هم ادامه دارد.

1.0.8- انواع نبوّت

ما دو نبوت داریم؛ یک نبوت اصطلاحی داریم و یک نبوت انبائی و اخباری داریم که این راهش باز است. فرشته برای مؤمن، نزول اجلال دارد و برای علم است. ﴿فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ﴾[8] را دنبال کنیم که به حمله‌ی علم برسیم. پیامبر، ائمه (علیهم‌السلام) و اولیای الهی حمله‌ی علم هستند؛ عالم بالله هستند. حمله‌ی علم در هر دوره‌ای هستند.

1.0.9- آموزش علم به شخص دارای استعداد

«وَ عَلِّمُوهُ إِخْوَانَكُمْ كَمَا عَلَّمَكُمُوهُ الْعُلَمَاءُ»؛ به برادران خود علم را یاد بدهید. علم‌تان را به هر کسی یاد ندهید. به کسانی که لیاقت و استعداد دارند، یاد بدهید. علم، خوش‌نشین است؛ جغد نیست که در هر ویرانه‌ای بنشیند. نفس سالم، پیدا می‌کند و می‌نشید. ما بارها عرض کردیم؛ برهان، پیش‌نیاز عرفان است و عرفان پیش‌نیاز قرآن است.

3- تعلیم انواع خیرات و پاداش آن

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‌: «مَنْ عَلَّمَ خَيْراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ قُلْتُ فَإِنْ عَلَّمَهُ غَيْرَهُ‌ يَجْرِي ذَلِكَ لَهُ قَالَ إِنْ عَلَّمَهُ النَّاسَ كُلَّهُمْ جَرَى لَهُ قُلْتُ فَإِنْ مَاتَ قَالَ وَ إِنْ مَاتَ».[9]

1.0.10- بررسی سند روایت

این روایت از علی بن ابی حمزه بطائنی است؛ به خاطر همین روایت دچار ضعف می‌شود.

1.0.11- شرح روایت

هر کسی خیری را تعلیم بدهد مانند اجر کسی است که به آن عمل کرده است. اگر نفر دوم و سوم نیز همین کار را کردند؟ فرمودند: بله همین طور است. اگر کسی علمی را به دیگری بدهد و او نشر دهد، این جریان برای نفر اول و دوم و سوم و الی یوم القیامة ادامه دارد. جسم این عالم هم از دنیا برود، روح او و اجر او در کار است.

1.0.12- سلسه وسائط دریافت علوم

ما در محضر مرحوم کلینی با این روایات هستیم. جسمش نیست ولی حقیقتش هست.ما در سلسله وسائط دریافت علوم هستیم. کسی که واسطه‌ی دریافت علوم باشد، این سلسله منقطع نیست. سلسله اجازاتی که ما داریم برای همین است. در سلسله‌ی این سیر کمالی و اکمالی قرار بگیریم. حضرت علامه شعرانی در اجازه‌ای که به علامه حسن‌زاده دادند این جهت را آوردند و ایشان هم در اجازه‌ای که به ما محبت کردند رعایت کردند.

عالم، عامل درست می‌کند و عامل، حرکت درست می‌کند و این حرکت، تا روز قیامت ادامه دارد.

4- آثار تعلیم دادن باب هدایت یا باب گمراهی

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ {عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ} عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «مَنْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا يُنْقَصُ أُولَئِكَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئاً وَ مَنْ عَلَّمَ بَابَ ضَلَالٍ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا يُنْقَصُ أُولَئِكَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَيْئاً».[10]

اگر کسی باب هدایتی را تعلیم دهد، اجر کسی را دارد که به آن عمل کرده است. عالم عامل می‌شود. از اجر آنها هم کم نمی‌شود. ولی کسی که راه گمراهی‌ را یاد بدهد، هر کس گناه کند بر اساس‌ ‌آن شریک است. انسان یا در هدایت است و یا در ضلالت. از وزر و وبال آنها هم کم نمی‌شود.

1.0.13- مثالی در مورد روایت

«ثابت بن قرّة»، اتم را کشف کرد. ایشان در یکی از حواشی کتاب‌هایش آن را نوشت ولی احتمال داد که از آن سوء استفاده شود، لذا آن را معدوم کرد. گاهی علمایی از ما این طور بودند.

1.0.14- کلام علامه حسن زاده (رحمه‌الله) در مورد فراگیری علوم خاص

برخی علوم خاص را در محضر علامه حسن زاده‌ (رحمه‌الله) بودیم. بعد فرمودند: «اینها را از سید مهدی قاضی فرا گرفتم و که اگر بر خاک خوانده شود طلا می‌شود ولی تا به حال استفاده نکردم. این عزت نفس است. به شما هم یاد می‌دهم به شرطی که استفاده نشود. عالم باید امانت‌دار باشد. اولین فایده‌اش برای حفظ این علوم است. البته گاهی از اوقات برای حفظ دین از این علوم استفاده می‌شود. اگر از دروازه قم یا ایران کسی بیاید و ادعایی کند برهان در این است که استفاده کند. مباهله لازم است. این علوم همان طور که نباید برای اهلش استفاده شود، بلکه باید تعلیم داده شود تا به عنوان امانت الهی منتقل شود. اولیای الهی، حواریون داشتند و خاص می‌شد تا به کمتر از تعداد انگشتان دست می‌رسید».

 


logo