« فهرست دروس
درس حدیث‌خوانی استاد هادی عباسی‌خراسانی

1401/09/09

بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت پنجم/حدیث جنود عقل و جهل /احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)

 

موضوع: احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)/حدیث جنود عقل و جهل /قسمت پنجم

 

1- حدیث اخلاقی (شرح حدیث جنود عقل و جهل – قسمت پنجم)

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ‌ قَالَ: «كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام): اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ تَهْتَدُوا قَالَ سَمَاعَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا نَعْرِفُ إِلَّا مَا عَرَّفْتَنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ‌ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقْتُكَ خَلْقاً عَظِيماً وَ كَرَّمْتُكَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِي قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ ظُلْمَانِيّاً فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ يُقْبِلْ فَقَالَ لَهُ اسْتَكْبَرْتَ فَلَعَنَهُ ثُمَّ جَعَلَ لِلْعَقْلِ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً فَلَمَّا رَأَى الْجَهْلُ مَا أَكْرَمَ اللَّهُ بِهِ الْعَقْلَ وَ مَا أَعْطَاهُ أَضْمَرَ لَهُ الْعَدَاوَةَ فَقَالَ الْجَهْلُ يَا رَبِّ هَذَا خَلْقٌ مِثْلِي خَلَقْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ قَوَّيْتَهُ وَ أَنَا ضِدُّهُ وَ لَا قُوَّةَ لِي بِهِ فَأَعْطِنِي مِنَ الْجُنْدِ مِثْلَ مَا أَعْطَيْتَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَإِنْ عَصَيْتَ بَعْدَ ذَلِكَ أَخْرَجْتُكَ وَ جُنْدَكَ مِنْ رَحْمَتِي قَالَ قَدْ رَضِيتُ فَأَعْطَاهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً فَكَانَ مِمَّا أَعْطَى الْعَقْلَ مِنَ الْخَمْسَةِ وَ السَّبْعِينَ الْجُنْدَ الْخَيْرُ وَ هُوَ وَزِيرُ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ ضِدَّهُ الشَّرَّ وَ هُوَ وَزِيرُ الْجَهْلِ».[1]

در حدیث شریف کافی بودیم. حدیث بسیار با عظمت و با کرامتی است. فکر می‌کنم یک سال تحصیلی یا دو سال، این حدیث را در محضر عزیزان شرح دادیم. اجمالش را تقدیم می‌کنیم. حدیثی است که می‌طلبد اهل علم، دانشگاه و حوزه و کسانی که کارهای تبلیغی و فکری و تحقیقی دارند، پایان‌نامه‌هایی برای هر قسمت این حدیث شریف بنویسند؛ یعنی در مورد این اِقبال و اِدبار عقل و جهل.

 

1.1- دو وجه اِقبال و اِدبار عقل

ما بحمدالله به این نتیجه رسیدیم که نظام ملک و ملکوت، نتیجه‌ی اِقبال و اِدبار عقل است. با همان دو وجهی که محضرتان تقدیم شد؛ چه متعلق آن را خلق بگیریم و چه حق. عقل به عنوان موجود مجرد، دو وجه دارد؛ وجه ربوبی و وجه خَلقی که نباید خلط شود.

1.2- برخی از کارکردهای عقل

عقل بین مردم، حاکمیت و عاقلیت و رازقیت دارد. ارزاقِ رزّاق، توسط واسطه گری عقل توزیع می‌شود. این عقل، مخالفانی دارد. کار مهم، بدون دشمن نمی‌شود. اسماء الله که نشر می‌شوند، ناشر آن‌ها عقل است. عقل، این‌ها را به دوش می‌کشد و بین مردم تقسیم می‌کند.

1.3- نسبت بین عقل اصطلاحی و عقل مجرّد روحانی

از شرایط تکلیف هم عقل است و اگر به عقل اصطلاحی روزمره نرسیم، به عقل نمی‌رسیم. امام سجاد (علیه‌السلام) به خداوند عرض می‌کنند: «اللهم ارزقني عقلا كاملا، وعزما ثاقبا، و لبا راجحا، وقلبا زكيا، وعلما كثيرا، وأدبا بارعا، واجعل ذلك كله لي ولا تجعله علي برحمتك يا أرحم الراحمين».[2] اگر این دعا را در قنوت قرار دهید، خوب است.

1.4- جنود و یاوران 75گانه‌ی عقل

بعد امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «این عقل، 75 یار و یاور دارد». بی‌خود نمی‌آید. یارگیری می‌کند. در بازی‌های روزمره یارگیری می‌کنند و سعی می‌کنند یارهای با قدرت و زبده را یارگیری کنند. تیمی که یارش قوی باشد، پیروزی‌اش قطعی است. عقل در حال یارگیری است. اجازه بفرمایید که بگوییم عقل، دولت تشکیل می‌دهد. دولت، بی‌وزیر نمی‌شود. اگر معاونت‌ها را بگیریم، با دیگران فرقی ندارد. خصوصیت دولت در پشتیبانی یاوران اوست. حضرت فرمودند: «ثم جعل للعقل خمسة و سبعین جندا»؛ یعنی خدا برای عقل، 75 لشکر تشکیل داده است؛ لشکر 75 گانه‌ی عقل برای نجات انسان. نظام وجود، نظام طفره نیست؛ بلکه ترتیب دارد. ترتیب، نیاز به تدریج دارد. عقل به امداد انسان می‌آید.

1.5- اعتراض جهل به خداوند و قراردادن 75 یار برای جهل

« فلمّا رأی الجهل»؛ جهل دید چقدر خدا عقل را تکریم کرد. «فَلَمَّا رَأَى الْجَهْلُ مَا أَكْرَمَ اللَّهُ بِهِ الْعَقْلَ وَ مَا أَعْطَاهُ أَضْمَرَ لَهُ الْعَدَاوَةَ فَقَالَ الْجَهْلُ يَا رَبِّ هَذَا خَلْقٌ مِثْلِي خَلَقْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ قَوَّيْتَهُ وَ أَنَا ضِدُّهُ»؛ جهل، یک مخلوق است. وقتی که جهل دید عقل، توان دارد، گفت: خدایا او هم خلقی مثل من است، تکریم و تقویتش کردی. من ضدّ‌ او هستم. «فَأَعْطِنِي مِنَ الْجُنْدِ مِثْلَ مَا أَعْطَيْتَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَإِنْ عَصَيْتَ بَعْدَ ذَلِكَ أَخْرَجْتُكَ وَ جُنْدَكَ مِنْ رَحْمَتِي قَالَ قَدْ رَضِيتُ فَأَعْطَاهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً»؛ به من هم لشکریانی بده. جهل از ادبار عقل به وجود می‌آید. معصیت از جهل است. ممکن است کسی جهل داشته باشد، ولی عالم باشد.

1.6- خیر، وزیر عقل و اولین یار عقل

«فَكَانَ مِمَّا أَعْطَى الْعَقْلَ مِنَ الْخَمْسَةِ وَ السَّبْعِينَ الْجُنْدَ الْخَيْرُ وَ هُوَ وَزِيرُ الْعَقْلِ». انسان در سیروسلوک، نیاز به صفات سلبی و ایجابی دارد. جهل، همه‌ی 75 لشکر را یافت. لشکری تقویت‌شده که گویا کنار عقل است. آن خیر است که وزیر عقل است. دوشادوش عقل، خیر است. اینکه می‌گویند که عاقبت‌به‌خیر باشی، معنایش چیست؟ یعنی آن‌قدر کمالات پیدا کنی که دوشادوش عقل بروی. فرزانه و عاقل شوی. دعای عاقبت‌به‌خیری را زیاد بخوانید. یعنی آن‌قدر رشد کنید که از جنود عقل شوید. آن‌گاه مخاطب به خطاب عقل می‌شوید.

 


logo