1401/08/25
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت سوم/حدیث جنود عقل و جهل/احادیث اصول کافی (کتاب عقل و جهل)
محتويات
1- حدیث اخلاقی (شرح حدیث جنود عقل و جهل – قسمت سوم)1.1- دو احتمال در معنای اقبال و ادبار عقل
1.2- اِقبال و اِدبار قلب
1.3- لزوم داشتن قلب سلیم برای اهل علم
1.4- عواقب نداشتن قلب سلیم برای حوزویان در کلام علامه حسنزاده آملی (رحمهالله)
1.5- انجامدادن مستحبات در صورت اِقبال قلب
1.6- تکریم عقل توسط خداوند
1.7- نقش سحرخیزی در تکامل عقل
موضوع: احادیث اصول کافی (کتاب عقل و جهل)/حدیث جنود عقل و جهل/قسمت سوم
1- حدیث اخلاقی (شرح حدیث جنود عقل و جهل – قسمت سوم)
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام): «إعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ تَهْتَدُوا قَالَ سَمَاعَةُ: فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا نَعْرِفُ إِلَّا مَا عَرَّفْتَنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقْتُكَ خَلْقاً عَظِيماً وَ كَرَّمْتُكَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِي»[1]
بحمد الله رب العالمین در احادیث اخلاقی و معرفتی روزهای چهارشنبه، فرمایش امام صادق (علیهالسلام) به جمعی از شاگردانشان را مطرح کردیم. در محضر حضرت، صحبت عقل شد و ایشان فرمودند: «عقل و جهل و یارانشان را بشناسید، تا موفق شوید. گفتند: ما نمیشناسیم، مگر اینکه شما به ما معرفی کنید. فرمودند: اولین مخلوق مجرد از سمت راست عرش الهی، عقل است». در این فراز بودیم که حضرت فرمودند:«خداوند به عقل فرمود: پشت کن و عقل هم رو میگرداند و فرمود: روی بیاور و عقل هم روی میآورد».
1.1- دو احتمال در معنای اقبال و ادبار عقل
یک: متعلق ادبار و اقبال، مخلوق باشد؛
دو: متعلق آن، خود حضرت حق باشد. خداوند، اقبال و ادبار را نسبت به خود میفرماید و عقل با ادبار، کثرت یافته است و با اقبال به حق، وحدت مییابد.
1.2- اِقبال و اِدبار قلب
حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: «إن للقلوب إقبالا وإدبارا فإذا أقبلت فاحملوها على النوافل، وإذا أدبرت فاقتصروا بها على الفرائض ».[2] برای قلوب، ادبار و اقبالی است و قلب، وعاء عقل است. در روایات اعمال، صحبت اِقبال و اِدبار قلوب است. وعاء عقل، قلب است و از همین رو نزول آیات الهی بر قلب رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) است.
1.3- لزوم داشتن قلب سلیم برای اهل علم
علم هم بر دل مینشیند. علم، خوشنشین است. جغد نیست که خرابهنشین باشد. عالم کسی نیست که تنها در حوزه و دانشگاه، مطالبی بر ذهن او بنشیند. عالم، بالعَرَض است. شرط علم، قلب سلیم است. کتاب قلب سلیم مرحوم دستغیب، کتابی خوبی است. مزرعهی جان ما که در حال کشت هستیم، دقیق است.
1.4- عواقب نداشتن قلب سلیم برای حوزویان در کلام علامه حسنزاده آملی (رحمهالله)
حضرت علامه حسنزاده - جانم به قربانشان - میفرمودند: «اگر کسی قلب سلیمی نداشته باشد، ولو چند روزی خود را در حوزه نگاه دارد و یاد بگیرد، آخر فراری میشود». مثل خس و خاشاک، روی آب میماند و کنار زده میشود. ملکوت عالم، اینطور است.
1.5- انجامدادن مستحبات در صورت اِقبال قلب
حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: «وقتی قلوب اقبال داشتند، اضافهکاری کنید و هنگامی که ادبار داشتند، واجبات را انجام دهید». اگر انسان حال ندارد، خودش را اذیت نکند.
یک تذکر علمی
حضرت در ادامه فرمودند: «فقال الله تبارک و تعالی...».
در نسخهی مُصَحَّح و اِعرابگذاری شدهی کافی، حضرت علامه حسنزاده دارد: « فقال الله و تبارک و تعالی»؛ چرا که سه صفت مستقل است. در خیلی از کتابها متاسفانه قبل از «تبارک»، واو ندارد. «تبارک»، برکت است و «تعالی»، علوّ است.
1.6- تکریم عقل توسط خداوند
﴿تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ﴾.[3] حضرت در روایت به عقل فرمودند: «خلقتک خلقا عظیما و کرمتک علی جمیع خلقی»؛ ای عقل من تو را تکریم کردم.
﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾.[4] کرامت انسان به عقل اوست. هیچ چیزی به قدر عقل، مکرّم نیست. رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله)، یعنی رسول ذو عقل. ﴿وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾.[5] یعنی رسولی که عقل کل است.
1.7- نقش سحرخیزی در تکامل عقل
بکوشیم برای اینکه انشاءالله عقلمان به کمال برسد. اگر در کمال عقلانی کوشیدیم و برنامهریزی کنیم، به نتیجه میرسیم. خدا شرایط را فراهم کرده است. قم، در محضر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و این محضر قرآن و روایات هستیم. عدهای هستند که خبر ندارند قرآنی هست. خدا چقدر به ما لطف کرده است. ربّ أنعَمتَ فَزِد. درس خواندن، همه به درس رفتن نیست؛ به سحر داشتن است. ﴿وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ﴾.[6] بارها گفتهام: «الهی از انسان سر میرود و سَهَر و سَحَر نمیرود».