« فهرست دروس
درس حدیث‌خوانی استاد هادی عباسی‌خراسانی

1401/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

شناخت جهود/جنود عقل و جهل /احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)

 

 

موضوع: احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)/جنود عقل و جهل /شناخت جهود

1- حدیث اخلاقی (جنود عقل و جهل – قسمت اول)

1.1- شناخت جنود جهل و عقل، سبب هدایت

حدیث با برکت امروز از اصول کافی شریف، حدیثی است از امام صادق (علیه‌السلام) که عده‌ای از یاران‌شان در محضرشان بودند و ذکر عقل و جهل شد و ایشان این حدیث طولانی را بیان فرمودند.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ‌ قَالَ: «كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ تَهْتَدُوا قَالَ سَمَاعَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا نَعْرِفُ إِلَّا مَا عَرَّفْتَنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ‌ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ».[1] از بالاترین کمالات، یعنی عقل و بدترین درکات، یعنی جهل یاد شد.

فقال ابوعبدالله (علیه‌السلام): «إعرفوا العقل و جنده و الجهل و جنده تهتدوا»؛ حضرت امر جمعی فرمودند: عقل و لشکریانش و جهل و لشکریانش را بشناسید، هدایت می‌شوید.

1.2- عقل، اولین مخلوق از میان مجردات

سماعه ادب به خرج داد. گفت: جانم به قربان شما ما نمی‌شناسیم، مگر اینکه شما ما را آگاه کنید. فقال ابوعبدالله (علیه‌السلام): «إن الله عز و جل خلق الخلق و هو أول خلق الروحانیین عن یمین العرش من نوره»؛

خداوند، اولین مخلوق را از روحانیین، یعنی از مجردات آفرید. عقل از مجردات است. عن یمین العرش من نوره. ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[2] گستردگی نور هم از راست است. بازگشت نور هم از یمین است. جنات هم در یمین است. ﴿أَصْحَابُ الْيَمِينِ﴾[3] هم از همین باب است.

حال که خدا اولین مخلوق را آفرید، «فقال له أقبل فأقبل و قال له أدبر فأدبر».

1.3- کلام استاد در بیان معنای اِقبال و اِدبار عقل

ما نسبت به این روایت، رساله‌ای با عنوان اِقبال و اِدبار عقل داریم. یک احتمالش را اینجا عرض می‌کنم. این اقبال و ادبار عقل، می‌تواند دو متعلق داشته باشد؛ یک وجهش این است که خداوند عقل را آفرید و آن را از مجردات آفرید. عقل، اول مخلوق از روحانیون است، نه اول صادر. «مولای یا مولای ... أَنْتَ اَلْخَالِقُ وَ أَنَا اَلْمَخْلُوقُ».[4]

1.4- تفاوت عقل با نفس

اولین مخلوق از روحانیین، عقل است که از مجردات است. مجردات عقلی آن است که ماده ندارند و مجرد هستند و در حالات‌شان، تجرد هست؛ بر خلاف نفس که ذاتا مجرد و فعلا متعلق است.

1.5- معنای کثرت در وحدت

حال که آفریده شد، در حال پخش شدن و کثرت است. کثرت در وحدت، معنایش این است. حال که عقل واحد است و خداوند او را آفرید، در حال فراگیر شدن بود، خداوند گفت: برگرد؛ یعنی از حال نشر و سعه بازگشت.

1.6- فراگیربودن رحمت خداوند نسبت به غضبش

اگر جلوی رحمت را نگیرند، آتش دوزخ را هم خاموش می‌کند. اگر متعلقات و غضب‌ها نیاید، رحمت، دوزخ را هم فرا می‌گیرد و آن را جمع می‌کند. اگر کسی دشمنی با سرّالأنبیاءوالمرسلین امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دشمنی نمی‌کرد، آتش آفریده نمی‌شد.[5] کینه‌ها و دشمنی‌ها باعث شد که رحمت، جمع شود و آتش، شعله‌ور شود.

1.7- معقولات، عامل اِدبار عقل

عقل نیز به امر خدا بازگشت. «أَدبِر ثم أدبَرَ». امر به ادبار عقل به خاطر معقولات بود، نه به خاطر نفس عقل. مواظب اندیشه‌ها باید بود. معقولات، عقل را محدود کرد و حضرت حق گفت برگرد.

امر به ادبار، بعد از نشر عقل است که دیگران مزاحم عقل شدند. وقتی مزارع را آب می‌دهند، گاهی زارع‌های پایین‌دستی به خاطر این که جوی، گنجایش ندارد، یا چون خودشان توان ندارند، صدا می‌زند که جوی سرشار شد و آب را کمتر می‌کنند و با مانع‌های چوبی انجام می‌دادند. مرحوم شیخ بهایی در اصفهان، طوری آب را تقسیم کرد که ذره‌ای اضافه نمی‌آمد.

1.8- خلق، متعلق اِقبال و اِدبار عقل

اینجا جای اطاعت است. اگر متعلق اِدبار، خلق است، اِقبال هم متعلقش، خلق است؛ یعنی اِقبال به خلق. ان‌شاءالله توضیح این حدیث برای جلسه‌ی آینده باشد. در این حدیث، خیلی حرف است.

 


logo