1401/07/27
بسم الله الرحمن الرحیم
راستگویی/نشانههای عاقل /احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)
محتويات
1- حدیث اخلاقی (نشانههای عاقل)1.1- راستگویی، مروت و بیاعتنایی به دنیا
1.2- طالب بهشت، نه غیر آن
1.3- پاسخگویی، هنگام پرسش از او
1.3.1- سخنِ بهجای علامه طباطبایی (رحمهالله)
1.4- زمان سخنگفتن عاقل در مجلس
1.5- مصلحتاندیشی عاقل در نظراتش
1.6- نشانهی انسان احمق
1.6.1- ماجرای لباس نوِ بهلول
1.7- لزوم سؤالپرسیدن از اولوا الألباب و صاحبان اندیشهی نیکو
موضوع: احادیث اخلاقی اصول کافی (کتاب عقل و جهل)/نشانههای عاقل /راستگویی
1- حدیث اخلاقی (نشانههای عاقل)
«يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ لَا يَكْذِبُ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَوَاهُ يَا هِشَامُ لَا دِينَ لِمَنْ لَا مُرُوَّةَ لَهُ وَ لَا مُرُوَّةَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ وَ إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ قَدْراً الَّذِي لَا يَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِهِ خَطَراً أَمَا إِنَّ أَبْدَانَكُمْ لَيْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا يَا هِشَامُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَ يَقُولُ إِنَّ مِنْ عَلَامَةِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ يُجِيبُ إِذَا سُئِلَ وَ يَنْطِقُ إِذَا عَجَزَ الْقَوْمُ عَنِ الْكَلَامِ وَ يُشِيرُ بِالرَّأْيِ الَّذِي يَكُونُ فِيهِ صَلَاحُ أَهْلِهِ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ الثَّلَاثِ شَيْءٌ فَهُوَ أَحْمَقُ إِنَّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ لَا يَجْلِسُ فِي صَدْرِ الْمَجْلِسِ إِلَّا رَجُلٌ فِيهِ هَذِهِ الْخِصَالُ الثَّلَاثُ أَوْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْهُنَّ فَجَلَسَ فَهُوَ أَحْمَقُ وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) إِذَا طَلَبْتُمُ الْحَوَائِجَ فَاطْلُبُوهَا مِنْ أَهْلِهَا قِيلَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنْ أَهْلُهَا قَالَ الَّذِينَ قَصَّ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ ذَكَرَهُمْ فَقَالَ- إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ هُمْ أُولُو الْعُقُولِ»[1] .
بحمدالله رب العالمین در روزهای چهارشنبه، حدیث اخلاقی امام کاظم (علیهالسلام) را به جناب هشام میخواندیم که از رسالههای سیروسلوکی است. حضرت، مطالب مختلفی را به عنوان مسائل اخلاقی و معرفتی بیان میکند.
1.1- راستگویی، مروت و بیاعتنایی به دنیا
«یا هشام»! انسان عاقل، همیشه راست میگوید؛ گرچه به ضررش باشد. ای هشام! کسی که دین ندارد، مروت ندارد و کسی که مروت ندارد، عقل ندارد. پس همه چیز به عقل برمیگردد. بزرگترین مردم، کسی است که دنیا را با اهمیت نمیبیند. خطر، یعنی امر با ارزش.[2]
1.2- طالب بهشت، نه غیر آن
اینجا صحبت اَبدان است، ولی در سخن امام علی (علیهالسلام)، سخن از انفس است.[3] به غیر از بهشت، اَبدان خود را نفروشید. در اینجا اَبدان با ارواح است. کمال ما به روح است.
1.3- پاسخگویی، هنگام پرسش از او
امام کاظم (علیهالسلام) از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بیان میکنند که از نشانههای انسان عاقل، این است که سه خصلت دارد. عقل را با این سه خصلت عجیب بشناسید:
یک. اگر از او سؤال کنید، جواب میدهد. انسان عاقل طوری نیست که همینطور یک مرتبه شروع به حرفزدن کند. اگر مورد سؤال واقع شود، جواب میدهد.
1.3.1- سخنِ بهجای علامه طباطبایی (رحمهالله)
عزیزی نقل میکردند که با مرحوم علامه طباطبایی (رحمهالله) از شمس العماره (تهران) تا قم، سوار ماشین شدم، ولی ایشان را نمیشناختم. کنارشان نشستم. مشغول ذکر بودند. اگر سؤال میکردند، جواب میدادند؛ وگرنه سکوت میکردند و ذکر خودشان را میخواندند. بعد فهمیدم که علامه طباطبایی هستند.
1.4- زمان سخنگفتن عاقل در مجلس
دو. وقتی دیگران به بنبست میرسند و عاجز از کلام شوند، حرف میزند. اگر دیگران حرفی زدند و به نتیجه نرسیدند، او سخن میگوید.
1.5- مصلحتاندیشی عاقل در نظراتش
سه. همیشه نظریهای میدهد که صلاح اهلش است. اهل را برخی به معنی خانواده گرفتند، ولی اعم است؛ یعنی صلاح کسانی که با او مراوده و رفتوآمد دارند. رأی او صائب و با احکام است.
1.6- نشانهی انسان احمق
کسی که همهی این سه، یا یکی را نداشته باشد، بویی از عقل نبرده و احمق است. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «در صدر مجلس نمینشیند، مگر مردی که این سه خصلت یا یکی از این سه را داشته باشد. کسی که اینها را نداشته باشد و در صدر بنشیند، نادان است».
1.6.1- ماجرای لباس نوِ بهلول
میگویند که بهلول، وارد مجلسی شد، ولی اکرامش نکردند. لباسش را عوض کرد، احترامش کردند. موقع غذا گفت: «آستین نو، بخور پلو»! گفتند: «چرا اینطور میگویید»؟ گفت: «قبلا کسی مرا احترام نکرد، ولی الآن مرا در صدر مجلس نشاندید».
1.7- لزوم سؤالپرسیدن از اولوا الألباب و صاحبان اندیشهی نیکو
از امام حسن (علیهالسلام) روایت است: «وقتی مطلبی دارید، از اهلش بپرسید». گفته شد: «اهلش کیست»؟ فرمودند: «کسانی که خدا در قرآن دربارهی آنها فرموده است: ﴿إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ﴾[4] ». در تفسیر هم داشتیم که آیات محکمات را اولواالألباب، مبنای متشابهات قرار میدهند. اینها صاحبان عقول هستند.
ورود به بهشت و تکالیف بر اساس عقل است و انشاءالله همهی ما جزو عقلا باشیم. تا میتوانید مسائل عقلانی و تفکری و سیروسلوکیتان قوی شود.