« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

نسبت بین مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی - عدم تعریف ماهوی برای مشاوره - وجوه تباین مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی/تعریف مشاوره /فقه المشاورة

محتويات

1- حدیث اخلاقی (سیره اخلاقی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)
1.1- ارزش زمان و لزوم مدیریت آن
1.2- معیار حقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در تقسیم زمان
1.3- اولویت تقسیم به عدالت بر تقسیم به تساوی
1.4- بزرگ‌ترین خصلت مشاور اسلامی، حرکت برای خدا
1.5- آثار و نتایج مترتب بر تقسیم زمان به: «لله، «لأهله» و «لنفسه»
1.6- صحتِ گذاشتن زمان بیشتر برای یکی از این سه امر
1.7- لزوم اولویت‌بندی در کارها
1.8- مدیریت زمان مقام معظم رهبری (حفظه‌الله)
1.9- لزوم تبعیت مشاورین از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدیریت زمان
1.10- دفترچه برنامه‌ریزی علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله)
1.11- سیره امام رضا (علیه‌السلام) در برنامه‌ریزی
1.12- لزوم پرهیز از پُرگویی
2- خلاصه جلسات گذشته
3- امضائی بودن مشاوره و اهمیت آن در روایات
4- وجوب عینی مشاوره
5- مطلوبیت اصل مشاوره
6- تفاوت مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی
7- نظر امام (رحمه‌الله) در مراجعه به متخصص
8- مصادیق آیه‌ی «أهل الذکر» به عنوان مبنای قرآنی مشاوره اسلامی
8.1- مصداق اول: معصومین (علیهم‌السلام)
8.2- جایگاه بحث ولایت فقیه در علم کلام و علم فقه
8.3- مصداق دوم: نایب خاص در عصر حضور و نایب عام در عصر غیبت
8.4- نظر مرحوم نراقی (رحمه‌الله) در مورد جایگاه ولایت فقیه
8.5- بررسی اصل ولایت فقیه در علم کلام و جزئیات آن در علم فقه
8.6- نتیجه مشخص شدن جایگاه بحث ولایت فقیه در علم کلام و فقه
9- جایگاه مشاوره اسلامی
10- وجه عدم تباین و تغایر مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی
11- وجوه تباین و تغایر مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی
12- عدم تغایر ماهوی مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی
13- علت انتخاب درس فقه المشاوره
14- تعریف مشاوره اسلامی
15- عدم تعریف ماهوی برای مشاوره
16- گستردگی مشاوره اسلامی و اصطلاحی

 

 

موضوع: فقه المشاورة/تعریف مشاوره /نسبت بین مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی - عدم تعریف ماهوی برای مشاوره - وجوه تباین مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی

 

1- حدیث اخلاقی (سیره اخلاقی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

قَالَ الْحَسَنُ فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً قَالَ الْحُسَيْنُ سَأَلْتُ أَبِي عَنْ مَدْخَلِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَيَرُدُّ ذَلِكَ بِالْخَاصَّةِ عَلَى الْعَامَّةِ وَ لَا يَدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ كَانَ مِنْ سِيرَتِهِ فِي جُزْءِ الْأُمَّةِ إِيثَارُ أَهْلِ الْفَضْلِ بِإِذْنِهِ وَ قَسَّمَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِهِمْ فِي الدِّينِ فَمِنْهُمْ ذُو الْحَاجَةِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَاجَتَيْنِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَوَائِجِ فَيَتَشَاغَلُ وَ يَشْغَلُهُمْ فِيمَا أَصْلَحَهُمْ وَ أَصْلَحَ الْأُمَّةَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ عَنْهُمْ وَ إِخْبَارِهِمْ‌ بِالَّذِي يَنْبَغِي وَ يَقُولُ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ وَ أَبْلِغُونِي حَاجَةَ مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى إِبْلَاغِ حَاجَتِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَبْلَغَ سُلْطَاناً حَاجَةَ مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى إِبْلَاغِهَا ثَبَّتَ اللَّهُ قَدَمَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يَذْكُرُ عِنْدَهُ إِلَّا ذَلِكَ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ غَيْرِهِ يَدْخُلُونَ رُوَّاداً وَ لَا يَفْتَرِقُونَ إِلَّا عَنْ ذَوَاقٍ وَ يَخْرُجُونَ أَدِلَّةً فُقَهَاءَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَخْرَجِ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ كَانَ يَصْنَعُ فِيهِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْزُنُ لِسَانَهُ إِلَّا عَمَّا يَعْنِيهِ وَ يُؤْلِفُهُمْ وَ لَا يُنَفِّرُهُمْ وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ وَ يُوَلِّيهِ عَلَيْهِمْ وَ يُحَذِّرُ النَّاسَ وَ يَحْتَرِسُ مِنْهُمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَطْوِيَ عَنْ أَحَدٍ بِشْرَهُ وَ لَا خُلُقَهُ وَ يَتَفَقَّدُ أَصْحَابَهُ وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ لَا يَغْفُلُ مَخَافَةَ أَنْ يَغْفُلُوا أَوْ يَمِيلُوا وَ لَا يَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا يَجُوزُهُ الَّذِينَ يَلُونَهُ مِنَ النَّاسِ خِيَارُهُمْ أَفْضَلُهُمْ عِنْدَهُ وَ أَعَمُّهُمْ نَصِيحَةً لِلْمُسْلِمِينَ».[1]

1.1- ارزش زمان و لزوم مدیریت آن

در سیره و سیمای رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودیم. حدیث مغتنمی است که توصیه می‌کنیم برای این حدیث برنامه‌ریزی کنید. برنامه‌ی حضرت این‌گونه بود که وقت را - که سرمایه‌ی هر انسانی است - تقسیم می‌کردند. زمان، سرمایه‌ای است که هیچ چیزی در مقابلش ارزش‌گذاری نمی‌شود. در رساله سیر و سلوک‌مان آوردیم که سالک، ابوالوَقت است، نه إبن‌ُالوقت. اگر برای خود برنامه‌ داشتیم، به این می‌رسیم.

1.2- معیار حقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در تقسیم زمان

ایشان وقت را بین حق و خلق و نفس تقسیم کردند؛ «جُزءاً لله تعالی و جُزءاً لِأهلِهِ و جُزءاً لِنَفسه».معیار این تقسیم، حقی است. شهید مطهری فرمودند: «اگر کسی دنبال حق و خلق هر دو رفت، التقاطی است». عده‌ای می‌گفتند: «به نام خلق ایران».

1.3- اولویت تقسیم به عدالت بر تقسیم به تساوی

کسی که بر محور توحید حرکت می‌کند، بر محور ولایت نیز هست. تقسیم بر اساس عدالت است. تقسیم بر اساس تساوی نیست. گاهی فکر می‌کنیم عدالت، یعنی بِالمُناصَفَة حرکت کردن. در جایی گفتیم: «خدایا تو به من عطا کردی، چون رحمان و رحیم بودی».

1.4- بزرگ‌ترین خصلت مشاور اسلامی، حرکت برای خدا

در این عنوان «لله» اگر از من در مورد بزرگ‌ترین خصلت مشاور اسلامی سؤال کنید، می‌گویم که بزرگ‌ترین خصلت مشاور اسلامی این است که «لله» حرکت می‌کند.

1.5- آثار و نتایج مترتب بر تقسیم زمان به: «لله، «لأهله» و «لنفسه»

در وقت «لله»، مراقبت و عبودیت است. در جزء زمانی مربوط به «لأهله»، رعایت حقوق خانواده و خلق بر اساس عدالت است. گاهی عدالت، تساوی را هم دارد؛ ولی گاهی تقسیم به تساوی ظلم است. «لأهله»، بحث انس و محبت و رعایت حقوق است. «لنفسه»، خلوت و مراقبه و محاسبه نفس است. در این جهت، اولیای الهی با ما یکی هستند.

1.6- صحتِ گذاشتن زمان بیشتر برای یکی از این سه امر

این تقسیم کلی و برای همه‌ی جوامع است. شما هم باید این طور برنامه‌های خود را تنظیم کنید. برای هر انسان این‌طور است. برخی روزهای هفته، مناجات‌شان بیشتر، برخی روزهای هفته رسیدگی‌شان به دیگران بیشتر باشد. در روز جمعه داریم که انفاق‌تان به خانواده بیشتر باشد. جمعه، «یَومُ الجَمع» است.

1.7- لزوم اولویت‌بندی در کارها

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ارزش‌گذاری‌های‌شان، اهل فضل را مقدم می‌داشتند. اگر اولویت‌بندی کنید، به خیلی از کارهای‌تان می‌رسید.

1.8- مدیریت زمان مقام معظم رهبری (حفظه‌الله)

مقام معظم رهبری (حفظه‌الله) خودشان فرمودند: «خیلی از احادیث را در مسیر منزل تا محل کار حفظ می‌کردم»!

1.9- لزوم تبعیت مشاورین از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدیریت زمان

﴿وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾.[2] این آیه در دو جای قرآن از جمله سوره جمعه آمده است. شما مشاوران و علمای فرهیخته باید در برنامه‌های مدوّن، تالی‌تِلو رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشید.

1.10- دفترچه برنامه‌ریزی علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله)

هر وقت محضر علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) می‌رسیدم، دفترچه طوسی رنگی بود. فرمودند: «60 سال است که این دفترچه همراه من است»! داخل آن برنامه‌ریزی داشتند. [گاهی در مطالعه و تدریس، این دفترچه] زیر کتاب‌ها می‌رفت و دوباره آن را بالا می‌آوردند. «الإنسانُ مَدَنِیٌّ بِالطَّبعِ». ما به هم نیاز داریم. روی وقت خود حساس باشید.

1.11- سیره امام رضا (علیه‌السلام) در برنامه‌ریزی

سیره امام رضا (علیه‌السلام) در برنامه‌ریزی این‌گونه بود: «وكان إذا أراد أن يكتب تذكرات حوائجه كتب بسم الله الرحمن الرحيم أذكر إن شاء الله، ثم يكتب ما يريد»؛[3] زمانی که امام رضا (علیه‌السلام) می‌خواستند حوائج روزانه‌ی خود را بنویسند، ابتدا «بسم الله الرحمن الرحیم» را می‌نوشتند و بعد می‌فرمودند که ان‌شاءالله این‌گونه می‌شود و سپس برنامه‌های خود و مطالب خود را می‌نوشتند.

1.12- لزوم پرهیز از پُرگویی

برای خود شرط بگذاریم. علمای بزرگ گاهی حرف زدن را منافی سیروسلوک می‌دانستند.

دل به پُر گفتن بمیرد در بدن (ما اضافه کردیم:) جان ز کم گفتن بماند در بدن.

گفتن در اینجا گفتنِ اصطلاحی نیست؛ گفتن قرآنی است. قول قرآنی، هم حرف را شامل می‌شود و هم کار را.

2- خلاصه جلسات گذشته

در بحث مشاوره اسلامی و خصوصیات آن بودیم؛ اینکه مشاوره اسلامی چیست و فرقش با مشاوره‌های اصطلاحی چیست؟ برخی قائل به تفاوت ماهوی هستند که ما نپذیرفتیم. همه علوم اسلامی است. فرمانده اصلی در مسائل مشاوره، مشاوره اسلامی است. اینکه این کار جایز است، یا خیر؟ می‌رسیم.

ما به این نتیجه رسیدیم که مشاوره اسلامی در همه جا حاکم است؛ چرا که اسلام، دین جاوادنه است. وظایف مشاوران خیلی مهم است.

3- امضائی بودن مشاوره و اهمیت آن در روایات

ما مشاوره را تأسیسی نمی‌دانیم. گرچه شارع مؤسس نیست؛ ولی مُمضی است. امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «لاَ ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ».[4] سندش هم معتبر است. یعنی هرکس نیاز به یک پشتیبانی فکری و نظری و عملی دارد.

4- وجوب عینی مشاوره

مشاوره یک نیاز ضروری است. مشاوره به لحاظ احکام اسلامی دائر مدار احکام تکلیفی می‌دانیم. مشاوره، نه تنها مستحب، بلکه واجب است. نه تنها واجب کفایی، بلکه از باب دفع ضرر محتمل، واجب عینی است. اگر کسی در بحرانی قرار گرفته است که الان جز با مشاوره گرفتن از بحران خارج نمی‌شود، این مشاوره برای او واجب است.

5- مطلوبیت اصل مشاوره

البته در نتابج حکم اولیه مشاوره، ما قائل به مطلوبیت مشاوره هستیم؛ یعنی حداقل آیه: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْر﴾ِ[5] را اگر دلیل بر وجوب ندانیم، دلیل بر مطوبیت می‌دانیم. مطلوبیت نیز اعم از استحباب و وجوب است.

6- تفاوت مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی

مشاوره اسلامی به عقل متکی است، ولی مشاوره اصطلاحی به تجربه و داده‌های آماری متکی است.

فرق است که مشاوره بر اساس علم پایدار باشد، یا بر اساس تجربه منطقه‌ای و محیطی.

7- نظر امام (رحمه‌الله) در مراجعه به متخصص

حضرت امام در تهذیب الاصول، ج 1، ص322 فرمودند: «انسان باید به متخصص رجوع داشته باشد».

8- مصادیق آیه‌ی «أهل الذکر» به عنوان مبنای قرآنی مشاوره اسلامی

ما آیه: ﴿فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾[6] را یکی از مبانی مشاوره اسلامی می‌دانیم.

8.1- مصداق اول: معصومین (علیهم‌السلام)

وقتی به سراغ روایات می‌رویم، در روایات، این اهل ذکر، ائمه (علیهم‌السلام) هستند.[7]

8.2- جایگاه بحث ولایت فقیه در علم کلام و علم فقه

وقتی به تداومش می‌آییم، چون بارها عرض کردیم که جایگاه ولی فقیه در ساختار اعتقادی می‌دانیم و نه در ساختار فقهی؛ البته آثارش در ساختار فقهی است؛ اما اصل جایگاهش در ساختار اعتقادی است.

8.3- مصداق دوم: نایب خاص در عصر حضور و نایب عام در عصر غیبت

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ ﴾.[8] این جایگاه اولی الامر، اول معصوم است. معصوم که نبود، جانشین معصوم است؛ چه به نیابت خاصه و چه به نیابت عامه که الان زمان نیابت عامه است.

8.4- نظر مرحوم نراقی (رحمه‌الله) در مورد جایگاه ولایت فقیه

این گفته اما برگرفته از گفته مرحوم نراقی هست که فرمودند: «ان كلية ما للفقيه العادل توليه وله الولاية فيه امران احدهما كلما كان للنبى والامام الذينهم سلاطين الانام وحصون الاسلام فيه الولاية وكان لهم فللفقيه ايضا ذلك الا ما اخرجه الدليل من اجماع أو نص أو غيرهما»؛[9] همان جایگاهی که امام دارد، همان جایگاه را هم فقیه دارد».

8.5- بررسی اصل ولایت فقیه در علم کلام و جزئیات آن در علم فقه

برای همین جایگاه فقیه، جایگاه اعتقادی است و جزء اصول دین است؛ نه اینکه جز فروع دین باشد. البته اجرائیات خصوصیات ولایت فقیه در امور حِسبیه و غیر آن و اینکه قائل بشویم که ولایت فقیه، مطلقه است، یا نه را باید در فقه بحث بکنیم.

8.6- نتیجه مشخص شدن جایگاه بحث ولایت فقیه در علم کلام و فقه

نتیجه بحث خیلی مهم است؛ یعنی اگر بحث ولایت فقیه را جزء اصول عقاید بدانیم، کسی در اصول عقاید بحثی ندارد. لذا بارها عرض کردیم اینکه می‌گویند برخی از علما مخالف ولایت فقیه هستند و برخی نیستند، در اجرائیات ولایت فقیه است، نه در اعتقاد به ولایت فقیه. الان در وجود امام زمان و ائمه (علیهم‌السلام)، چه کسی خدایی نخواسته شک دارد؟ بحث ولایت فقیه هم همین‌طور است؛ حالا بله اینکه چه کسی فقیه است و چه خصوصیاتی دارد و امثال این مطالب، جای بحث دارد.

9- جایگاه مشاوره اسلامی

1.ضرورت است؛

2.کلیت و عمومیت است؛

3.متکی به وحی است.

10- وجه عدم تباین و تغایر مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی

تفاوت مشاوره اسلامی با مشاوره اصطلاحی این است که مشاوره اصطلاحی بر اساس تجربه است. اینکه ما بر عدم تباین این دو اصرار داریم، بر این جهت است که شارع مقدس هم از تجربیات استفاده می‌کند. اگر می‌گفتیم شارع مقدس و شرع در مقابل عقلا است، می‌گفتیم این دو مشاوره تباین دارند؛ اما الشارع من العقلاء؛ و شارع هم عقل مطلق است، درنتیحه تباینی ندارند.

11- وجوه تباین و تغایر مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی

تغایر روشی دارند؛ یعنی اینکه تغایر در اجزا است، یا در اهداف است و یا در روش‌هاست؛ البته این‌ها تغایر ماهوی و کلی نمی‌آورند.

12- عدم تغایر ماهوی مشاوره اسلامی و مشاوره اصطلاحی

تعایر ماهوی در جنس و فصل است که این‌ها در جنس و فصل تغایر ندارند؛ چون در اصل نیاز به مشاوره، این‌ها با هم هستند.

13- علت انتخاب درس فقه المشاوره

و این هم که ما درس فقه المشاوره را گذاشتیم، داریم تک‌تک موضوعات مطرح شده در مشاوره اصطلاحی را می‌آوریم، ببینیم شارع تأیید می‌کند، یا تأیید نمی‌کند.

14- تعریف مشاوره اسلامی

مشاوره اسلامی، یک نظریه‌پردازی و یک کارآمدی و یک راهبردی نظری و عملی است که شخص آسیب‌دیده سراغ مشاور می‌رود و مشاور باید با آن خصوصیاتی که دارد و آن تدبیری که دارد، یا حتی به قول مشاوره اصطلاحی با آن علم و تجربه‌ای که دارد، در حیطه شارع مقدس نظر بدهد.

15- عدم تعریف ماهوی برای مشاوره

ما در بحث گذشته به این نتیجه رسیدیم که مشاوره، تعریف ماهوی ندارد و نمی‌توانیم برای آن تعریف ماهوی قرار دهیم؛ یعنی نمی‌توانیم برای آن، جنس و فصل حقیقی درست کنیم؛ مفهوم مشاوره، مثل وجود است و تعریف وجودی دارد.

16- گستردگی مشاوره اسلامی و اصطلاحی

هر مشاوری در هر جلسه مشورت با هر آسیب‌دیدگی اصطلاحی یا مشورت دادن به مشاوره اصطلاحی یا اسلامی، این خاصه به دایره وجودی خودش می‌شود. به عبارت بهتر هرکسی هم این نیاز را دارد و باید مراجعه کند.

حالا بعد برسیم به اینکه ببینیم که آیا نصیحت و چیزهای دیگر یا هدایت‌ جزء مشاوره هست، یا نیست.

 


logo