1403/11/29
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات/ادلهی مشاورهی اسلامی /فقه المشاوره
محتويات
1- بحث اخلاقی (اهمیت ماه شعبان)1.1- اهمیت صلوات شعبانیه
1.2- منظور از صلوة وسطی در روایات
1.3- لزوم محاسبه و مراقبه در پایان روز
1.4- رزق خاص در ماه شعبان
1.5- نسبت بین رزق عام و رزق خاص
1.6- ادب، راه کسب رزق خاص
1.7- توصیهای به مسئولین
1.8- دزد اموال یا دزد عقاید
1.9- نقش پیر سالک در مراقبت معنوی
1.10- مراحل سیر و سلوک در مناجات شعبانیه
2- خلاصه جلسات گذشته
3- آیات مشاورهی اسلامی
3.1- آیهی اول
3.2- تفاوت مشاورهی اسلامی با مشاورهی اصطلاحی از منظر قرآن
3.3- زمان در سیروسلوک
3.4- لزوم استفادهی بهینه از زمان
3.5- نقش باور و تقوا در مشاورهی اسلامی
3.6- توصیهی استاد نسبت به قرائت سورهی حشر
3.7- جایگاه اسم اعظم در آیات آخر سورهی حشر
3.8- اختصاص اسم اعظم هر شخص به خودش
3.9- سیر مشاورهی اسلامی
3.10- مهمترین خصوصیت مشاورهی اسلامی
3.11- آیهی دوم
3.12- لزوم مراقبت جمعی در کنار مراقبت فردی
3.13- لزوم شناخت علت بیماری برای درمان آن در بیماریهای جسمی
3.14- حشر فردی و برگشت دستهجمعی به سوی خدا
3.15- اشتقاق انسان از ریشهی «اُنس»
3.16- خاصیت و خصوصیت مشاورهی اسلامی
موضوع: فقه المشاوره/ادلهی مشاورهی اسلامی /آیات
1- بحث اخلاقی (اهمیت ماه شعبان)
1.1- اهمیت صلوات شعبانیه
در ایام رزق و روزی ماه شعبان هستیم. انشاءالله از این ماه برای ماه خدا آمادگی داشته باشیم. با توجه به ایام، حشر و نشرتان را با صلوات شعبانیه زیاد کنید. در دعاها کمتر دعایی داریم که ذکر صلوات در آن نباشد. چند دعا است که جامع صلوات است: یکی، دعای مکارم الإخلاق امام سجاد (علیهالسلام) است و دیگری، صلوات ماه شعبان است. زمان خواندن صلوات ماه شعبان هم، یکی وقت زوال است و دیگری، آخر شب. وقت زوال، ظهور روز است. در قرآن به این قطعه از زمان، «ضُحَی» گفته میشود؛ ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا﴾.[1]
1.2- منظور از صلوة وسطی در روایات
﴿حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى﴾.[2] از آقا امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «صلاة الوسطى صلاة الظهر وهي أوّل صلاة أنزل الله على نبيّه (صلىاللهعليهوآله)»؛ منظور از «صلاة الوسطی»، این نماز ظهر و عصر است».[3] شاید حکمت این بیان حضرت به این جهت باشد که وقت زوال، زمان اوج معاملات روزانهی مردم است. ﴿وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا﴾. چون در این زمان، شیطان میآید و مردم را مشغول میکند و به تکاثر میرساند. ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ﴾[4] شما مراقب باشید و در این زمان به سراغ مساجد بروید. در سورهی جمعه هم، آیهی جمعه که میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾،[5] به همین جهت است.
1.3- لزوم محاسبه و مراقبه در پایان روز
آخر شب هم، لحظهی محاسبه و مراقبه است. معمولاً کاسبها و تجّار، دخل و خرجشان را محاسبه میکنند. ﴿وَالْعَصْرِ﴾،[6]
.[7]
وقتی سرمایهی خود را از دست بدهند و سود هم نکنند، فریادشان بلند است.
1.4- رزق خاص در ماه شعبان
به کرّات روایت داریم که یکی از چیزهایی که رزق انسان را زیاد میکند، «صلوات بر محمد و آل محمد» است. ماه مبارک شعبان، ماه رزق است؛ رزق عام نیست که چه بخواهد و چه نخواهد، مقدر است.
1.5- نسبت بین رزق عام و رزق خاص
رزق تکوینی موجودات، مقدّر است و هیچ موجودی در رزق تکوینی، مزاحم دیگری نیست. رزق عام، دیر و زود دارد؛ ولی میرسد. رزق خاص است که مرزوق به استعداد رزقی میرسد و رزق، نصیب او میشود.
1.6- ادب، راه کسب رزق خاص
راه کسب رزق خاص از طریق ارتباط بین انسان و خداست. رزق خاص را به ارتباط میدهند. چطور وقتی با دوستی صمیمی میشوید، حرفهایتان طور دیگر میشود و دنبال این هستید که حتی آزار کلامی به دوستتان نرسد. این مراقبت کرداری و گفتاری و رفتاری است. ما در نزول اِجلالی و اِنزالی رزق خاصمان، نیاز به نسبتسنجی بین خودمان و دوست حقیقی، یعنی حضرت حق داریم. حضرت علامه حسنزاده (رحمهالله) میفرمودند: «کسانی که ادب مع الله ندارند، هیچ ادبی ندارند».
1.7- توصیهای به مسئولین
در محضر مسئولین مکرّمی بودیم. عرض کردم که اگر نسبتتان را با خدا نهادینه کردید، مردم نسبتشان را با شما نهادینه میکنند. سعی کنید اندیشه و اعتقادات مردم را نگه دارید».
1.8- دزد اموال یا دزد عقاید
گروهی از دزدان به کاروانی حمله کردند. رئیس دزدها گفت: «اموال مردم را که در کاروان هستند، بگیرید». وقتی دزدها حمله کردند، گفتند: «یک مالی در پارچهای است». آن مال را نزد رئیس دزدها آوردند و گفتند: «این مالی که گرفتیم، بستهای از آیات قرآن یا آیتالکرسی دارد». رئیس دزدها گفت: «این را به صاحبش برگردانید». گفتند: «ما به زحمت گرفتیم و مال خوبی است». رئیس دزدها گفت: «ما دزد مالیم، نه دزد عقیده»! وقتی مال را به صاحب مال برگرداندند، صاحب مال که جوانی بود، گریه کرد و گفت: «زمانی که رفتم با مادر خداحافظی کنم، گفتم که مال زیادی دارم و راهزنها هم هستند». مادر گفت: «تکهی کاغذی از مادربزرگت دارم. این همراهت باشد. برو و برگرد و بعد به من تحویل بده». بعد فهمیدند که دعای مادر و دعای پیر داشت.
1.9- نقش پیر سالک در مراقبت معنوی
ما بیپیر نیستیم. پیر سالک ما از ما مراقبت میکند. لذا خود را در حریم این مراقبت قرار دهیم. مسیر راهمان را عوض نکنیم، تا انشاءالله به مراقبت حقیقی برسیم. حشر و نشر با صلوات شعبانیه و مناجات شعبانیه، ما را به مقصد میرساند و نگه میدارد.
1.10- مراحل سیر و سلوک در مناجات شعبانیه
در مناجات شعبانیه، انسان از نداء شروع میکند، به دعا میرسد، تا به نجوا میرسد. اینها سه مرحلهی سیروسلوک است. اول «ندا» است؛ صدا میزند. بعد، «درخواست و دعا» دارد. دعا به همان استعداد خاص است که در مرحلهی قسمت قرار میگیرد و بعد، «نجوا» دارد که نجوای خودمانی با حضرت حق است. بعد به مرحلهی «وَاسْمَعْ دُعائِي إذا دَعَوْتُكَ وَاسْمَعْ نِدائِي إِذا نادَيْتُكَ»[8] و انشاءالله مرحلهی «اجابت». میرسد رزقنا الله إیانا و إیاکم انشاءالله تبارک و تعالی که به این مرحله برسیم.
2- خلاصه جلسات گذشته
الحمدلله رب العالمین در فقهالمشاورة، ضرورت و برهان و تاریخ و تعریف مشاوره را گفتیم. در خصوصیات مشاورهی اسلامی بودیم. ما به این نتیجه رسیدیم که پیشنیاز مشاورهی اسلامی باور است.
3- آیات مشاورهی اسلامی
3.1- آیهی اول
زمان و مکان و راه اجرایی آن، آیهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ﴾[9] میدانیم. «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ این را بستر مشاورهی اسلامی میدانیم.
3.2- تفاوت مشاورهی اسلامی با مشاورهی اصطلاحی از منظر قرآن
به این نتیجه رسیدیم که مهمترین خصوصیت مشاورهی اسلامی این است که در مشاورههای دیگر، اتکا به تجربه و علم و برداشتهای مادی و آکادمیهای علمی و مادی است، ولی در مشاورهی اسلامی، اتکا به نفسی انسان است؛ آن هم نفسی که به تعبیر قرآن: ﴿خُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا﴾.[10] این ضعف انسان، ذم نیست؛ بلکه مدح است. متأسفانه برخی مفسران، این را دلیل بر ضعف انسان و ناتوانی انسان گرفتند و آن را نقص و کمبود شمردند؛ ولی ما در تفسیر این آیهی شریفه گفتیم که این، کمال انسان است؛ اینکه انسان به این میرسد که خدا او را ضعیف آفریده است و ضعف دارد؛ و از آنجا که «لکلّ ضعیف قوی»؛ هر ضعیفی نیاز به اتصال به قوی دارد، انسان هم نیاز به تقویت دارد. وقتی کسی مشکلش را به یک صاحب نظر میگوید و او راهحل میدهد و انشاءالله مشکلش حل میشود؛ برای این است که انسان بداند، نیاز به نقطهی اتکا دارد.
3.3- زمان در سیروسلوک
بزرگترین نقطهی اتکای انسان این است که به تعبیر قرآن: «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ هر کسی باید نگاه کند که ببیند برای فردایش چه دارد. در اینجا اکثر مفسرین، کلمهی «غد» را معنا کردهاند که در اینجا، دو روز بیشتر نیست؛ روز دنیا و روز آخرت است. امروز را، روز دنیا و فردا را، آخرت گرفتهاند. حق هم، همین است که تمام روزهایمان، برای روز آخرت ما است؛ ولی عرض ما این است که وقتی در سیر و سلوک و زندگی قرار میگیرید، دو روز بیشتر ندارید؛ امروز و فردا است. دیروز که گذشته است و امروز در اختیار شماست و فردا، منتظر آن هستید. تنها امروز در اختیار شماست و در تصرف انسان است.
3.4- لزوم استفادهی بهینه از زمان
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «ماضي يومك فائت و آتيه متّهم و وقتك مغتنم فبادر فرصة الإمكان و إيّاك أن تثق بالزّمان».[11] ابن را «ابن» میگویند، چون بناگذاری پدر برای بقایش، ابن است.[12] اگر میخواهی به نتیجه برسی، همین امروزت را دریاب.
3.5- نقش باور و تقوا در مشاورهی اسلامی
عرض ما این است که بزرگترین مشاورهی اسلامی، توجه به داراییها و داناییهای خودمان است. حداقل همین دارایی و دانایی نسبت به اینکه ما ضعیفی هستیم و خدا داریم. خیلی از افراد به این مطلب توجه ندارند. برای همین - در اصطلاحات روانشناسی جدید - تا شخص آسیبزده و شخص آسیبگرفته به آسیبش پینبرد، برای رفع آسیبش حرکت نمیکند؛ لذا ما باور را یکی از اصول مشاورهی اسلامی و تقوا را راه اجرایی این باور میدانیم. همانطور که در درس تفسیر عرض کردیم، تقوا هم دارای مراتب مختلفی است. جالب اینجاست که این تقوا، فقط برای کسی که به مشاوره میرود، نیست؛ بلکه مُشیر و مشارٌالیه و مُستَشیر، همه نیاز به تقوا دارند.
3.6- توصیهی استاد نسبت به قرائت سورهی حشر
نسبت به سوره حشر، یک توصیهای داشته باشم. در روایات سورهی مبارکهی حشر و آثار سورهی حشر آمده است که این سوره، یکی از سورههایی است که اضطراب را از بین میبرد؛ به خصوص قبل از خواب و به ویژه با تکرار سهمرتبهای آیات آخر این سوره.[13] خیلی آثار خاص به خودش را دارد. این دستورالعمل برای رفع اضطرابها، دست به دست از اولیای الهی رسیده است.
3.7- جایگاه اسم اعظم در آیات آخر سورهی حشر
در توصیههای ائمهی ما نسبت به اسم اعظم، فرمودند: «اسم الله الأعظم في ست آيات من آخر الحشر»؛[14] برای رسیدن به اسم اعظم، آیات آخر سوره مبارکه حشر را بخوانید.
3.8- اختصاص اسم اعظم هر شخص به خودش
در شرح اسماء هم به این نتیجه رسیدیم که اسم اعظم هر کسی، خاص به خودش است؛ چون اسم اعظم بر اساس معرفت است. معرفت بر اساس شخصیت است. شخصیت بر اساس افکار و اعمال و کردار و تشخص و عادات و عبادات است. اینها هر یک، مقدمهی دیگری است. لذا اسم اعظم هر کس، خاص به خودش است. تفاوت استعدادهای افراد بر اساس تفاوت این اسمای الهی است. در ابتدا هم عرض کردم که باید استعداد را بالا برد، تا رزق بالا برود.
3.9- سیر مشاورهی اسلامی
کسانی که تخصصی کار میکنند، قبل از اینکه مشاوره بدهند، تلاش میکنند که استعداد فرد را بشناسند که این فرد، چه بوده است و چه میخواسته بشود و حالا چه شده است که آسیبزده شده است. این سیر مشاورهی اسلامی است.
3.10- مهمترین خصوصیت مشاورهی اسلامی
ما بر این جهت تأکید داریم که مهمترین خصوصیت و خصلت مشاورهی اسلامی، استعدادشناسی است. استعدادشناسی، یعنی اینکه انسان در آسیب، چقدر میتواند آسیب را بشناسد و چقدر میتواند مقاومت کند و استقامت داشته باشد.
3.11- آیهی دوم
آیهی شریفهی دیگر، آیهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا﴾[15] است. از تعبیر «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ»، چند مطلب استفاده میشود؛
3.12- لزوم مراقبت جمعی در کنار مراقبت فردی
ما دارای نفوس مختلف هستیم که همه، نیاز به مراقبت دارد. تعبیر آیهی شریفه این است که اگر در جمع مراقب خود بودید، مهم است. یعنی مراقبت فردی کفایت نمیکند. خلق و خوی جمعی مهم است. اکثر کسانی که نیاز به مشاوره دارند، فردگرا شدند و شخصگرا شدند؛ یعنی اول منزوی شدند، بعد آسیب دیدند؛ لذا مشاور باید به این نتیجه برسد که وقتی میتواند مشاورهی اسلامی را خوب اجرا کند که بشناسد که مُراجِع از کجا آسیب دیده است.
3.13- لزوم شناخت علت بیماری برای درمان آن در بیماریهای جسمی
در پزشکیهای جسمانی هم، پزشک تا به علت مریضی نرسد، درمان صورت نمیگیرد. محضر حضرت علامه حسنزاده - جانم به قربانشان – بودم. ایشان فرمودند: «پزشک اول باید مزاج مریض را بشناسد». عدم اعتدال مزاج، باعث مریضی است. جالب اینجاست که روح هم به مزاج معتدل تعلق میگیرد. نسبت به انبیا و اولیای الهی داریم که مزاج معتدل دارند. اینکه ما اینقدر به مراقبت جسمانی نیاز داریم، برای همین است. ﴿لاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾؛[16] نهی «لاَ تُلْقُواْ»، برای همین است.
3.14- حشر فردی و برگشت دستهجمعی به سوی خدا
در ادامهی آیه، آمده است که «لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا». «إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا»؛ ما دستهجمعی به سوی خدا میرویم، گرچه که فردی محشور میشویم.
3.15- اشتقاق انسان از ریشهی «اُنس»
انسان از «نَسَیَ» نیست؛ بلکه از «اَنَسَ» است. انسان از «اُنس» است، نه نسیان.[17] این انس، اول انس با خداست؛ بعد انس با خودش و بعد انس با دیگران است.
3.16- خاصیت و خصوصیت مشاورهی اسلامی
خاصیت و خصوصیت – خاصیت و خصوصیت دو چیز هستند- مشاورهی اسلامی این است که گسستهی از نظام تمام موجودات نیست؛ در تعبیرات عرفانی گفته میشود: «وحدت صنع». «إِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا، وَالنَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»؛[18] این وحدت صنع است. مشاور اگر به این وحدت صنع رسید، به مشاورهی اسلامی رسیده است.