« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

روایت حجیت و مشروعیت قرعه/قرعه (ادله حجیت قرعه) /بانکداری اسلامی

 

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/قرعه (ادله حجیت قرعه) /روایت حجیت و مشروعیت قرعه

 

1- بحث اخلاقی (صورت و سیرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

... عن على بن الحسين عليه السلام قال: «قال الحسن بن على بن أبي طالب عليهم السلام سالت خالي هند بن أبي هاله عن حليه رسول الله (ص) وَ كَانَ وَصَّافاً لِلنَّبِيِّ (ص) فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ فَخْماً مُفَخَّماً يَتَلَأْلَأُ وَجْهُهُ تَلَأْلُؤَ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ أَطْوَلَ مِنَ الْمَرْبُوعِ وَ أَقْصَرَ مِنَ الْمُشَذَّبِ عَظِيمَ الْهَامَةِ رَجِلَ الشَّعْرِ إِذَا انْفَرَقَتْ عَقِيقَتُهُ فَرَقَ وَ إِلَّا فَلَا يُجَاوِزُ شَعْرُهُ شَحْمَةَ أُذُنَيْهِ إِذَا هُوَ وَفَّرَهُ أَزْهَرَ اللَّوْنِ وَاسِعَ الْجَبِينِ أَزَجَّ الْحَاجِبَيْنِ سَوَابِغَ فِي غَيْرِ قَرَنٍ بَيْنَهُمَا عِرْقٌ يُدِرُّهُ الْغَضَبُ أَقْنَى الْعِرْنِينِ لَهُ نُورٌ يَعْلُوهُ يَحْسَبُهُ مَنْ لَمْ يَتَأَمَّلْهُ أَشَمَّ كَثَّ اللِّحْيَةِ سَهْلَ الْخَدَّيْنِ ضَلِيعَ الْفَمِ أَشْنَبَ مُفَلَّجَ الْأَسْنَانِ دَقِيقَ الْمَسْرُبَةِ كَأَنَّ عُنُقَهُ جِيدُ دُمْيَةٍ فِي صَفَاءِ الْفِضَّةِ ...».[1]

در فرمایش حضرت امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم. از دایی خود درباره اخلاق رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از هند بن أبی هالة سؤال کرده بودند. کان وصّافا للنبی. آن شخص حالات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را برای امام حسن (علیه‌السلام) ترسیم می‌کرد و می‌گفت که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صورتی داشتند که گویا لیلة البدر است. حدیث طولانی است. گزیده می‌کنیم.

1.1- شکل و شمایل ظاهری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

فرمودند:

     قیافه ظاهری ایشان طوری بود که موها متوسط و همیشه شانه زده بود.

     «واسع الجبین». پیشانی پهنی داشتند. به پیشانی جبهه می‌گویند، چون حالت وسعت دارد. خدا درجات‌ حضرت علامه حسن‌زاده (رضوان‌الله‌علیه) را متعالی کند. سوم مهر سالگرد ایشان بود. می‌فرمودند: «پیشانی گسترده، دلیل بر مغز گسترده و فکر گسترده است». مادرهای قدیم، بچه‌ها که متولد می‌شدند برای این‌ها عمامه می‌بستند. رسم بود برای دختر و پسر که سرش را ببندند. اگر دختر بود، روسری را به سرش می‌بستند. می‌گفتند این حالت، پیشانی بچه را باز می‌کند.

     ابروان به هم پیوسته بود.

1.2- سیره و خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

     هر موقع که ایشان را می‌دیدیم، نوری را مشاهده می‌کردیم که گاهی این نور استشمام می‌شد.

     همیشه اولیا و انبیای الهی معتدل الخلق هستند. معتدل الخلق در این روایت نیز هست. ایشان نه تند می‌رفتند و نه آرام. با طمأنینه راه می‌رفتند.

     «نَظَرُهُ إِلَى الْأَرْضِ أَطْوَلُ مِنْ نَظَرِهِ إِلَى السَّمَاءِ».[2] نگاه ایشان به زمین بیشتر بود، تا به آسمان. سیره راه رفتن حضرت را ترسیم می‌کنند.

     «يَبْدُرُ مَنْ لَقِيَهُ بِالسَّلَامِ».[3] هر کس که ایشان را ملاقات می‌کرد، حضرت ابتداء به سلام می‌کرد. «یَبدُرُ»، یعنی سبقت گرفتن.

این روایت مفصل در کتاب بحار، ج 16، ص 148 به بعد از عیون اخبار الرضا علیه السلام نقل کرده است.

2- گزیده جلسه گذشته

بحث مشخص کردن سهام شرکت به بحث قرعه رسید. در قاعده قرعه بودیم. مستندات این قاعده را می‌گفتیم. گفتیم قاعده‌ای عرفی، شرعی است. اهل بیت (علیهم‌السلام) این قاعده را ترسیم و اجرایی کردند.

3- ادله حجیت قرعه

3.1- روایات

مرحوم شیخ صدوق روایت مورد اعتنایی دارند. وسائل، ج 18، باب 13 از ابواب کیفیة الحکم، ح 5:

وَعْنِهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَال:َ «بَعَثَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عليه وآله عَلِيّاً عَلَيْهِالسَّلاَمُ إِلَى اَلْيَمَنِ فَقَالَ لَهُ حِينَ قَدِمَ حَدِّثْنِي بِأَعْجَبِ مَا وَرَدَ عَلَيْكَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَتَانِي قَوْمٌ قَدْ تَبَايَعُوا جَارِيَةً فَوَطَأَهَا جَمِيعُهُمْ فِي طُهْرٍ وَاحِدٍ فَوَلَدَتْ غُلاَماً فَاحْتَجُّوا فِيهِ كُلُّهُمْ يدعيه فَأسهَمتُ بَينَهُم فَجَعَلتُهُ لِلَّذي خَرَجَ سَهْمُهُ وضمَّنْتُهُ نَصِيبَهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى الله عليه وآله لَيْسَ مِنْ قَوْمٍ تَنَازَعُوا ثُمَّ فَوَّضُوا أَمْرَهُمْ إِلَى اَللَّهِ إِلاَّ خَرَجَ سَهْمُ اَلْمُحَقِّ».[4]

3.1.1- توضیح روایت

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را به یمن فرستادند. وقتی برگشتند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از ایشان سؤال کردند که مهم‌ترین چیزی که در یمن رخ داد چه بود؟ «فقال یا رسول الله أتانی قوم قد تبایعوا جاریة فوطئها جمیعا فی طهر واحد»؛ عده‌ای آمدند و جاریه‌ای را خریده بودند و همه از آن استفاده کرده بودند. «فولدت غلاماً»؛ فرزندی از او به دنیا آمد. گاهی در احادیث، موضوع و حکم و فلسفه حکم می‌آید. همه مدّعی این بچه بودند. حضرت فرمودند که «فأسهمت بینهم». بین آن‌ها تیرها و نیزه‌هایی قرار دادم. «فجعلته للذی خرج سهمه و ضمنته نصیبهم»؛ بین آن‌ها قرعه زدم. کسی که قرعه به نامش درآمد، ضامن نصیب دیگران قرار دادم. فقال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «لیس من قوم تنازعوا ثم فوّضوا أمرهم إلی الله إلّا خرج سهم المحق». آیا قرعه کاشفیت و حقانیت دارد، یا ندارد؟

قومی که کار خود را به خدا واگذار کند، خدا سهم محق را بیرون می‌آورد. خدا قرعه را به سمتی می‌برد که واقعیت هم همان است. سند روایت خوب است؛

3.1.2- اشکال برخی از فقها به این روایت

ولی برخی گفته‌اند حضرت قضاوت خود را مطرح کردند؛ نه سیره خود را. برخی گفته‌اند به روایات قضائیه نمی‌توانیم استناد کنیم. قضیه شخصیة است و غیر قابل سرایت به غیر، حتی بحث قضا.

4- حجیت و مشروعیت قرعه به ادله اربعه

قرعه، یک قانون و قاعده عرفی شرعی است و حتی گاهی اگر رفع و دفع ظلم کند، عقلی است. در نتیجه به ادله ثلاثة و اگر اجماع را حجت بدانید، به ادله اربعه قرعه ورود دارد.

 


logo