« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

ادله حجیت قرعه/قسمت بین شرکاء (قرعه) /بانکداری اسلامی (شرکت)

 

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی (شرکت)/قسمت بین شرکاء (قرعه) /ادله حجیت قرعه

 

1- بحث اخلاقی (اوصاف پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

1.1- اوصاف ظاهری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

در سال جدید خدا را شاکریم که در حرم اهل‌بیت (علیه‌لسلام) در محضر حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) هستیم. در محضر آیات و روایات ائمه (علیهم‌ا‌لسلام) هستیم. بحمد الله در محضر فقه و فقاهتیم. رب انعمت فزد. فلک الحمد عدد کلماتک و عدد کل نجم و فلک و ملک فی السماء. در اولین روز طبق رسم‌های همه روزه سال‌های تحصیلی یک روایت اخلاقی می‌خواندیم.

در کتاب بحار الانوار، ج 16، ص 147 به بعد به نقل از عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام) - که عنوان کتاب هم مورد عنایت است و زبده و چشمه‌ای از روایات نقل شده از امام رضا (علیه‌لسلام) در این کتاب آمده است.

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مَنِيعٍ قَالَ: حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه‌السلام) بِمَدِينَةِ الرَّسُولِ صلی‌الله‌علیه‌وآله قَالَ: حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه‌السلام سَأَلْتُ خَالِي هِنْدَ بْنَ أَبِي هَالَةَ عَنْ حِلْيَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وَ كَانَ وَصَّافاً لِلنَّبِيِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله فَقَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ فَخْماً مُفَخَّماً يَتَلَأْلَأُ وَجْهُهُ تَلَأْلُؤَ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ...».[1]

حدیث به نوادگان امام سجاد (علیه‌السلام) می‌رسد و به خود امام سجاد (علیه‌السلام) می‌رسد و آن حضرت از عموی خود امام مجتبی (علیه‌السلام) نقل می‌کنند. این گونه فرمودند: «سألت خالی هند ابن ابی هالة تمیمی». هند بن أبی هالة، پسرخوانده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از شهدای بدر یا احد بود. در میان دوستان رسول خدا و صحابه ایشان معروف بود به وصّاف رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)؛ مانند راویان جنگ ما. رضوان الهی بر شهدای جنگ 8 ساله و 12 روزه. برخی راوی جنگ هستند؛ مانند شهید سید مرتضی آوینی. «هند بن ابی هالة کان وصافا لرسول الله». حالات ایشان را بیان می‌کرد. سألت خالی هند ابن ابی هالة عن حلیة رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله). حلیة، یعنی سیر و سلوک و خصلت‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله). «و کان وصافا للنبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله). «کان خُلقُهُ القُرآنُ»،[2] بیانش توسط هند دایی امام مجتبی (علیه‌لسلام) بود. «قال کان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)». این «کان‌»َ و مانند آن در روایات، یعنی چیزی که می‌بایست باشد و بود شد و تحقق یافت. وصف وجودی می‌یابد. «کان فخما مفخما یتلألأ وجهه تلألؤ لیلة البدر».

«فَخِم مُفَخَّم»[3] به کسی می‌گویند که قیافه‌اش ابهت و جلوه مخصوصی دارد. دل‌ها را جذب می‌کند و باعث توجه می‌شود. نور صورتش متلألؤ بود؛ مانند ماه شب چهارده. اول شخصیت جسمانی حضرت را می‌گوید و بعد اوصاف اخلاقی ایشان را. در روزهای بعدی باقی روایت را بیان خواهیم کرد. هم قیافه آخوندی و هم قیافه مردمی و هم قیافه پیغمبری و هم قیافه خانوادگی حضرت را بیان می‌کند.

2- گزیده جلسه گذشته

در بحث بانکداری اسلامی بودیم. بحث مشارکت را بیان کردیم و تمام شد. برای تقسیم سهم خاص هر شریک، آخرین راه و پیشنهاد قرعه بود که مطرح شد. از باب اینکه قرعه شاید در یک مسأله شرکت مبتلابه است؛ ولی در خیلی از ابواب فقه کاربرد دارد.

گفتیم قرعه از قواعد معروفی است که در مخاصمات به کار برده می‌شود. مبنای ما در قرعه این بود که چنان که صلح را ابتدایی می‌دانیم، قرعه را نیز همین‌طور می‌دانیم. حتی بدون اختلاف قرعه مشروع است. از وقتی انسان نظام اجتماعی داشت، بحث قرعه مطرح بود.

3- ادله حجیت قرعه

3.1- دلیل قرآنی: قرعه برای تکفل حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها)

مدرک فقهی، هم آیه است و هم روایات. نظرمان این است که دلیل عقلی نیز می‌تواند به کمکش بیاید. اجماع را دلیل مستقل نمی‌دانیم؛ ولی دلیل ضمنی و التزامی است.

﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾.[4]

در میان امت‌های قدیم بحث قرعه اجرایی می‌شد. ما نبوت و تشریع را سلسله طولی می‌دانیم که هر پیامبری این را اکمال می‌کند. شارع مقدس ممضی است نه مؤسس؛ الا ما خرج بالدلیل.

3.2- تمثیلی بودن احکام دین، مگر در موارد خاص

ما حقیقت شرعیه را مگر در برخی موارد که واضع، [شارع] است، قبول نداریم. در مسأله تاریخ تشریع قرعه نیز همین حرف را می‌زنیم. مسأله عرفی و لغوی و متشرعه‌ای است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این را تأیید کردند.

اینکه قرعه برای هر امر مشکل است یا مشتبه یا مجهول، می‌رسیم.

هر دینی که می‌آید به‌روزرسانی دین قبلی است. شالوده دین قبلی است. گاهی این پازل کامل می‌شود. همه دین نسخ نمی‌شود. امام صادق (علیه‌لسلام) هم در تشریع، امضا کننده بودند، نه مؤسس. ما احکام اسلامی را تمثیل می‌دانیم، نه تخصیص.

 


logo