1404/01/23
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه معاصر/بانکداری اسلامی و معاملات جدید/نیاز به قرعه و رضایت طرفین در قسمت
محتويات
1- بحث اخلاقی (ترک گناه)1.1- عید واقعی در روایات
1.2- معنای یوم
1.3- ایام الله
1.4- روز ترک گناه، روز عید واقعی
1.5- سیاست گامبهگام اغوای شیطان
1.6- کوچکشمردن گناه، یکی از گناهان کبیره
1.7- اثر تقوا و اطاعت الهی
2- خلاصه جلسه گذشته
3- نظر مرحوم صاحب مسالک (رحمهالله) در تعیین قاسِم (قسمتکننده)
4- تعیین قاسم توسط متشارکَین و قسمت توسط متشارکَین و لزوم رضایت متشارکَین بعد از قرعه
5- اشکال صاحب شرایع به رضایت شریکَین بعد از قرعه
6- فروع مسأله از نظر استاد
7- نظر استاد در مورد قرعه
8- دلالت قرعه بر رضایت شریکَین
موضوع: بانکداری اسلامی (شرکت)/قسمت بین شرکاء /رضایت یا عدم رضایت شریکَین بعد از قرعه در قسمت
1- بحث اخلاقی (ترک گناه)
اولین جلسهی درسی بعد از سال جدید و ماه مبارک رمضان است. طبق معمول که هر روز حدیثی محضرتان تقدیم میشد، امروز این حدیث شریف که یک ضابطه و قانون کلی است، تقدیم میشود. ضابطهی کلی، زمان و مکان خاص ندارد. موجبهی کلیهای است که قابل برنامهریزیهای جزئی است. بحمدلله رب العالمین، نوشتهای در دست داریم که قسمت عمدهاش مکتوب شده، به نام «قوانین کلیهی قرآن و آیات شریفه». ما در قرآن چه کلیاتی داریم که منحصر در زمان و مکان نیست.
1.1- عید واقعی در روایات
این روایت از حضرت سرّالأنبیاء و المرسلین حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، نقل شده است: «كُلُّ يَوْم لاَ يُعْصَى اللهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ».[1] قضیهی موجبهی کلیه است.
1.2- معنای یوم
«یَوم»، ظهوری است که بعد از ظهور بیاید. روزِ «فَترَة»، تاریکی است و بعد از آن دوباره ظهور نورانی آمده است.[2] روز اصطلاحی به همین جهت است. ﴿يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ﴾.[3]
1.3- ایام الله
در بیان معرفتی یوم تفاوتی ندارد این ظهور، حسی باشد و یا حقیقی و یا واقعی. این نور ظاهری در مقابل این نور واقعی، هیچ ظهور و بروزی ندارد؛ لذا آیهی شریفه فرمود: ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ﴾.[4] وقتی روز به «الله» اضافه شد، بزرگترین روز میشود؛ چرا که خداوند میفرماید: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[5]
1.4- روز ترک گناه، روز عید واقعی
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «هر روزی که معصیت نکند، آن روز، روز عید اوست».خیلی تعبیر زیبایی است؛ یعنی انسان باید مراقب باشد.
1.5- سیاست گامبهگام اغوای شیطان
سیاسیت شیطان گام به گام است. هیچ گاه یک دفعه حمله نمیکند. به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، «إِنَّ الشَّيْطَانَ يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ، وَ يُرِيدُ أَنْ يَحُلَّ دِينَكُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً»؛[6] شیطان، گرههای ما را باز میکند. عقیده هم یعنی گره محکم.[7] شیطان ما را رها میکند و بعد فریب میدهد. مقام تسویل دارد؛ یعنی بدیها را زیبا جلوه میدهد. ما اگر همان گام اولیهای که شیطان میخواهد تسویل داشته باشد شکار کنیم و شکار نشویم، بزرگترین موفقیت ماست. عصیان، شما را فاصله میدهد؛ مراقب باشید که اتفاق نیفتد؛ یعنی مواظب باشیم که مبادا انسان نسبت به حضرت حق، ابهت باریتعالی در پیشش سبک شود.
1.6- کوچکشمردن گناه، یکی از گناهان کبیره
در جلسهی گذشته در تفسیر عرض کردم که از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردند کدام گناه کبیره است؟ نام نبردند؛ بلکه فرمودند: «اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لَا تُغْفَرُ قُلْتُ وَ مَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَقُولُ طُوبَى لِي لَوْ لَمْ يَكُنْ لِي غَيْرُ ذَلِكَ»؛[8] هر گناهی که حقیر دانستید و سبک شمردید، کبیره است. اگر خداینکرده خوشحال هم باشد، بدتر است.
1.7- اثر تقوا و اطاعت الهی
سال جدید است. مراقبت کنیم نسبت به حضرت حق تکریم خاص داشته باشیم. هرچه خدا به انسان میدهد، از تعظیم و تکریم میدهد. اگر بتوانیم نفسمان را در حیطهی اطاعتی حضرت حق قرار دهیم، دیگران هم مطیع ما میشوند. «مَنِ اتَّقَى اللَّهَ يُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ يُطَاعُ»؛[9] کسی که از خداوند بترسد، دیگران هم از او حساب میبرند و کسی که مطیع پروردگارش باشد، مطاع میشود و دیگران هم از او اطاعت میکنند.
2- خلاصه جلسه گذشته
در بحث بانکداری در فروع آخر بحث مشارکت و قسمت بر اساس تحریر حضرت امام (رحمهالله) بودیم.
در قسمت که برخی میخواهند تقسیم کنند، صحبت از این بود که قاسم کیست؟
به نظر فقها، قاسم حقیقی حاکم شرع است. اگر حاکم شرع تقسیم کرد، باید متشارِکَین تن بدهند. اگر قاسم را مشخص کردند و یا خودشان قسمت کردند، آیا اینجا نیاز به قرعه نیز میشود یا خیر؟ اگر متشارِکَین در مال وقفی شریک بودند، مثلا پدری برای فرزندانش وقف کرده است، نمیتوانند بفروشند، ولی میتوانند تقسیم کنند و استفاده کنند. اینجا کار حاکم شرع است، یا خودشان؟ و آیا قرعه هم لازم است، یا خیر؟
3- نظر مرحوم صاحب مسالک (رحمهالله) در تعیین قاسِم (قسمتکننده)
مسالک، شرح شرایع است. شرایع، قرآن فقه است. بیش از 70-80 شرح و حاشیه بر شرایع زتده شده است؛ از جمله جواهر.
4- تعیین قاسم توسط متشارکَین و قسمت توسط متشارکَین و لزوم رضایت متشارکَین بعد از قرعه
شهید ثانی (رحمهالله) میفرمایند: «أمّا القاسم الذی نصباه أو إذا اقتسما بأنفسهما من غیر قاسم قال الشیخ: یعتبر رضاهما من بعد القرعة.لأنها إنما تتعین بحکم الحاکم أو تراضیهما بعدها و لأصالة بقاء القرعة».[10]
اگر قاسمی قرار دادند، یا خودشان تقسیم کردند، باید قرعه زده شود و طرفهای مال رضایت هم بدهند. قسمت به حکم حاکم یا تراضی متشارکین، بعد از قرعه رخ میدهد. در شک به شراکت، اصل بقاء حکم سابق است.
5- اشکال صاحب شرایع به رضایت شریکَین بعد از قرعه
مصنف، یعنی مرحوم محقق حلی اشکال کرده است که مشروعیت قرعه برای مشخص شدن حق است و به نظر ایشان بعد از قرعه، رضایت لازم نیست؛ چرا که قرعه برای احقاق حق است.
6- فروع مسأله از نظر استاد
هر دو شریک راضی به قسمت شدند و به آن تن دادند: نیازی به قرعه نمیشود.
7- نظر استاد در مورد قرعه
گفتیم برخی قرعه را مانند صلح مسبوق به نزاع میدانستند؛ ولی ما قرعه و صلح را اعم میدانیم از نزاع و غیر آن. صلح و قرعهی ابتدایی را جایز میدانیم. قرعه گاهی ابتدایی و گاهی مبتنی بر قعل قبل است.
8- دلالت قرعه بر رضایت شریکَین
پس اگر شریکین به قاسم بیرونی یا به خودشان رضایت دادند، گاهی نیاز به قرعه نمیشود. تن دادن به قسمت، معنایش رضایت است. اگر احتیاط کنند در صورت عملی بودن عیبی ندارد. احتیاط علمی نیازی نیست. لازمهی قرعه، اِحقاق حق است. گاهی غلبه در قرعه این است که دعوا را فیصله دهد. گاهی بعد از قرعه نیاز به رضایت ندارد. خود قرعه رضایت قلبی میآورد. خود قرعه، سببی برای رفع کراهت و ایجاد رضایت است؛ به خصوص اگر متشارکَین، قاسم را به عنوان حَکَم انتخاب کنند.