1404/08/18
بسم الله الرحمن الرحیم
تحسین و تقویت خوبیها و تقبیح و خوار شمردن بدیها/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /سیره اخلاقی معصومین (علیهمالسلام)
محتويات
1- بحث اخلاقی (خصائص النبی صلیاللهعلیهوآله)1.1- جایگاه زمان در این روایت
1.2- ارتباط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با اجتماع در عین ارتباط با خداوند
1.3- مراقبت از زبان، احترام به بزرگان هر قوم و پرهیز از نفرتپراکنی
1.4- تفقد از اصحاب و برطرف کردن نیازهای آنان
1.5- تحسین و تقویت خوبیها و تقبیح و خوار شمردن بدیها

موضوع: سیره اخلاقی معصومین (علیهمالسلام)/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /تحسین و تقویت خوبیها و تقبیح و خوار شمردن بدیها
1- بحث اخلاقی (خصائص النبی صلیاللهعلیهوآله)
«... فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَخْرَجِ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ كَانَ يَصْنَعُ فِيهِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْزُنُ لِسَانَهُ إِلَّا عَمَّا يَعْنِيهِ وَ يُؤْلِفُهُمْ وَ لَا يُنَفِّرُهُمْ وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ وَ يُوَلِّيهِ عَلَيْهِمْ وَ يُحَذِّرُ النَّاسَ وَ يَحْتَرِسُ مِنْهُمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَطْوِيَ عَنْ أَحَدٍ بِشْرَهُ وَ لَا خُلُقَهُ وَ يَتَفَقَّدُ أَصْحَابَهُ وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ لَا يَغْفُلُ مَخَافَةَ أَنْ يَغْفُلُوا أَوْ يَمِيلُوا وَ لَا يَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا يَجُوزُهُ الَّذِينَ يَلُونَهُ مِنَ النَّاسِ خِيَارُهُمْ أَفْضَلُهُمْ عِنْدَهُ وَ أَعَمُّهُمْ نَصِيحَةً لِلْمُسْلِمِينَ وَ أَعْظَمُهُمْ عِنْدَهُ مَنْزِلَةً أَحْسَنُهُمْ مُوَاسَاةً وَ مُوَازَرَةً. قَالَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ فَقَالَ كَانَ لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرٍ وَ لَا يُوطِنُ الْأَمَاكِنَ وَ يَنْهَى عَنْ إِيطَانِهَا وَ إِذَا انْتَهَى إِلَى قَوْمٍ جَلَسَ حَيْثُ يَنْتَهِي بِهِ الْمَجْلِسُ وَ يَأْمُرُ بِذَلِكَ وَ يُعْطِي كُلَّ جُلَسَائِهِ نَصِيبَهُ حَتَّى لَا يَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسَائِهِ أَنَّ أَحَداً أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْهُ مَنْ جَالَسَهُ صَابَرَهُ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُنْصَرِفَ عَنْهُ مَنْ سَأَلَهُ حَاجَةً لَمْ يَرْجِعْ إِلَّا بِهَا أَوْ بِمَيْسُورٍ مِنَ الْقَوْلِ قَدْ وَسِعَ النَّاسَ مِنْهُ خُلُقُهُ وَ صَارَ لَهُمْ أَباً رَحِيماً وَ صَارُوا عِنْدَهُ فِي الْحَقِّ سَوَاءً مَجْلِسُهُ مَجْلِسُ حِلْمٍ وَ حَيَاءٍ وَ صِدْقٍ وَ أَمَانَةٍ لَا تُرْفَعُ فِيهِ الْأَصْوَاتُ وَ لَا تُؤْبَنُ فِيهِ الْحُرَمُ وَ لَا تُثْنَى فَلَتَاتُهُ مُتَعَادِلِينَ مُتَوَاصِلِينَ فِيهِ بِالتَّقْوَى مُتَوَاضِعِينَ يُوَقِّرُونَ الْكَبِيرَ وَ يَرْحَمُونَ الصَّغِيرَ وَ يُؤْثِرُونَ ذَا الْحَاجَةِ وَ يَحْفَظُونَ الْغَرِيبَ فَقُلْتُ كَيْفَ كَانَ سِيرَتُهُ فِي جُلَسَائِهِ فَقَالَ كَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَيِّنَ الْجَانِبِ لَيْسَ بِفَظٍّ وَ لَا غَلِيظٍ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَيَّابٍ وَ لَا مَزَّاحٍ وَ لَا مَدَّاحٍ يَتَغَافَلُ عَمَّا لَا يَشْتَهِي».[1]
1.1- جایگاه زمان در این روایت
انشاءالله این حدیث را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم. این حدیث در مدیریت زمان و تنظیم برنامه با توجه به آنات و زمان است. مربوط به انس انسان با انسان و دیگران است؛ اینکه باید عدالت و تدبیر را در این قسمت حاکم کنیم. انتظام و نظم روحی انسان برای مدیریت زمانهای مختلف است. زمان در اختیار ما است و فانی هم میشود. هیچ آنی، آنِ دیگر را درک نمیکند؛ اما حقیقت زمان، ماندنی است. اگر در این زمانیات و مکانیات و اجتماعیات به حقیقت زمان رسیدیم، ماندنی هستیم. همان وجه باقی است که عرض کردیم.
1.2- ارتباط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با اجتماع در عین ارتباط با خداوند
اخلاق رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نشان میدهد که دین انسان، دین تکروی نیست.
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهایمن در میان جمع و دلم جای دیگر است.[2]
با آن عظمت به مردم احترام میکردند.
1.3- مراقبت از زبان، احترام به بزرگان هر قوم و پرهیز از نفرتپراکنی
مراقب زبانشان بودند که عامل وحدت باشد، نه نفرت و تفرقه. زبان در اینجا اعم از زبان اصطلاحی است. بیان و بنان با هم است. اشاره هم هست. ﴿وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ﴾.[3] باید بزرگ هر قومی را احترام کنید. برخی قلمها، قلمهای تیز و آلوده است. باید ادب در کلام و نوشتار را داشته باشیم. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از تألیف قلوب، صرف نظر نمیکردند. «یحترس منهم»؛ از مردم مراقبت میکردند.
1.4- تفقد از اصحاب و برطرف کردن نیازهای آنان
«وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ»؛
اصحاب را تفقد میکردند. لزوما مالی نیست. اندیشهای هم هست. ﴿وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ﴾.[4] سائل، هم سائل علمی است و هم سائل اقتصادی است. نیازهای علمی را هم باید برطرف کنیم. برای رفع این هم نیاز به استعداد علمی داریم؛ مانند استعداد مالی. تفقد، رفع مشکل و جبران کمبودها است.[5] از دوستانشان سؤال می کردند و احوالپرسی میکردند.
1.5- تحسین و تقویت خوبیها و تقبیح و خوار شمردن بدیها
«وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ»؛
خوبیها را جلا میدادند و تقویت میکردند. بدیها را تقبیح میکردند. در تحسین حسنات و تقبیح قبیحات، اصلشان بر خودِ حسن و قبیح بود، نه اینکه کسانی که در حزب و گروه ما باشند، حسن هستند و کسانی که اینگونه نیستند، قبیح هستند. بر اساس طرفداران، تحسین و تقبیح نمیکردند. این حدیث، منظومهی سیروسلوکی و اجتماعی و اخلاقی رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را ترسیم میکند.