« فهرست دروس
درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

نقش محبت در دین و تجلی آن در اربعین/محبت و دین_ ماهیت دین /محبت و دین

 

موضوع: محبت و دین/محبت و دین_ ماهیت دین /نقش محبت در دین و تجلی آن در اربعین

 

1- بحث اخلاقی (محبّت و دین)

1.1- نسبت دین با محبّت

در بیان حدیث شریفی از امام باقر (علیه‌السلام) بودیم که فرمودند: ... عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ زِيَادٍ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه‌السلام)‌ فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ: «... وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَلَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ‌: "إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ".‌[1] أَوَلَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌وآله):‌ "حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ‌"،[2] وَ قَالَ‌: "يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ".[3] فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛[4] که دین، محبّت است و محبّت، دین است. یک احتمال بادقتی که در این حدیث شریف است، این است که اوّل آمده است: «الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ» و بعد فرمودند: «الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ». قضیّه و قانون اوّل این است که دین، حبّ است. تساوی بین این دو برقرار شده است.

1.1.1- بیان علمی حدیث شریف

در جمله‌ی اول دین، معلول است و علّتش، محبّت است. در فراز دوم می‌گوید: محبّت، علّت است و معلولش، دین است. ما در بیان حدیث شریف، عرض‌مان این است که این حدیث، علّت و معلول را بررسی و بیان می‌کند و نسبت بین علّت و معلول را تساوی می‌گیرد. این تساوی، مهمّ است. اگر جای موضوع و محمول عوض شود و نسبت، تغییر نکند؛ قضیّه‌ی موجبه‌ی کلیّه است. قضیّه‌ی موجبه‌ی کلیّه چه در شرطیه‌ی متّصله و چه در حملیّه -این قانون، دست‌تان باشد- بیان علّیّت و معلولیّت کامل است. در بیان علّیّت و معلولیّت کامل، وقتی که علّت تامّه بیاید، معلول از آن سرپیچی نمی‌کند. چه علّت تامّه، دین باشد که محبّت را می‌آورد و چه محبّت، علّت تامّه باشد که دین را می‌آورد. این بیانِ علمیِ حدیثِ شریف است.

1.1.2- بیان عملی حدیث شریف

بیان عملی حدیث شریف این است که تمام انسان‌ها در همه‌ی کارها، اسیر محبّت هستند. همین‌جا که هستیم، روبروی حرم مطهّر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در فیضیه نشسته‌ایم؛ محبّت، ما را آورده است. تمام کارهای مردم جهان در بازار و بیرون، همه بر اساس محبّت است و این را باید مدیریت کرد. محبّت، هم جمع‌کننده است -نکته‌ی تربیتی- و هم تفرقه‌آور است. محبّت، هم وسیله‌ی اشتراک است و هم وسیله‌ی امتیاز است. در مباحث علمی، تشکیک خاص داشتیم و عام. ما به الاشتراک و ما به الامتیاز در تشکیک عام، دو چیز است و در خاص، یکی است. جایی که این دو، یکی هستند، باید دقت داشته باشیم که دچار تفرقه نشویم.

1.2- ماهیت دین

دین، دستورالعمل‌های مختلفی است که انسان بر اساس آن حرکت می‌کند.[5] اعتقادی یا اخلاقی یا شخصی یا فردی یا اجتماعی یا سیاسی باشد، فرقی ندارد. مجموع دستورهای یک شخص و نقشه‌ی راهی که می‌خواهد حرکت کند، دین است. انسان خودش را گروی در آن دستورها و حالات می‌گذارد. دِین را هم که «دِین» می‌گویند که از ماده‌ی «دین، دَانَ، یَدِینُ» است،[6] به همین جهت است.[7]

1.3- عدم توجّه و علم به اسباب

اگر سیر علمی و عملیِ برهانی و ایقانی‌مان را این‌طور قرار دهیم، بهتر است. تمام کارهای ما، بی‌ارتباط نیست. در نظام وجود، «اتّفاق» نداریم. اینکه چیزی بی‌علّت باشد و سبب نداشته باشد، نداریم. انّما الکلام این است که ما معمولاً یا توجّه به اسباب نداریم و یا علم به اسباب نداریم؛ پس گمان می‌کنیم که اتّفاقی است.

1.4- نقش محبّت در دین و تجلّی آن در اربعین

حال که چنین شد دین را می‌توانیم به‌عنوان مجموعه‌های مختلفی که سر و کار داریم، باید ببینیم چه هست؟ این روایت می‌گوید: «عامل اصلی همه‌ی این‌ها، محبّت است». خداوند ان‌شاءالله جمعیّت اربعین را بیشتر کند و ثواب‌شان را بیشتر کند و ما را هم در ثواب آنان شریک گرداند؛ قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: ﴿يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا﴾.[8] همان که شعارشان این بود که «حبّ الحسین یجمعنا». حبّ الحسین، همان حبّ حُسن الهی و حبّ واقعی است.

 


logo