< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

97/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مضاربه/ ادامه قاعده در مضاربه/ بحثی در آیه اکل مال به باطل

﴿يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تجرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِكُمْ رَحِيمًا﴾[1] .

دو نظر در استثناء آیه وجود دارد؛ متصل و منفصل. اگر استثناء متصل باشد، دال بر حصر است. در نتیجه آیه می‌گوید قاعده بطلان عقود است و هر عقدی باطل است مگر اینکه تجارت عن تراض باشد؛ اما اگر استثناء منقطع باشد، قاعده بطلان عقود برداشت نمی‌شود.

گفتیم که آقای خویی به استثناء متصل قائل هستند.

وجه نظریه آقای خویی: (سید و برخی دیگر نیز همین را می‌گویند)

اساسا استثناء منقطع، لعل از اغلاط باشد. ما چنین استثنائی نداریم. اگر هم غلط نباشد، خلاف فصاحت و بلاغت است. در مثال «ما رایت احدا من العلماء الا بطیخا»، همه عدم فصاحت می‌فهمند.

مرحوم سید اضافه می‌کند که «الا» به معنای «لکن» نیست. با این توجیه، نمی‌توان فصاحت ایجاد کرد. دلیلش این است که اگر به جای «الا» «لکن» بگذارید، معنای درستی نمی‌دهد. «الا» به همان معنای خودش است و در نتیجه استثناء منقطع، یا غلط است یا اگر وجود دارد، خلاف فصاحت است.

البته اگر نوعی تناسب بین مستثنی و مستثنی‌منه باشد، شاید خلاف فصاحت نباشد. مانند «ما رایت احد من العلما الا خدامهم». مگر اینکه بگوییم علماء، مسامحتا ایشان و من تبع را شامل می‌شود که استثناء متصل می‌شود.

ادامه وجه آقای خویی:

قرآنی که در حسن تعبیر در اعلی درجات است، نمی‌شود درون خودش استثناء منقطع داشته باشد.

وجه متصل بودن استثناء به این شکل است که در اینجا مستثنی‌منه محذوف است و علت جای آن نشسته است (مثلا در «و من کفر فان الله غنی عن العالمین»، قطعا «فان الله ...» جواب شرط نیست؛ زیرا مفهوم مخالف آیه غلط می‌شود. جواب شرط چیز دیگری مانند «لاتحزن» است که محذوف است).

آیه چنین است: «لا تا کلوا اموالکم "بسبب من الاسباب" "فانها باطله"». در اینجا «بالباطل»، علت «لا تاکلوا» است. الا اینکه تجارت عن تراض باشد. «بسبب من الاسباب» که مستثنی منه است، محذوف است. باء بالباطل، در معنای سببیت نیست.

این بحث در ذیل بحث بیع فضولی نیز مطرح شده است.

آقای تبریزی و دیگران:

این باء ظهور در سببیت دارد که خلاف حرف آقای خویی است. همچنین ظهور آیه خلاف حرف ایشان ست. «بالباطل» نمی‌تواند ظهور در علت و سبب داشته باشد. اینجا فرق دارد با «فان الله غنی عن العالمین».

مگر اینکه آقای خویی بگویند آری؛ باء سببیت است و ظهور آیه همان است که شما می‌گویید؛ اما این خلاف فصاحت است. پس باید دست از ظهور باء برداریم تا خلاف فصاحت در قرآن رخ ندهد.

استاد: آقای خویی، الا را همان معنای استثناء معنا کردند نه به معنای «لکن». اگر لکن معنا کنند، دیگر مشکلی پیش نمی‌آید.

شاید کسی بگوید معنا کردن الا به لکن خلاف ظاهر است. می‌گوییم کار شما (آقای خویی) نیز خلاف ظاهر است. الا به معنای لکن است. اگر این را هم نپذیریم، آیه مجمل است. همچنین همیشه استثناء منقطع قبیح و خلاف فصاحت نیست. مانند مثال «الا خدامهم». شاید آیه نیز از این قبیل باشد. مجاز هم نیست. زیرا مجاز عنایت می‌خواهد و ما چنین احساسی نمی‌کنیم.


[1] سوره النساء: آیه 29.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo