درس خارج فقه استاد حمید درایتی
97/07/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ربا/ مستثنیات ربا/ ادامه روایت اول
ادامه روایت اولبیان شد ولد در عرف برخی مناطق عرب به فرزند پسر اطلاق میشود. بر همین اساس برخی تشکیک کردهاند که ولد در این روایت اعم از فرزند پسر و دختر باشد و ممکن است بین پدر و دختر ربا باشد. در صورت شک نیز ادله فوقانی فعال میشوند؛ ادلهای که دال بر حرمت ربا است.
«ولد» در لغتوقتی به کتب لغت مراجعه شود میبینیم واژۀ ولد، فرزند ذکر و انثی را شامل میشود[1] .
برخی آقایان مثل آخوند میگویند لغویون، خبرۀ موارد استعمال هستند نه موارد وضع. البته استعمال عام و نه استعمال بخشی از اعراب.
از سویی لغویون قائل اند که ولد اعم از پسر و دختر است. از سویی دیگر برخی استعمالات عرب این زمان، ولد را مختص به پسر میدانند. ما میگوییم استدلال به این استعمال بر محدود کردن ولد به فرزند پسر ناتمام است؛ زیرا ابتدا باید اثبات شود این استعمال متصل به عصر معصوم است و از آنجا که راهی بر این اثبات نیست، همان معنای لغوی مرجع است. پس ولد اعم از ذکور و اناث است.
«ولد» در کتاب و سنتخوب است به استعمالات قرآنی و روایی واژه ولد نیز مراجعه کنیم. برای نمونه:
• ﴿لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها﴾[2] این آیه بحث شیردهی است و اختصاصی به ولد ذکور ندارد.
• ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزي والِدٌ عَنْ وَلَدِه﴾[3] در اینجا نیز مطلق ولد ملاک است.
در روایات نیز با کلیدواژه حق الولد علی والده و دیگر عبارات، عمومیت «ولد» اثبات میشود. برای نمونه:
• يَا عَلِيُّ حَقُ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُحْسِنَ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحاً [4]
• أَرْبَعَةٌ لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ حَتَّى تُفَتَّحَ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تَصِيرَ إِلَى الْعَرْشِ الْوَالِدُ لِوَلَدِه[5]
موارد بسیار فراوان است. آری برخی موارد قابل تعمیم نیست. برای نمونه:
• الرَّجُلُ يَنْزِلُ فِي قَبْرِ وَالِدِهِ وَ لَا يَنْزِلُ الْوَالِدُ فِي قَبْرِ وَلَدِهِ[6]
نتیجه بحث ذکور و اناثوقتی وضع لغوی بررسی شد، به اطلاق آن که عمومیت ولد در ذکور و اناث است اخذ میکنیم. استعمالات قرآنی و روایی نیز موید بر عمومیت ولد است.
ما در واقع دودلیل داریم:
1. وضع لغوی
2. کثرت استعمال در ذکور که ظهور انصرافی میسازد؛ حتی اگر وضع لغوی قابل اثبات نباشد. خلاف آن نیز قابل اثبات نبود.
ولد صلبیآیا پدر بزرگ میتواند از نوه خودش ربا بگیرد؟ در لغت ولد بر فرزندان غیر صلبی هم اطلاق میشود. الا اینکه بگوییم حکم ربا به قدری شدید است که به قدر متیقن که ولد صلبی است اکتفا کنیم.
ولد رضاعیقطعا شامل استثناء ربا نمیشود؛ زیرا متولد از انسان نیست و اطلاق آن مسامحی است.
مراد از «رجل»آیا «رجل» یادشده در روایت، خصوصیت دارد یا مطلق پدر و مادر است؟ در روایات فراوان داری که رجل خصوصیت ندارد و مرأة را نیز شامل میشود. در اینجا نیز تعدی میکنیم؛ زیرا حقوقی که برای والدین مطرح شده حداقل مساوی است و پدر برتری بر مادر ندارد. اگر پدر بتواند ربا بگیرد مادر هم میتواند.
روایتی در کتاب فقه الرضا داریم که لیس بین الوالد و ولده ربا. در مورد این کتاب مطالبی قبلا گفتیم که برخی گفتهاند این کتاب کاملا روایی است. ما گفتیم این کتاب فقهی است و این نیست که تمامش روایت باشد. البته فقه متقدمین غالبا روایت بوده است. در هر صورت نمیتوان به آن به عنوان کتاب روایی نگاه کرد.
حال فرض کنیم کتاب روایی است. آیا بین «والد» و «رجل» تفاوت است که ما از والد چیزی بفهمیم که از رجل نمیفهمیم؟
در تعابیر، والد و والده داریم. گاهی والد بر والده هم اطلاق شده ولی قرینه میخواهد. ممکن است اینجا والد گفته شده و والده هم مراد باشد. البته این احتمال اولا احتمال بلادلیل است و ثانیا اگر والده هم مراد بود باید با واژۀ «والدین» مطلب را میرساندند.
به واژۀ رجل باز میگردیم. ما اگر بخواهیم مادر را نیز داخل استثناء کنیم، باید از کلمه رجل الغاء خصویت کنیم. آیا در اینجا میشود؟
از باب اشتراک احکام چنین امکانی نداریم؛ زیرا در حوزه «تخصیص»، قاعده اشتراک احکام نداریم. در اثبات حرمت ربا اشتراک جاری است ولی در تخصیص آن خیر.
تنها دلیل همان تساوی دو جایگاه پدر و مادر است. اما این دلیل نیز کافی نیست. زیرا پدر به لحاظ حقوقی ولایتی دارد که مادر ندارد. ممکن است اینجا «رجل» به خاطر آن ولایت پدر بر مال فرزند که در برخی موارد در فقه داریم، مخصوص پدر باشد. پس الغاء خصوصیت مشکل است.