< فهرست دروس

درس رجال استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1401/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: توثیقات عامه/اسند عنه در کلام شیخ طوسی /بررسی وجوه مختلف

در بحث رجال موضوع در خصوص یکی از مهمترین مباحث مربوط به توثیقات عامه بود و آن اینکه شیخ طوسی در وصف بسیاری از روات جمله أسند عنه یا اُسند عنه آورده است . در اینکه مقصود از این جمله چه چیزی می باشد همانطوری که در جلسات گذشته بیان شد هشت وجه متصور است. بعضی از این وجوه قائل دارد و بعضی دیگر ندارد.

براساس بعضی از این وجوه این جمله دال بر وثاقت کسی است که شیخ آن را در وصف او آورده است.

و براساس بعضی از وجوه این جمله دال بر اعتبار روایاتی است این شخص نقل می کند.

و بر اساس بعضی دیگر از وجوه این جمله دلالت بر مدح را وی دارد.

و براساس سایر وجوه نه دال بر وثاقت راوی و نه دال بر اعتبار آن راوی و نه دال بر مدح راوی می باشد.

وجه ششم و هشتم

این دو وجه وجوهی هستند که اگر ثابت می شد که مقصود شیخ طوسی یکی از این دو وجه است، در این صورت دلالت بر وثاقت آن راوی داشت و می توانستیم بگوییم: کل من قال الشیخ فی وصفه انه أسند عنه کان ثقة .

ولی این وجه ششم و هشتم مورد نقد قرار گرفت و رد شد و گفتیم که نمی تواند این دو وجه مراد شیخ طوسی باشد.

وجه دوم

وجه دوم وجهی بود که دلالت بر اعتبار روایاتی که این راوی نقل می کند داشت. که در کلام محقق داماد آمده بود.

و این وجه هم در جلسات گذشته مورد نقد قرار گرفت.

وجه سوم

وجه سوم این بود که این جمله با صیغه مجهول "اُسُند عنه" خوانده شود. و معنای آن این باشد که این شخص کسی است که اجلا از او بصورت اعتماد بر او روایت کرده اند . لذا این جمله مدحی در حق این شخص شناخته می شود. این وجه اگر ثابت شود این جمله دلالت بر مدح راوی دارد.

مناقشه

لکن این وجه سوم نیز قابل مناقشه است. اینکه معنای اُسند عنه رووا عنه الاجلاء باشد، با ظاهر این لفظ سازگاری ندارد و خلاف ظاهرش می باشد چرا که:

اولا: کسی به جای روا ، أسند را استعمال نمی کند و نیز به جای روی اُسند را استعمال نمی کند.

ثانیاً: اکثر کسانی که شیخ طوسی وصف اُسند عنه را برای آن ها آورده است اشخاص مجهولی هستند و بلکه بعضی از آن ها تنها یک روایت در فقه دارند. و با این وجود چگونه شیخ طوسی می فرماید این شخص اُسند عنه یعنی اجلا از او روایاتی را با اعتماد بر او نقل کرده اند.

ثالثاً: اگر مقصود از اُسند عنه روایات اجلا از این اشخاص باشد این خصوصیت فقط مختص گروهی از اصحاب امام صادق علیه السلام و یا گروه کمی از اصحاب امام باقر علیه السلام و یا گروه کمی از اصحاب امام کاظم علیه السلام نیست. بلکه بسیاری از اصحاب سایر معصومین از جمله کسانی هستند که الاجلاء رووا عنه . همان کسانی که خیلی از این ها معروف به صدق و از اصحاب اجماع شناخته می شوند ولی شیخ در خصوص آن ها کلمه ی عنه را ذکر نمی کند.ن اینکه شیخ طوسی

لذا به نظر می رسد این وجه سوم وجه قابل دفاعی نبوده و نمی تواند سندی باشد برای اثبات مدح آن کسی که شیخ طوسی این جمله را در وصف او آورده است.

وجه اول:

وجه اول از این وجوه این بود که با صیغه ی معلوم خواند شود. یعنی أسند عنه و معنای آن این باشد که این شخص هرگاه از امام صادق علیه السلام روایت می کند با واسطه از امام صادق روایت کرده است و هیچ گاه خودش مستقیم از امام صادق روایت نمی کند.

و اثر این معنا آنجایی ظاهر می شود که همین شخص بلا واسطه از امام صادق روایت کرده باشد که براساس این معنا، معلوم می شود که در اینجا واسطه حذف شده است.

مناقشه

این وجه وجهی بود که در فرمایش محقق خویی مطرح شده بود ولی از چند چهت قابل مناقشه است:

اولاً: اگر این مقصود شیخ باشد مستلزم این است که این راوی در جمله اصحاب امام صادق علیه السلام در کلمات ذکر نشود.چون فرض این است که این شخص هرچه روایت می کند ، با واسطه یدیگران است و خودش در محضر امام صادق علیه السلام نبوده تا بی واسطه روایت کند. یعنی این شخص باید در جمله من لم یرو عنه یا من روا عنه بالواسطه نقل شود. در حالی که بسیاری از کسانی که این جمله را شیخ در وصف آن ها آورده است از کسانی هستند که خود شیخ آن ها را از اصحاب امام صادق شمرده است.

ثانیاً: این معنا از أسند عنه با کلام خود شیخ طوسی در ترجمه جابر بن یزید جعفی و ترجمه محمد بن اسحاق بن یسار و ترجمه محمد بن مسلم تنافی دارد. چون خود شیخ از این ها بدون واسطه از امام صادق علیه السلام روایت می کند. و این ها کسانی هستند که امام صادق علیه السلام را درک کرده اند و از اصحاب ایشان می باشند. لذا این وجه نیز قابل قبول نمی باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo