< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد العامة او غیر المختصة بباب واحد/قاعده لاضرر /مفاد مفردات قاعده

 

بنا شد که بحث خارج فقه که درگذشته شروع‌شده است، مربوط به‌قاعده مهم فقهی لاضرر مطرح شود، قبل از اینکه در اصل بحث از این قاعده وارد بشویم شایسته است به دو نکته مهم توجه شود.

نکته اول اینکه: قاعده لاضرر یکی از مهم‌ترین قواعد فقهیه ای است که در تمام ابواب فقه قابل جریان و تطبیق است، طوری که بعضی از اندیشمندان فقهی اهل سنت میگویند: تمام فقه در پنج اصل کلی پایه‌ریزی شده است که یکی از آن پنج اصل کلی قاعده لاضرر هست.[1]

لذا اهتمام به این قاعده در دستور کار فقها از قدیم‌الایام تا به عصر حاضر بوده است و کسی که در قاعده لاضرر بتواند نتیجه مطلوب علمی بگیرد، می‌تواند با استناد به این قاعده حکم بسیاری از فروعات فقهی را من اول الطهاره الی‌آخر الدیات به دست بیاورد.

نکته دوم این است: با توجه به اینکه شروع این قاعده را در سال گذشته داشتیم، شایسته می‌بینم یک گزارش اجمالی ازآنچه در آن جلسات مطرح شد داشته باشیم و به بحث که در ادامه هست ادامه دهیم

در قاعده لاضرر جهاتی موردبحث است ازجمله مهم‌ترین جهات بحث قاعده بحث سندی آن است که در جلسات گذشته به‌طور مفصل بحث کردیم و بیان نمودیم.

در جلد هشتم قواعد فقهیه قاعده لاضرر بیان‌شده است.

اما جهت دوم بحث که مقداری پیش رفته بودیم ولی از اول بحث می‌شود.

جهت دوم از جهات بحث در قاعده لاضرر مربوط به بیان مفاد و مفهوم این قاعده مهمه است، تعیین مفاد این قاعده نقش بسیار کلیدی برای تطبیق این قاعده بر فروعات فقهی دارد، در این خصوص عرض می‌کنیم که بیان و توضیح این قاعده نیاز به آن دارد از دو امر اساسی بحث شود

امر اول مربوط به بررسی مفاد مفردات و الفاظ این قاعده است، یعنی بررسی معنای «لا»، «ضرر» و «ضرار»

اما معنی «لا»

عرض می‌کنیم در معنی «لا» و در حدیث لاضرر و لاضرار فی الاسلام در نفی تحقق نفی ضرر استفاده‌شده است

اما اینکه مراد جدی شارع از کلمه لا که لای نافیه است، در این حدیث چه چیزی هست این در بحث امر دوم بررسی می‌شود.

دومین کلمه «ضرر» است، علی‌الظاهر کلمه ضرر اسم مصدری الضرّ است و در لغت برای کلمه ضرر معانی مختلفه ای ذکر کردند

ازهری در کتاب تهذیب اللغة می‌گوید: قال الليث: الضَّرّ والضُّرُّ: لغتان، فإذا جمعت بين الضَّر والنّفع فتحت الضاد، وإذا أفردتَ الضُّرّ ضَمَمْتَ الضاد إذا لم تجعله مصدراً، كقولك: ضَررت ضُرّاً. هكذا يستعمله العرب. قال: وقال أبو الدُّقَيْش: الضُّرُّ: ضِدّ النفع: والضُّر: الهُزَال وسُوء الحال، والضَّرَرُ: النُّقصان[2] نقصان و کاستی ضرر است

جوهری در کتاب الصحاح میگویند: الضَّرُّ: خلاف النفع؛ و قد ضَرَّه و ضَارَّهُ بمعنًى؛ و الاسم الضَّرَرُ.

قال ابن السكيت: قولهم: لا يَضُرُّكَ عليه جَمَلٌ، أى لا يزيدك؛ و لا يَضُرُّكَ عليه رجلٌ، أى لا تجد رجلًا يَزيدك على ما عند هذا الرجل من الكِفاية.[3] حاصل یک شی را به نقصان می‌رسد میگویند ضرر

فراهیدی در کتاب العین: الضر والضر لغتان، فإذا جمعت بين الضر والنفع... والضرر: النقصان يدخل في الشئ، تقول: دخل عليه ضرر في ماله... والضرر: الزمانة، ومنه قوله تعالى: ﴿غير أولي الضرر﴾[4] ... وأضر الطريق بالقوم: ضاق بهم ودنا منهم.[5] آن کاستی که در یک شی وارد شود میگویند ضرر

ابن منظور در لسان العرب: ضرر: فِي أَسماء اللَّهِ تَعَالَى: النَّافِعُ الضَّارُّ، وَهُوَ الَّذِي يَنْفَعُ مَنْ يَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ وَيَضُرُّهُ حَيْثُ هُوَ خَالِقُ الأَشياء كلِّها: خيرِها وَشَرِّهَا وَنَفْعِهَا وَضُرِّهَا... وضَرَّهُ يَضُرّه ضَرّاً وضَرّ بِه وأَضَرّ بِه وضَارَّهُ مُضَارَّةً وضِراراً بِمَعْنًى؛ وَالِاسْمُ الضَّرَر... والضَّرُّ: سُوءُ الْحَالِ... والضَّرَرُ: النُّقْصَانُ يَدْخُلُ فِي الشَّيْءِ،... والضَّرَرُ: الضِّيقُ. ومكانٌ ذُو ضَرَرٍ أَي ضِيقٍ.[6] ضرر به نقصانی گفته می‌شود که برشی وارد می‌شود

در کتاب مصباح المنیر نظیر همین سخن آمده میگوید: وَالاسْمُ الضَّرَرُ وَقَدْ أُطْلِقَ عَلَى نَقْصٍ يَدْخُلُ الْأَعْيَانَ[7] اسم ضر ضرر است بر نقصی که بر اعیان خارجی وارد می‌شود اطلاق می‌گردد

بر این اساس تأمل در کتبی که اشاره شد و کتب دیگر لغت عرب به ما می‌فهماند که ضرر به معنی نقصان است، کما اینکه ضر یا ضرر معنی نقص است، اما سایر معانی که در لغت عرب برای ضرر ذکرشده است در حقیقت معنی ضرر نیست بلکه این‌ها از مصادیق ضرر است،

از مصادیق نقصان است، مثل سو الحال مثل ضیق. ذکر این امور در اعداد معنی ضرر از باب خلط مفهوم به مصداق است.

و یا می‌توانیم بگوییم مجموعه اموری که به‌عنوان معانی ضرر ذکر می‌شود دو گروه می‌باشند.

گروه اول اموری هستند از باب خلط مفهوم به مصداق ذکر شدند مثل عما کوری و مرض مریضی و ...

گروه دوم گروهی هستند که به معنای نقص برمی‌گردد مثل ضیق و سوء حال که از معانی مترتب بر نقص هستند

فعلی هذا در پاسخ به این سؤال که ضرر در حدیث لاضرر از نگاه لغت عرب به چه معناست؟ میگوییم ضرر اسم مصدر برای ضر و به معنی نقصان است

البته نقص هر شی‌ء به‌حسب خود آنشی هست، گاهی نقص به‌صورت کمی است مثل ضیق مکانی نقص

گاه کیفی است سوء الحال بالمرض

گاه عینی است مثل نقص عضو

گاه اعتباری است مثل ضایع شدن حقی از حقوق دیگران

و گاهی مربوط به اعراض است مثل هتک حرمت یکی

و ضرر در بسیاری از آیات قران کریم به همین معنی واردشده است

﴿لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا﴾[8]

﴿لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ﴾[9]

﴿وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا﴾[10] و سایر آیات شریفه و در روایات هم همین معناست

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo