< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

99/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: مطلب یازدهم: گستره تعمیم خطابات شفاهی/نکته پنجم: ثمرات مسأله /ثمرات اصولی مسأله

 

ادامه مطلب یازدهم: گستره تعمیم خطابات شفاهی

بیان شد در این مطلب، بحث از آن است که پس از پذیرش دلالت عمومات و اطلاقاتی که در مقام مخاطبه به اشخاص، القاء شده است بر اصل عموم و اطلاق، گستره استیعابی و شمولی این عمومات و اطلاقات چقدر بوده و آیا محدود به حاضرین در مجلس تخاطب است یا آنکه شامل غائبین و بلکه معدومین نیز می گردد؟

بیان شد که بحث در خصوص این مطلب ذیل چند نکته پی گیری می شود. بحث از نکته اوّل یعنی پیشینه تاریخی بحث، نکته دوّم یعنی یعنی تحریر محلّ نزاع، نکته سوّم یعنی اقوال در مسأله و نکته چهارم یعنی بررسی ادلّه اقوال بیان گردید. در ادامه به بیان نکته پنجم یعنی ثمرات فقهی مسأله خواهیم پرداخت.

نکته پنجم: ثمرات مسأله

در گذشته مکرّراً بیان گردید مسائل علم اصول به لحاظ ثمرات مترتّب بر آنها بر دو قسم هستند:

قسم اوّل مسائل اصولیّه ای است که به صورت مستقیم در استنباط حکم فقهی، تأثیری نداشته و بلکه به صورت غیر مستقیم، مؤثّر در استنباط حکم فقهی هستند یعنی دارای ثمره اصولیّه ای هستند که آن ثمره اصولی، در استنباط فقهی تأثیرگذار می باشد؛ بنا بر این مسأله اصولی در این قسم به واسطه مسأله اصولی دیگر در حکم فقهی، تأثیر گذار می باشد؛

امّا قسم دوّم مسائل اصولیّه ای است که ثمرات فقهی مستقیم داشته و به صورت مستقیم و بدون واسطه سایر مسائل اصولیّه، در استنباط حکم فقهی تأثیر گذار می باشد.

بت توجّه به این مقدّمه گفته می شود ما نحن فیه از قسم اوّل می باشد. لذا شایسته است ابتدا ثمرات اصولی این مسأله مطرح شود تا بتوان ثمرات فقهی مترتّب بر این ثمرات اصولی را مطرح نمود.

ثمرات اصولی مسأله

محقّق خراسانی در کفایة[1] ، دو ثمره را که در کلام برخی دیگر از اصولیّون، به عنوان ثمره تعمیم یا تخصیص ذکر شده است، بیان می نمایند.

ثمره اوّل: حجّیّت ظهور مفهوم برای معدومین حتّی در صورت مخالفت با ظهور مفهوم برای حاضرین

این ثمره را ابتدا محقّق قمیّ «رحمة الله علیه» در قوانین[2] مطرح نموده اند مبنی بر اینکه اگر خطابات شفاهیّه، شامل معدومین نیز بشود، ظهور مفهوم برای معدومین، حجّت خواهد بود حتّی در صورتی که با ظهور مفهوم برای حاضرین، متفاوت باشد؛ امّا اگر خطابات شفاهیّه مختصّ به حاضرین باشد، ظهور مفهوم برای معدومین حجّت نبوده و معدومین باید تابع ظهور مفهوم برای حاضرین باشند.

ثمره دوّم: صحّت تمسّک غائبین و معدومین به عمومات خطابات شفاهیّه

این ثمره به وحید بهبهانی نسبت داده شده است[3] مبنی بر اینکه اگر خطابات شافهیّه، شامل غائبین و معدومین نیز بشود، تمسّک به عمومات خطابات شفاهیّه برای غائبین و معدومین صحیح می باشد، مثلاً وقتی خداوند متعال می فرماید: «اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله»، غائبین و معدومین می توانند به عموم این آیه تمسّک کرده و وجوب نماز جمعه را برای خود ثابت نمایند؛ امّا اگر خطابات شفاهیّه، مختصّ به حاضرین دانسته شود، تمسّک به عمومات خطابات شفاهیّه برای غائبین و معدومین ممکن نبوده و مثلاً در این آیه شریفه نمی توانند با تمسّک به خطاب، وجوب نماز جمعه را برای خود ثابت نمایند، زیرا این خطاب، اختصاص به حاضرین داشته و قاعده اشتراک تکلیف میان حاضرین و غائبین نیز برای اثبات حکم برای غائبین مفید نخواهد بود، زیرا قاعده اشتراک تنها در صورتی مفید اثبات حکم حاضر برای غائب می باشد که اتّحاد صنف غائب با حاضر احراز شود، مثلاً حکم ثابت در خطاب برای مسافر به واسطه قاعده اشتراک تنها برای مسافرین معدوم ثابت می شود نه برای غیر مسافرین معدوم و از آنجا که در ما نحن فیه این احتمال وجود دارد که وصف حضور، دخیل در ثبوت حکم برای حاضرین باشد، اتّحاد صنفی معدومین با حاضرین احراز نگردیده و لذا قاعده اشتراک نیز مفید اثبات حکم خطابات شفاهیّه برای معدومین نخواهد بود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo