< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

99/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حج/استطاعت /ادامه بحث در روایت دوم

 

وجه اول: دخول در حرم که در فقره اول از روایت آمده کنایه از احرام است لذا اینکه امام فرمود «إِنْ كَانَ صَرُورَةً ثُمَّ مَاتَ فِي الْحَرَمِ فَقَدْ أَجْزَأَ عَنْهُ حَجَّةُ الْإِسْلَامِ» در واقع به این معنا است که «إِنْ كَانَ صَرُورَةً ثُمَّ مَاتَ مُحرِماً فَقَدْ أَجْزَأَ عَنْهُ حَجَّةُ الْإِسْلَامِ» و وقتی مراد از فی الحرم، فی الاحرام باشد منطوق فقره اول موافق با منطوق فقره دوم می‌شود و هیچ تعارضی بین اینها وجود ندارد و بر اساس دفع این تعارض، ملاک در اجزای حج ناقص از حجة الاسلام، موت فی حالة الاحرام می‌شود و نتیجه این می شود که اگر شخص بعد از احرام از دنیا رود هرچند بعضی اعمال انجام گرفته باشد کفایت از حج کامل و حجة الاسلام می‌نماید.

اشکال این وجه: همانطوری که در ذیل روایت اول هم ذکر شد خلاف ظاهر می‌باشد یعنی اینکه کلمه فی الحرم استعمال شود و از آن فی حالة الاحرام استفاده گردد و اراده شود خلاف ظاهر عبارت است به خصوص اینکه در فقره دوم به موت بعد الاحرام هر چند به صورت مفهومی اشاره می‌شود و با وجود دلالت فقره دوم بر کفایت موت بعد الاحرام چه نیازی بود که به صورت منطوقی در فقره اول به آن دلالت داده شود.

وجه دوم: بعضی مثل سید یزدی و سید شاهرودی می‌فرمایند: این که امام در فقره دوم می‌فرماید «قَبْلَ أَنْ يُحْرِمَ» به معنای «قبل أن یدخل الحرم» است یعنی ذکر احرام شده و از آن، حرم اراده شده است برعکس وجه اول. نظیر این استعمال در کلام عرب گاه دیده می‌شود مثلاً می‌گویند «زید أیمن» و مقصود این است که «دخل الیمن» یا می‌گویند «زید أنجد» و مقصود این است که «دخل فی نجد». در مانحن فیه هم وقتی می‌فرماید «قَبْلَ أَنْ يُحْرِمَ» مقصود «قبل أن یدخل الحرم» است و اگر مراد این باشد تعارضی بین منطوق فقره دوم و فقره اول وجود نخواهد داشت و بلکه مفهوم هر یک از دو قضیه شرطیّه کاملاً مطابق با منطوق آن قضیه و فقره دیگر است به این معنا که فقره اول می‌فرماید موت فی الحرم باعث کفایت حج ناقص از حجة الاسلام می‌کند مفهوم فقره دوم هم می‌گوید موت بعد از حرم موجب اجزای این حج ناقص از حجة الاسلام می‌باشد و بر اساس این وجه می‌توانیم بگوییم که این روایت بر حسب هر دو فقره‌ای که در آن اخذ شده دلالت دارد بر اینکه ملاک اجزا، موت در حرم است اعم از اینکه محرم شده یا نشده باشد.[1] [2]

اشکال این وجه: همانند وجه گذشته بعید و خلاف ظاهر است چون هیچ توجیهی برای حمل کلمه «یحرم» بر دخول فی الحرم دیده نمی‌شود و به تعبیری دیگر؛ حمل جمله «قبل ان یحرم» بر دخول در حرم اگر چه با بعضی از استعمالات در کلام عرب سازگاری دارد ولی این استعمال در حدی نیست که تفهیم آن به مخاطب نیاز به قرینه نداشته باشد بلکه در مثل لفظی مانند «قبل ان یحرم» آنچه که این لفظ ظهور در آن دارد تلبس در احرام است و حمل آن بر غیر از تلبس به احرام مثل دخول فی الحرم احتیاج به قرینه دارد و در مانحن فیه این قرینه منتفی است.

وجه سوم: فقره اول که در آن مات فی الحرم وارد شده ناظر به خصوص صورتی از دخول فی الحرم است که بعد از احرام صورت گرفته باشد با این توضیح که؛ دخول فی الحرم صوری دارد یکی دخول فی الحرم مُحرِماً و دیگری دخول فی الحرم مُحِلاً است. و از آنجا که اکثر کسانی که داخل در حرم می‌شوند با حالت احرام وارد می‌گردند چنانچه دخول فی الحرم در کلامی استعمال شود منصرف به جائی است که شخص محرماً داخل در حرم شده و بر این اساس منطوق فقره اول با منطوق و مفهوم فقره دوم تنافی ندارد به دلیل اینکه بر اساس این توجیه، مات فی الحرم در فقره اول به معنای من مات فی الحرم محرماً است و منطوق فقره دوم که دلالت بر عدم اجزا داشت من مات قبل الاحرام است و مفهوم فقره دوم که دلال بر اجزا می‌باشد من مات فی الاحرام است و نتیجه آن می‌شود که موت بعد الاحرام جهت اجزای این حج از حجۀ الاسلام کفایت کند.

اشکال این وجه: انصراف یک لفظ به یکی از افراد معنایش منشأهای مختلفی می‌تواند داشته باشد؛ یکبار منشأ انصراف، غلبه وجودی آن فرد است یکبار، غلبه استعمالی لفظ در آن فرد است و بار دیگر، مناسبت حکم با موضوع است. در مانحن فیه تنها منشأ که می‌تواند به عنوان انصراف لفظ فی الحرم به الدخول فی الحرم محرماً مطرح شود غلبه وجودی دخول فی الحرم فی حالة الاحرام است که در علم اصول مفصل بحث کردیم آیا غلبه وجودی منشأ انصراف بدوی است که اعتباری ندارد یا منشأ انصراف مستقر است که اعتبار دارد؟ و در آنجا نتیجه گرفتیم که غلبه وجودی منشأ انصراف بدوی است که شخص مخاطب و شنونده با مقداری تأمل در می‌یابد که مراد متکلم می‌تواند غیر این فرد باشد و از آنجا که منشأ انصراف، غلبه وجودی است و این موجب انصراف مستقر نیست این وجه هم جائی برای اعتبار ندارد.

 


[2] . «كصحيحة بريد العجلي: ... فإن مفهومه الإجزاء إذا كان بعد أن يحرم لكنه معارض بمفهوم صدرها و بصحيح ضريس و صحيح زرارة و مرسل المقنعة مع أنه يمكن أن يكون المراد من قوله قبل أن يحرم قبل أن يدخل في الحرم كما يقال أنجد أي دخل في نجد و أيمن أي دخل اليمن فلا ينبغي الإشكال في عدم كفاية الدخول في الإحرام كما لا يكفي الدخول في الحرم بدون الإحرام كما إذا نسيه في الميقات و دخل الحرم ثمَّ مات لأن المنساق من اعتبار الدخول في الحرم كونه بعد الإحرام و لا يعتبر دخول مكة و إن كان الظاهر من بعض الأخبار ذلك لإطلاق البقية في كفاية دخول الحرم و الظاهر عدم الفرق بين كون الموت حال الإحرام أو بعد الإحلال.»كتاب الحج (للشاهرودي)، ج‌1، صص216 – 217: .«قد تقدم ذكر الصحيحة و مقتضى مفهوم ذيلها حيث يقول: «و إن كان مات و هو صرورة قبل أن يحرم جعل جمله و زاده و نفقته و ما معه في حجة الإسلام» انه لو كان أحرم ثم حصل له الموت لم يكن عليه حجة الإسلام و لو لم يدخل في الحرم، و هذا كما ترى معارض لمفهوم صدرها حيث يقول فيه: «إن كان صرورة ثم مات في الحرم فقد اجزء عنه حجة الإسلام» و مقتضى مفهومه أنه لو حصل له الموت قبل دخوله في الحرم لم‌يجز عنه حجة الإسلام و ان كان قد أحرم، كما أنه تقع المعارضة أيضا بين مفهوم ذيلها- الدال على الاجزاء فيما إذا مات بعد الإحرام و لو لم يدخل الحرم- و بين سائر الأخبار الدالة على اعتبار الدخول في الحرم في الحكم بالاجزاء إذا مات فيه و لكن لما كانت صحيحة بريد العجلي مجملة، لتعارض مفهوم ذيلها، و مفهوم صدرها فترفع اليد عنها و يتعين الأخذ بمقتضى الأخبار الدالة على اعتبار الدخول في الحرم في الحكم بالاجزاء، لأنها بلا معارض بل نقول: إنه لا تعارض أصلا لا بين مفهوم ذيلها و صدرها و لا بين مفهوم ذيلها و الأخبار الدالة على اعتبار الدخول في الحرم، لدلالتها ايضا على اعتبار الدخول في الحرم، و ذلك لأن قوله: «قبل ان يحرم» كما يمكن ان يراد به «قبل الدخول في الإحرام» كما هو المتبادر منه في بادى النظر لو لا القرينة كذلك يمكن أن يراد به قبل الدخول في الحرم كما يقال أنجد اى دخل في النجد و أنجف اى دخل في النجف، و أيمن اى دخل في اليمن و هذا و ان كان خلاف الظاهر لو لا القرينة لكن نلتزم به من جهة أن مفهوم صدرها- الدالة على اعتبار الدخول في الحرم- قرينة على أن المراد من كلمة قبل أن يحرم في ذيلها هو المعنى الثاني- أعني الدخول في الحرم- فلا إجمال في البين و لا تعارض، فعلى هذا يقال إنه إذا مات في الحرم فيحكم بالاجزاء و إذا مات بعد الإحرام قبل الدخول في الحرم فلا.»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo