< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

98/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حج/استطاعت /فرع سوم از مساله 48

 

فرع سوم: اجزا و عدم اجزای حج نیابتی از حجة الاسلام

بعد از اثبات وجوب استنابه بر مستطیع عاجز از انجام حج بالمباشره چنانچه این شخص اقدام به استنابه کرده و فردی را جهت انجام حج به نیابت گرفته و نائب هم عمل حج را انجام داده آیا این حج انجام گرفته مجزی از حجة الاسلام مستطیع است؟

حضرت امام می‌فرماید «و يجزيه حج النائب مع بقاء العذر إلى أن مات بل مع ارتفاعه بعد العمل بخلاف أثنائه فضلا عن قبله.»

سید محقق خوئی هم در این رابطه می‌فرماید «و مع بقاء العذر إلى أن مات يجزيه حج النائب فلا يجب القضاء عنه و إن كان مستقرا عليه و إن اتفق ارتفاع العذر بعد ذلك فالمشهور أنه يجب عليه مباشرة و إن كان بعد إتيان النائب بل ربما يدعى عدم الخلاف فيه لكن الأقوى عدم الوجوب لأن ظاهر الأخبار أن حج النائب هو الذي كان واجبا على المنوب عنه فإذا أتى به فقد حصل ما كان واجبا عليه و لا دليل على وجوبه مرة أخرى.»[1]

از آنچه که این دو فرمایش حکایت دارد چهار صورت متصوّر است.

    1. عذری که بر منوب‌عنه عارض شده و باعث عجز او از انجام حج بالمباشره شده عذری مستوعب بوده و تا زمانی که شخص از دنیا می‌رود استمرار دارد.

    2. این عذر تا اتمام عمل توسط نائب استمرار دارد و بعد از اتمام عمل و قبل از اینکه مرگ به سراغ مکلف آید مرتفع شود.

    3. این عذر بعد از ورود نائب در اعمال حج و قبل از پایان این اعمال مرتفع شده و از بین رود.

    4. این عذر بعد از استنابه و قبل از ورود نائب در اعمال حج از بین رود.

حکم صورت چهارم کاملاً واضح و روشن است که چنانچه قبل از ورود به اعمال، عجز مکلف از میان رود عاجز نیست تا استنابه او مشروعیّت پیدا کند و اگر هم استنابه کرده با زوال عذر و تمکّن از مباشرت در عمل از اعتبار ساقط می‌شود.

اما حکم صورت اول؛ بلاشک حجی که نائب از طرف مکلف انجام داده مجزی از حجة الاسلام است و لذا لازم نیست مقداری مال از ترکه او جهت نیابت از جانب او در بعد از موت برای رفتن به حج گرفته شود. به دلیل اینکه - همانطوری که در مباحث مربوط به وجوب استنابه مطرح شد - عمل نائب نازل منزله عمل منوب‌عنه قرار داده شده و این تنزیل به این معناست که تمام آثاری که مترتب بر عمل منوب‌عنه بالمباشره بود مترتب بر عمل نائب هم می‌باشد و شکی نیست که از جمله آثار انجام این حج توسط منوب‌عنه بالمباشره سقوط عمل حج و وجوب آن است لذا از آثار عمل نائب، سقوط وجوب حج است مگر اینکه دلیلی بر خلاف آن اقامه شود لذا اجزای عمل نائب در این صورتی که عجز و عذر تا پایان عمر منوب‌عنه استمرار دارد مما لاشبهة فیه است.

اشکال: روایاتی وجود دارد که اطلاق آنها عدم اجزا در مانحن فیه را اقتضا دارد مبنی بر اینکه اگر کسی از دنیا رود و حجة الاسلام انجام ندهد و وصیت به آن هم نکند لازم است بعد از مرگش عمل حج با هزینه از ترکه او از طرف او انجام گیرد. از جمله؛

صحیحه محمد بن مسلم. «وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَنْ رَجُلٍ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ يُحَجُّ عَنْهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.»[2]

معتبره رفاعه. «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ رِفَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُلٍ يَمُوتُ وَ لَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ يُوصِ بِهَا أَ تُقْضَى عَنْهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.»[3]

صحیحه حلبی. «وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي حَدِيثٍ قَالَ: يُقْضَى عَنِ الرَّجُلِ حَجَّةُ الْإِسْلَامِ مِنْ جَمِيعِ مَالِهِ.»[4]

اطلاق این روایات دلالت دارد بر اینکه اگر فردی در حال حیات موفق به انجام حج نشود - چه فردی را به نیابت گیرد تا حج از جانب او انجام دهد و چه نائب نگیرد و حج به کلی انجام نگرفته باشد - باید حج از جانب او قضا شود و این دلالت بر عدم اجزا دارد.

پاسخ: مستفاد از روایاتی که نه تنها دلالت بر جواز استنابه بلکه بر وجوب آن بر مکلف عاجز دلالت داشت - که در بحث وجوب استنابه مطرح شد - این بود که عمل نائب در هنگام عجز منوب‌عنه از انجام عمل بالمباشره، نازل منزله خود عمل منوب‌عنه است و این تنزیل دلالت داشت بر اینکه فرقی نمی‌کند مکلف عمل حج را بالمباشره و در حال تمکّن انجام دهد یا بالواسطه و در حال عدم تمکن انجام دهد. و اساساً مستفاد از ادله داله بر مشروعیّت حج به ضمیمه ادله داله بر وجوب استنابه آن است که یک وجوب واحد متوجه مکلف است که متعلق آن عبارت است از تحقق بخشیدن عمل حج در خارج توسط مکلف. نهایتاً ایجاد عمل حج دو فرد دارد یکی ایجاد بالمباشره و دوم ایجاد بالواسطه. شارع مقدس ایجاد بالمباشره را مجزی از امر به حج در حال اختیار و تمکّن قرار داده و ایجاد عمل حج بالواسطه را مجزی از همان امر واقعی در حال تعذّر قرار داده است لذا عمل محقق توسط نائب عمل ظاهری نیست بلکه عمل واقعی ثانوی است.

بحثی که در ادامه این صورت مطرح می‌شود این است که؛ آیا در این صورت و حکم به اجزا تفاوتی بین فردی که حج بر عهده او مستقر شده و نائب گرفته است و فردی که حج بر عهده او مستقر نشده و نائب گرفته است وجود دارد یا هیچ تفاوتی در این خصوص بین این دو وجود ندارد؟


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo