درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری
98/09/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حج/استطاعت /فرع دوم از مساله 47
اگر در مواردی که حج واجب نیست – در ذیل فرع گذشته بیان شد - مکلف اقدام به انجام حج نماید مثلاً با وجود اینکه خوف از غرق یا مریض شدن یا خوف عقلائی وجود دارد و یا با وجود اینکه انجام حج مخل واجب دیگر یا انجام حرامی است آیا حج انجام شده صحیح است؟
سید محقق یزدی میفرماید: «و لو حج مع هذا صح حجة لأن ذلك في المقدمة و هي المشي إلى الميقات كما إذا ركب دابة غصبية إلى الميقات.»[1]
حضرت امام میفرماید: «و لو لم يحترز كذلك صح حجه و إن أثم، كما لو ركب المغصوب إلى الميقات بل إلى مكة و منى و عرفات، فإنه آثم، و صح حجه.» در این بیان خصوص جائی مطرح شده که انجام حج مستلزم اکل نجس و شرب آن باشد چون فرمودند در این فرض حج واجب است چنانچه احتراز از نجس حتی الامکان صورت گیرد سپس میفرماید «و لو لم يحترز كذلك صح حجه».
استاد معظّم: به نظر میرسد وجهی برای تخصیص این فرع به جائی که انجام حج مستلزم فعل حرام شود وجود ندارد کما اینکه ظاهر کلام سید محقق یزدی - و لو حج مع هذا - این است که مشارإلیه «هذا» مجموعه اموری مثل خوف، استلزام ترک واجب و یا استلزام فعل حرام است و در هر صورت باید معلوم گردد که مراد این دو بزرگوار از جمله «صح حجه» چه چیزی میباشد؟
در معنای «صح حجه» دو احتمال وجود دارد:
احتمال اول: مراد این باشد که اگر شخص با وجود عدم وجوب حج در این موارد اقدام به انجام حج نماید حج او صحیح است ولی مجزی از حجۀ الاسلام نیست و حج مستحبی میباشد.
احتمال دوم: مراد این باشد که این حج انجام گرفته علاوه بر اینکه صحیح است مجزی و مکفی از حجۀ الاسلام هم میباشد.
اگر مراد این دو بزرگوار از صحت حج، اصل صحت این عمل بدون اجزا و کفایت از حجۀ الاسلام باشد (احتمال اول) به این معنا که میخواهند بفرمایند در این صور چنانچه مکلف اقدام به حج نماید حج او به عنوان حج مستحبی انجام گرفته و تمام آثاری که برای حج مندوب ثابت است برای حج او هم ثابت است.
در این صورت باید موضوع در هر یک از امور سهگانه - که ذیل فرع اول مطرح شد - مورد بررسی قرار گیرد لذا؛
اگر انجام حج مستلزم خوف عقلائی نسبت به غرق شدن یا مریض شدن یا سقوط هواپیما باشد و با این وجود اقدام به انجام حج نماید علی الظاهر مجرد وجود خوف از این امور مانع از اینکه این عمل حج به عنوان یک عمل عبادی در خارج تحقق پیدا کند نخواهد شد - اگر چه در بعضی موارد ممکن است این شخص عندالعرف مستطیع دانسته نشود مثل جائی که خوف به حدی باشد که مکلف در حرج بیفتد – به دلیل اینکه نهایتاً وجود این خوف در بعضی موارد باعث سلب استطاعت عرفیّه میشود و از طرفی استطاعت عرفیّه شرط وجوب حج است و شرط عبادت واقع شدن این عمل نیست و همینطور اگر قائل به استطاعت شرعیّه شویم خوف از چنین اموری باعث سلب استطاعت شرعیّه نمیشود و بر فرض هم که باعث سلب استطاعت شرعیّه شود تأثیر آن جز نفی وجوب این عمل حج نخواهد بود و تأثیری در منع از وقوع آن به عنوان یک عبادت ندارد.
اما در صورتی که انجام حج مستلزم فوت یک واجب دیگری – مثل صلاة - شود و به تعبیری، رفتن به حج از طریق دریا و یا هوا که فرضاً منحصر در این دو طریق شده مستلزم ترک واجبی از واجبات شود در اینجا دو صورت وجود دارد:
1. ترک واجب در مقدمه حج صورت میگیرد مثلاً در سوار شدن بر کشتی یا هواپیما قبل از ورود به میقات اتفاق میافتد.
در این صورت ترک این واجب هیچ منافاتی با عبادت واقع شدن عمل حجی که در آینده انجام میدهد ندارد.
2. ترک واجب دیگر در ضمن خود عمل حج صورت میگیرد یعنی میداند که اگر به حج رود موجب ترک واجبی – مثل صلاة – میشود.
در این صورت مسأله داخل در باب تزاحم شده و روشن است که تزاحم بین دو واجب که یکی انجام حج است و دیگری لزوم و وجوب نماز، باعث رفع ملاک از مزاحم دیگر نخواهد شد بلکه اساس تزاحم مبتنی بر آن است که هر دو واجب بالفعل دارای ملاک خود هستند هم حج ملاک و مصلحت خود را دارد و هم صلاة، و حتی در فرضی که احدهما أهم از دیگری باشد و آن دیگری مهم، باز هم مهم ملاک خود را از دست نمیدهد و بر این اساس در چنین موردی قاعده تقدیم أهم بر مهم حکم به لزوم تقدیم أهم بر مهم میکند و چنانچه فرض کنیم صلاة أهم از حج است و با این وجود، مکلف این أهم را برای انجام حج مهم ترک کند در حالی که حج به عنوان تکلیف مهم مشتمل بر ملاک خود است و یقیناً در این صورت چنانچه حج مهم انجام گیرد صحیح میباشد.