< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

98/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع:
حج/استطاعت /نظر استاد معظم در امر دوم

 

تحقیق مطلب (استاد معظّم): حج در صورتی که منجر به اخلال با واجب دیگری شود از دو حالت خارج نیست؛

    1. انجام حج از طریق دریا و هوا در فرضی که منحصر به آن باشد منجر به ترک واجبی می‌شود.

    2. موجب اخلال به واجبی در جهت کیفیت و کمیت آن در حال اختیار می‌شود.

اما صورت اول؛ حکم، به اعتبار اختلاف مبنا در باب استطاعت مختلف می‌شود اگر قائل به اعتبار استطاعت شرعیّه شدیم مکلف مستطیع به استطاعت شرعیّه نیست و لذا حج از او ساقط می‌شود. اما اگر قائل به اعتبار استطاعت عرفیّه شدیم بلاشک مکلف مستطیع شده و لذا حج بر او واجب است نهایتاً حج واجب مزاحمت با یک واجب دیگری دارد و لذا مساله داخل در باب تزاحم می‌شود و أهم از دو واجب مقدم بر دیگری خواهد شد و بر این اساس چنانچه حج مستلزم ترک صلاۀ شد - مثل زمانی که رفتن به حج از طریق دریا و یا آسمان موجب می‌شود خواب عمیقی بر او غالب شود که اختیار از دست بدهد و در تمام وقتی که برای نماز تعیین شده نتواند نماز را بجا آورد و یا منجر به بی هوشی او در طول مسیر شده و باعث ترک نماز می‌شود - بنابر قول به اهمیّت نماز نسبت به حج قطعاً وجوب نماز مقدم شده و وجوب حج ساقط می‌گردد کما اینکه بنابر قول به أهم بودن حج طبعاً وجوب حج مقدم شده و وجوب صلاۀ ساقط می‌شود و بنابر تساوی این دو از حیث ملاک، مقتضای قاعده، تخییر بین انجام حج و نماز است.

با توجه به آیات و روایاتی که در خصوص نماز و اهمیت نماز وارد شده علی الظاهر اقامه نماز أهم از حج است چون در قرآن آمده ﴿إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَوْقُوتاً﴾[1] که عنوان «کتاب» اطلاق دارد و اهمیت نوشتن این واجب بر تک تک مسلمانان در هر حالتی را حکایت دارد و همینطور در روایات از نماز به عمود دین یاد شده[2] [3] و در برخی وارد شده: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: إِنَّ عَمُودَ الدِّينِ الصَّلَاةُ وَ هِيَ أَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَرْ فِي بَقِيَّةِ عَمَلِهِ.»[4]

نتیجه: در این صورت وجوب حج ساقط می‌شود.

اما صورت دوم؛ علی الظاهر هیچ مانعی از صدق استطاعت وجود ندارد چه قائل به اعتبار استطاعت شرعیّه شویم و چه استطاعت عرفیّه بلکه اساساً به این اخلال به واجب نمی‌گویند چون کیفیت و کمیت واجب به اختلاف حالات مختلفه مکلف مختلف می‌شود لذا اگر در سفر باشد باید نماز را شکسته بخواند و اگر در وطن باشد باید تمام بخواند اگر عاجز از قیام است باید نشسته بخواند اگر عاجز از وضو است باید با تیمم بخواند و هر یک از این کیفیات و کمیات وظیفه فعلیّه مکلف در آن حالت است و در هر حالتی، این عمل با کیفیت مخصوصی که دارد محصّل تمام مصلحتی است که داعی بر امر واقع شده لذا صلاۀ در سفر مصلحت آن کمتر از صلاۀ در وطن نیست و صلاۀ با تیمم مصلحت آن کمتر از صلاۀ با وضو نمی‌باشد.

نتیجه: اگر انجام حج از طریق دریا یا آسمان مخل به جزئی از اجزای واجب باشد که با انتفای آن اصل واجب منتفی می‌شود - مثل ارکان نماز یا مثل طهارت نسبت به نماز – در این صورت حکم همان است که در صورت اول مطرح شد.


[3] «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي‌جَعْفَرٍ قَالَ: الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَاطُنُبٌ.».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo