< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

98/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 


موضوع:
حج/استطاعت /نقد ادله محقق خوئی

 

اشکال: ممکن است کسی در نقد توجیهی که در دفاع از سید محقق خوئی مطرح شد اینطور بفرماید که؛ آنچه را شما در توجیه و دفاع از سید محقق خوئی مطرح کردید مبتنی بر آن است که شرط وجوب حج را استطاعت عرفیه بدانیم یعنی بگوییم شخصی که معتقد به عدم بلوغ خودش می‌باشد در حقیقت معتقد به این است که طلب حج و امر به حج متوجه او نیست و کسی که معتقد باشد به اینکه طلب حج و امر به حج متوجه او نیست طبعاً متمکن از این نیست که عمل حج را به عنوان یک عملی که مطلوب‌منه از جانب شارع می‌باشد در خارج محقق کند و وقتی نتواند این امر را به عنوان عمل مطلوب‌منه از جانب شارع محقق کند در حقیقت قادر بر اتیان حج مطلوب‌منه نیست و در صورت عدم قدرت بر اتیان چنین حجی، عندالعرف «مَن استطاع من الاتیان من حج المطلوب‌منه» و ﴿مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾ شناخته نمی‌شود وقتی مستطیع شناخته نشد حج بر او واجب نیست و در صورت عدم وجوب حج، موضوع حج هم منتفی می‌شود.

اما در صورتی که قائل به اعتبار استطاعت شرعیه (حصول زاد و راحله، تخلیۀ السرب، صحت بدن و عدم مزاحمت با واجبی أهم) شویم – کما اینکه سید محقق خوئی قائل است - آنچه را که در توجیه فرمایش سید محقق خوئی مطرح شد توجیه مقبولی نخواهد بود چون فرض آن است شخصی که معتقد به عدم بلوغ است زاد و راحله و استطاعت طریقی و بدنی دارد و واجب أهم هم مزاحم او نیست بر این اساس عنوان مستطیع بر این شخص شرعاً صادق است و اعتقاد به عدم بلوغ مانع از صدق استطاعت شرعیه در حق او نمی‌شود و در این صورت حج بر او واجب خواهد شد و با وجوب حج، در صورتی که آن را ترک کرده باشد حج بر عهده او مستقر می‌شود.

[1] مگر اینکه در مانحن فیه بر اساس مبنای خود ما فرمایش سید محقق خوئی را در دلیل اول رد کنیم و بگوییم مستطیع بر شخصی که معتقد به عدم بلوغ است عرفاً صدق می‌کند چون استطاعت عرفیه به این معنا است که شخص متمکن از رفتن به اماکن مقدسه و انجام این عمل در خارج باشد و در تحقق این تمکن عناصری لازم است از جمله؛ زاد و راحله، باز بودن طریق و صحت بدن.

لذا در صدق تمکن از اتیان حج لازم نیست فرد معتقد به بلوغ باشد و به تعبیری دیگر، استطاعت عرفیه زمانی محقق می‌شود که فرد بتواند عمل مناسک حج را خارجاً محقق کند و اما تمکن از انجام عمل حج وجوباً دلیلی بر اعتبار و لزوم آن نیست تا بگوییم که صدور این عمل حج وجوباً از شخصی که معتقد بر عدم وجوب حج است ممکن نیست و وقتی مستطیع عرفاً صدق کرد مانعی از وجوب حج نیست نهایتاً اگر این شخص که تمام شرائط استطاعت عرفیه در او مهیا است و معتقد به عدم بلوغ می‌باشد این حج را که بر او واجب شده ترک نماید مرتکب معصیت نشده است به دلیل اینکه ترک حج توسط این شخص از روی عمد نبوده و در نتیجه مانعی از تعلق وجوب حج به این فرد دیده نمی‌شود و به تبع، موضوع استقرار حج در این شخص محقق نیست.

نتیجه: آنچه را که سید محقق خوئی ذیل دلیل اول برای اثبات عدم استقرار حج مطرح کردند استدلالی تام نیست لکن نه به خاطر آنچه بعضی مطرح کرده بودند بلکه به دلیل اینکه مستفاد از ادله وجوب حج آن است که تمام الموضوع برای وجوب حج، مستطیع عرفاً است و شخصی که معتقد به عدم بلوغ خود می‌باشد عرفاً مستطیع شناخته می‌شود در نتیجه حج بر او واجب است اگر چه ترک این حج توسط او معصیت نیست و وقتی حج بر او واجب شد بر او مستقر می‌شود.

و اما ایراد دوم؛ قابل قبول نیست چون این وجه مبتنی بر آن است که استطاعت را فقط حدوثاً دخیل در وجوب حج بدانیم و اما بنا بر اینکه استطاعت هم حدوثاً و هم بنائاً دخیل در وجوب حج است – کما اینکه سید محقق یزدی و سید محقق خوئی8 این را اختیار کرده‌اند و مختار ما هم بود – در این صورت مجالی بر ایراد دوم باقی نمی‌ماند.

اما رد دلیل دوم سید محقق خوئی؛ جواب آن از آنچه در پاسخ به دلیل اول مطرح کردیم روشن می‌شود به این طریق که موضوع برای وجوب حج، مستطیع عرفی است و مستطیع عرفی به جهت تمکن شخص از رفتن به اماکن مقدسه و تمکن او از انجام مناسک حاصل می‌شود چه عالم به وجوب حج بر خود باشد و چه جاهل، چه معتقد به بلوغ خود باشد و چه معتقد به عدم بلوغ. اما عدم توجه خطاب به شخصی که معتقد به عدم بلوغ است - که در بیانات سید محقق خوئی و دلیل دوم مطرح شده بود - مبتنی بر این است که بگوییم متعلق امر در ﴿وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ﴾ کسی است که متمکن از انجام حج به عنوان واجب باشد و این مطلب از لفظ استطاعت استفاده نمی‌شود بلکه ظاهر آیه شریفه و روایات این است که تمام موضوع در وجوب حج، استطاعت عرفیه می‌باشد و فرض این است که استطاعت عرفیه حاصل است.

اما رد دلیل سوم سید محقق خوئی؛ عذر برای این شخص در ترک این عمل وجود دارد و آن عذر، اعتقاد به عدم بلوغ است لکن عذر در اینجا نهایتاً در رفع معصیت بودن ترک این حج توسط این شخص موثر است ولی در رفع مصلحتی که در این عمل است و باید توسط این مستطیع تحصیل شود هیچ تأثیری ندارد لذا حج بر این شخص واجب است حتی اگر معذور باشد نهایتاً چون معتقد به عدم بلوغ است و عذر دارد ترک حج معصیت نیست در نتیجه مانعی از استقرار وجوب حج بر این شخص وجود ندارد.

نتیجه: فرمایش سید محقق یزدی و حضرت امام مبنی بر استقرار حج بر شخصی که معتقد به عدم بلوغ است در صورت ترک حج، فرمایشی قابل دفاع و قبول است.

 


[1] . رد دلیل اول سید محقق خوئی توسط استاد معظّم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo