< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/القول فی الحج بالنذر و العهد و الیمین /مسأله12

 

(مسألة 12): لو عجز عن المشي بعد انعقاد نذره يجب عليه الحج راكباً مطلقاً، سواء كان مفيداً بسنة أم لا، مع اليأس عن التمكن بعدها أم لا. نعم، لا يُترك الاحتياط بالإعادة في صورة الإطلاق؛ مع عدم اليأس من المكنة، وكون العجز قبل الشروع في الذهاب إذا حصلت المكنة بعد ذلك، والأحوط المشي بالمقدار الميسور، بل لا يخلو من قوة وهل الموانع الآخر كالمرض أو خوفه أو عدو أو نحو ذلك بحكم العجز أو لا؟ وجهان، ولا يبعد التفصيل بين المرض ونحو العدوا باختيار الأول في الأول والثاني في الثاني .[1]

در جلسه گذشته بیان شد که سه طائفه از روایات وجود دارد که راه جمع آن ها به این منتهی شد اصل انجام حج راکبا بر شخصی که نذر کرده است پیاده به حج برود و هنگام اقدام به حج عاجز می شود لازم است و احتیاط استحبابی هم آن است که قربانی هم انجام بدهد.

در ادامه حضرت امام می فرمایند : نعم، لا يُترك الاحتياط بالإعادة في صورة الإطلاق؛ مع عدم اليأس من المكنة.

در صورتی که نذر انجام گرفته، چهار خصوصیت داشته باشد اولا نذر او مطلق بوده و محدود به یک سال معین نشده باشد و ثانیا مأیوس از اینکه در آینده بتواند پیاده به حج برود نباشد و ثالثا قبل از اینکه شروع به رفتن به حج نماید عجز او از پیاده روی روشن شود و رابعا در سنوات بعد امکان رفتن به حج به صورت پیاده برای او فراهم شود.

در این خصوص اگرچه روایات اقتضای کفایت انجام حج به صورت سواره را دارند ولی می توان ادعا کرد که این روایات از خصوص این صورت انصراف دارند و چون منصرف هستند شامل صورتی که نذر مطلق بوده و مأیوس از انجام حج ماشیا نباشد و عجز او قبل از شروع به حج روشن شود و در سال بعد امکان رفتن به حج به صورت پیاده فراهم گردد در اینجا احتیاط وجوبی اقتضا دارد که انجام حج در همان سال به صورت سواره صورت بگیرد و چنانچه در سال بعد متمکن از انجام حج به صورت پیاده بود آن را اعاده نماید.

در ادامه به فرع دیگری از فروعات فقهی اشاره می نمایند و می فرمایند : وكون العجز قبل الشروع في الذهاب إذا حصلت المكنة بعد ذلك، والأحوط المشي بالمقدار الميسور، بل لا يخلو من قوة.

حاصل فرع این است که شخص شروع به انجام حج می نماید و قادر بر انجام آن به صورت پیاده تا مسیری مشخص می باشد و نیز قادر بر انجام بعضی از اعمال است و از انجام حج به صورت پیاده در ادامه مسیر عاجز است.

آیا در اینجا بر این شخص واجب است که آن مقداری را که به صورت پیاده می تواند برود حج را به صورت پیاده انجام بدهد یا به مجرد عجز از انجام کل مسیر حج به صورت پیاده، وجوب پیاده روی به صورت کلی ساقط شده و می تواند تمام مسیر را سوار بر مرکب انجام دهد؟

حضرت امام می فرمایند : والأحوط المشي بالمقدار الميسور، بل لا يخلو من قوة.

احتیاط لزومی آن است که هر مقداری را که می تواند به صورت پیاده انجام دهد. و بلکه می توان به این مسئله فتوا داد.

به نظر می رسد مدرک و دلیل این فرمایش قاعده المیسور یا صحیحه رفاعده باشد که در گذشته مورد اشاره قرار گرفت .

اگر مدرک قاعده المیسور باشد طبق مبنای ما یعنی عدم اعتبار قاعده المیسور استدلال به آن استدلال تام و قابل قبول نیست.

و اما اگر مستند این فرمایش صحیحه رفاعة بن موسی باشد که روى موسى بن القاسم عن ابن ابي عمير وصفوان عن رفاعة بن موسى قال : قلت لأبي عبد الله عليه‌السلام : رجل نذر ان يمشي إلى بيت الله تعالى قال : فليمش ، قلت : فانه تعب قال : فإذا تعب ركب.[2]

این روایت دلالت دارد بر اینکه ملاک انتقال تکلیف از پیاده روی به سواره روی تعب ، عجز و ناتوانی است لذا روایت دلالت دارد بر اینکه هرجا انجام حج به صورت پیاده روی او را به زحمت انداخته و عاجر از آن باشد حج را تا آنجا که می تواند به صورت پیاده انجام دهد و هر مقداری که نمی تواند را به صورت سواره انجام بدهد.

در ادامه فرع دیگری را مطرح می کند مبنی بر اینکه می فرماید : وهل الموانع الآخر كالمرض أو خوفه أو عدو أو نحو ذلك بحكم العجز أو لا؟ وجهان.

سوال این است که آیا اگر کسی مریض شد طوری که انجام پیاده روی برای او سخت است یا در موقعیتی قرار گرفت که ترس از مرض برای او باشد یا ترس از گرفتار شدن در مسیر با دشمنان خودش و دزدان بین راهی در صورت یاده روی به صورت پیاده روی باشد . آیا شخص حکم کسی را دارد که اساسا عاجز از انجام حج به صورت پیاده روی است یا حکم عاجز را ندارد؟

در پاسخ می فرماید : ولا يبعد التفصيل بين المرض ونحو العدوا باختيار الأول في الأول والثاني في الثاني .

یعنی باید تفصیل بدهیم به اینکه اگر مانع مرض باشد حکم عاجز را دارد ولی اگر مانع اموری مثل دشمن ، سرما ، بارندگی و امثال آن باشد آن را شامل نمی شود.

وجه تفصیل در بیان حضرت امام

علی الظاهر وجه تفصیل در این بیان این است که موانع مربوط به شخص ناذر مختلف است و تمام ملاک در انتقال حکم از لزوم پیاده روی به انجام حج به صورت سواره عجز از انجام حج به صورت پیاده است و این عجز با مثل مرض محقق می شود ولی با مثل دشمن ، سیل ، برف و امثالهم محقق نمی شود.

لکن این فرمایش به نظر فرمایش متینی نباشد و باید بگوییم تمام ملاک در انتقال تکلیف از لزوم انجام حج به صورت پیاده به انجام آن به صورت سواره ، عجز این مکلف به منذور است. و هر یک از مثل مرض و دشمن و باران و سیل و ... چنانچه در حدی باشد که او را از انجام حج به صورت پیاده روی عاجز بنماید تکلیف او را از انجام حج به صورت پیاده به صورت سواره منتقل می کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo