< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/القول فی الحج بالنذر و العهد و الیمین /مسأله4

(مسألة 4): لو نذر المستطيع أن يحجّ حجّة الإسلام انعقد، ويكفيه إتيانها، ولو تركها حتّى‌ مات وجب القضاء عنه والكفّارة من تركته، ولو نذرها غير المستطيع انعقد، ويجب عليه تحصيل الاستطاعة إلّاأن يكون نذره الحجّ بعد الاستطاعة.[1]

بحث درباره مسئله چهارم در ذیل دو فرع فقهی دنبال می شد که فرع اول مربوط به این سؤال است که آیا کسی که متعلق نذر خود را حجةالاسلام عندالاستطاعه قرار بدهد، نذرش منعقد شده و صحیح است؟ و از آثار انعقاد آن این است که آیا چنانچه آن را از سالی که می تواند به حج برود تأخیر بیندازد ،کفاره به او تعلق می گیرد؟ یا اینکه کفاره منعقد نبوده و با تأخیر مرتکب معصیت به تأخیر انداختن حج شده است؟

در این خصوص چند دلیل برای اثبات عدم صحت این نذر و عدم انعقاد آن مطرح شد و هر سه دلیل مربوط به وجود مانع از انعقاد نذر در صورتی بود که متعلق نذر یکی از اموری باشد که بالاصاله وجود دارد هرسه دلیل مطرح شد و مورد ارزیابی قرار گرفت و نتیجه بحث همان شد که در متن تحریر بیان شده است که فرمودند : لو نذر المستطيع أن يحجّ حجّة الإسلام انعقد، ويكفيه إتيانها، ولو تركها حتّى‌ مات وجب القضاء عنه والكفّارة من تركته .[2]

فرع دوم : آنجایی است که متعلق نذر حجةالاسلام است در حالی که ناذر هنگام نذر کردن استطاعت لازم برای انجام حجةالاسلام را ندارد. حضرت امام می فرمایند : ولو نذرها غير المستطيع انعقد، ويجب عليه تحصيل الاستطاعة إلّاأن يكون نذره الحجّ بعد الاستطاعة.[3]

در آنجایی که شخص غیر مستطیع نذر کند که حجةالاسلام انجام بدهد دو صورت متصور است :

صورت اول : این است منذور معلق بر استطاعت باشد یعنی شخص بگوید لله علی ان احج حجةالاسلام اذا استطعت در این صورت هیچ مانعی از انعقاد نذر نیست چون تنها موانعی که برای انعقاد آن متصور است همین سه امری است که ذیل فرع گذشه مطرح شد که هیچ کدام از این سه امر مانع از انعقاد نذر نمی شود.

و غایة الامر در اینجا اگر نذر منعقد است لکن به دلیل اینکه معلق بر استطاعت شده و بالفرض استطاعت وجود ندارد، تحصیل استطاعت و تعقیب ایجاد مقدمات استطاعت بر این شخص واجب نخواهد بود.

صورت دوم : این است که نذر می کند حجةالاسلام را انجام بدهد در حالی که مستطیع نیست و این نذر را معلق بر استطاعت نمی کند و می گوید لله علی ان احج حجةالاسلام در حالی که مستطیع نیست. در اینجا هم دو بحث مطرح می شود:

اول : آیا این نذر منعقد می گردد یا نه؟ که در پاسخ از آن بیان می کنیم ملاک های انعقاد نذر در اینجا وجود دارد و هیچ مانعی از انعقاد آن دیده نمی شود لذا نذر صحیح است.

دوم : اگر نذر صحیح باشد طبعا وفا به نذر هم واجب می شود و وقتی وفای نذر واجب شد معنای آن این است که این حجةالاسلام اگرچه بالاصاله وجود ندارد چون فعلا مستطیع نیست. ولی بالعرض و به عنوان متعلق نذر واجب است و آنگاه است که در اینجا سؤال می شود که آیا تحصیل مقدمات حج و به تعبیری تحصیل استطاعت بر این شخص واجب است یا واجب نیست بلکه اساساً وفاء به این نذر زمانی واجب می شود که استطاعت حاصل گردد. در اینجا دو نظریه وجود دارد:

نظریه ی اول : تحصیل استطاعت واجب نیست از جمله کسانی که این نظریه را اختیار کرده اند شهید ثانی در روضه ، محقق نراقی در مستند و بعضی دیگر از اعلام هستند.

استدلال : منذور چیزی زائد بر حجةالاسلام نیست و اینکه منذور حجةالاسلام باشد در حقیقت به معنای این است که تحصیل حجةالاسلام بر او واجب شده و متعهد به آن می شود. و به تعبیری دیگر ، منذور لیس الا حجةالاسلام و اما تحصیل استطاعت که مقدمه لازم برای حجةالاسلام است داخل در منذور نمی باشد. و وقتی داخل در منذور نباشد دلیلی برای وجوب آن نیست.

نظریه ی دوم : در مقابل این نظریه حضرت امام به تبع سید یزدی می فرماید : ويجب عليه تحصيل الاستطاعة إلّاأن يكون نذره الحجّ بعد الاستطاعة.[4]

در این بیان می فرماید نذر در کلام ناذر مطلق است و معلق بر حجةالاسلام نشده است و وقتی مطلق باشد، آنچه به وسیله نذر بر ناذر واجب می گردد ایجاد حجةالاسلام در خارح است. و از طرفی حج زمانی حجةالاسلام می شود که فرد مستطیع از جهات مختلف شده باشد. لذا وقتی می گوید لله علی ان احج حجةالاسلام، در واقع به معنای این است که برعهده ی من باشد که حجةالاسلامی که باید با استطاعت محقق نمود در خارج محقق کنم و این در حقیقت به معنای این است که متعلق نذر ترکیبی از یک عمل بعلاوه یمقدمات وجودی آن عمل است. به تعبیر دیگر عمل نفس حجة الاسلام است که عبارت است از مناسک، ولی از آنجا که استطاعت شرط لازم وقوع حجةالاسلام در خارج می باشد طبعا چنانچه متعلق نذر قرار بگیرد علاوه بر انجام مناسک تهیه مقدمات انجام آن هم بر شخص واجب می شود.

بله در صورتی که انجام حجةالاسلام را بعد از اینکه مستطیع شد نذر کند، در اینجا تحصیل استطاعت واجب نیست چون در حقیقت متعلق نذر، معلق بر استطاعت شده است. و وقتی معلق بر استطاعت شد، تا استطاعت به خودی خود حاصل نشده این عمل متعلق نذر نمی باشد.

نظر استاد : به نظر فرمایش حضرت امام و سید یزی با این استدلالی که مطرح شد فرمایش قابل دفاعی است و ادعای اینکه منذور مجرد حجةالاسلام است و شامل تحصیل استطاعت نمی شود ادعایی است که ناشی از غفلت نسبت به این معنا است که حجةالاسلام عنوانی است که استطاعت در درونش خوابیده است و شخص اگر بدون استطاعت به حج برود اگرچه می تواند حج تمتع باشد ولی حجةالاسلام نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo