< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1400/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /مسأله59

(مسألة 59): لو أوصى‌ بالبلديّة أو قلنا بوجوبها مطلقاً، فخولف واستؤجر من الميقات وأتى‌ به، أو تبرّع عنه متبرّع منه، برأت ذمّته وسقط الوجوب من البلد، وكذا لو لم يسع المال إلّامن الميقات، ولو عيّن الاستئجار من محلّ غير بلده تعيّن، والزيادة على الميقاتيّة من الثلث، ولو استأجر الوصيّ أو الوارث من البلد مع عدم الإيصاء- بتخيّل عدم كفاية الميقاتيّة- ضمن ما زاد على الميقاتيّة للورثة أو لبقيّتهم[1] .

حضرت امام در تحریر الوسیله در این مسئله چند فرع فقهی مطرح می کنند:

فرع اول: اگر شخصی به حج بلدى وصيت نمود، يا قائل شديم كه در همه حال حج بلدى واجب است سپس کسانی که متصدی امر این میت هستند با انجام حج بلدی مخالفت نموده و از میقات برای انجام حج از جانب او اجیر بگیرند، در خصوص این فرع فقهی چند نکته مورد بحث و بررسی است:

نکته اول: آیا با انجام حج میقاتی ذمه میت بری شده است و امر به حج او ساقط می شود یا خیر ؟

بعضی از فقها معتقدند که با انجام حج میقاتی ذمه میت بری نشده و کسانی که متصدی امر این میت هستند دوباره باید کسی را برای حج بلدی اجیر کنند.

از جمله ی این اعاظم صاحب مدارک است که ایشان می فرماید اجزاء زمانی محقق می شود که مأموربه علی وجهه اتیان شود و آنچه در اینجا مأموربه به امر شارع می باشد چه از لحاظ لزوم عمل به وصیت و چه از لحاظ اینکه مبنی آن است که آنچه بر عهده ی میت می باشد،حج بلدی است و مأموربه در هر صورتی حج بلدی است و آنچه انجام گرفته است لا علی وجه المأمور به است در نتیجه امتثال محقق نمی شود (فلا یتحقق الامتثال).

نقد فرمایش صاحب مدارک: اساسا ذمه میت به چیزی جز اصل حج اشتغال ندارد و اصل حج عبارتست از اعمال و مناسکی که از میقات با احرام شروع می گردد و در اعمال حج به پایان می رسد. و نهایتا وجوب استنابه از بلد تکلیف دیگری است که متوجه متصدیان امر میت می باشد و بر آن ها واجب است که حج بلدی را ولو با هزینه ی زیاد از اصل مال او انجام بدهند و لذا اگر کسی از میقات اجیر شود از جانب میت حج را انجام بدهد آنچه را که بر ذمه میت بود (یعنی اصل حج ) انجام داده است و با آن امتثال از جانب میت اتفاق افتاده است. و کسانی که نسبت به استنابه ی از بلد کوتاهی کرده اند به دلیل توجه امر استنابه به ایشان مرتکب معصیت شده و استحقاق عقوبت دارند و این مسئله ربطی به تحقق برائت ذمه میت ندارد.

ممکن است همین مطلب را از صحیحه حریز استفاده کنیم: عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَعْطَى رَجُلًا حَجَّةً يَحُجُ‌عَنْهُ مِنَ الْكُوفَةِ فَحَجَّ عَنْهُ مِنَ الْبَصْرَةِ- فَقَالَ لَا بَأْسَ إِذَا قَضَى جَمِيعَ الْمَنَاسِكِ‌ فَقَدْ تَمَ‌ حَجُّهُ‌[2] .

مورد این صحیحه البته در جایی است که شخص معطی در حال حیات است. و اگر استنابه ای هم انجام می دهد به دلیل مرضی است که امیدی به زوالش ندارد با این وجود این روایت بر لزوم استنابه حج از بلد خودش دلالت ندارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo