< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1400/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /مسأله56

(مسألة 56): لايجوز للورثة التصرّف في التَّركة قبل استئجار الحجّ، أو تأدية مقدار المصرف إلى‌ وليّ أمر الميّت لو كان مصرفه مستغرقاً لها، بل مطلقاً على الأحوط وإن كانت واسعة جدّاً، وكان بناء الوَرَثة على الأداء من غير مورد التصرّف، وإن لايخلو الجواز من قرب، لكن لا يُترك الاحتياط[1] .

بحث درباره بررسی ادله ای بود که برای اثبات مسلک ملک و عدم انتقال اموال میت به ورثه در فرض مدیون بودن و نیز مسلک حق و انتقال اموال به مجرد موت به آن ها استناد شده است.

بیان شد که قائلین به مسلک حق ادعا می کنند که این مسلک مقتضای اطلاق آیات و روایات است. که به ذکر دو آیه و وجه دلالت و استدلال به آن ها پرداخته شد. و علاوه بر این دو آیه شیخ انصار در مقام تثبیت انتقال اموال میت به ورثه به مجرد موت دو آیه شریفه دیگر را در جهت تایید دو آیه گذشته مطرح کرده اند :

آیه سوم : ﴿وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‌ بِبَعْضٍ في‌ كِتابِ اللَّه[2] .﴾

آیه چهارم : ﴿وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ[3] .﴾

که البته دلالت این دو آیه قابل مناقشه است ولی نیازی به ورود به مناقشه دلالت آن ها نیست .

روایات مسلک حق : روایتی که دلالت دارد بر اینکه هر کسی که بمیرد و مالی از خود به جای بگذارد برای ورثه اش است .

روایت اول : از جمله این روایات ، روایتی است که از پیامبر اسلام هم در کتب حدیثی عام و هم در کتب حدیثی امامیه نقل شده است.

ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص ...وَ مَنْ مَاتَ وَ تَرَكَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ[4] : کسی که بمیرد و مالی از خود به جای بگذارد برای ورثه است .

روایت دوم: با همین مضمون روایت اول را کلینی به سند صحیح از حلبی و او از ابی عبد الله امام صادق علیه السلام نقل می کند که وَ مَنْ مَاتَ وَ تَرَكَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ[5] .

روایت سوم: در بعضی از کتب عامه مثل صحیح بخاری و مسند احمد وارد شده است که عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَنْ تَرَكَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ[6] .

دلالت : اطلاق این روایات دلالت دارد بر انتقال اموال شخص به ورثه اش به مجرد اینکه از دنیا برود چه دینی بر عهده او باشد چه نباشد . مستندات تقیید مسلک ملک: کسانی که قائل به نظریه ملک هستند می فرمایند : تمام آیات و روایات فوق به وسیله آیات و روایاتی دیگر تقیید زده می شود چون جمله ای از آیات و روایات است که دلالت دارد که وصیت میت و دین میت مقدم بر انتقال اموال به ورثه است و قاعده تقیید مطلقات را به وسیله مقیدات اقتضاء می کند. و نتیجه تقیید این می شود که اموال میت اگر متعلق دین و وصیت نباشند به ورثه اش منتقل می شوند اما اگر متعلق دین بود در ملک میت باقی می مانند .

آیات مقیده : عبارتست از آیاتی که متضمن این جمله هستند که در بردارنده "او بعد وصیة او دین" است.

آیه اول : ﴿مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ[7]

سید محقق خویی می فرماید :‌ ظاهر این آیات شریفه این است که مرتبه ارث متأخر از دین و وصیت است و معنای آن این است که از اموال میت به ارث برده نمی شود مگر ما زاد بر آنچه که متعلق دین و وصیت باشد . و به تعبیری اموال به ورثه منتقل نمی شود الا آن مقداری که مازاد بر متعلق دین باشد .

پس در حقیقت آیات شریفه به نسبت آیات مطلقه به منزله روایات دال بر الخمس بعد الموونه است به نسبت انما غنمتم من شیء فان لله خمسه است . یعنی همانطوی که موونه شخص از اموالی که خمس به آن تعلق بگیرد محاسبه می شود همان طور متعلق وصیت میت و دین او هم از اموالی که بالقهر به وسیله موت منتقل به ورثه می شود محاسبه نمی شود . پس این آيات آیات گذشته را تقیید می زند .

روایات مقیده : روایاتی که به عنوان روایات مقیده ، آیات و روایات مطلقه مطرح شده است :

روایت اول :‌ روایت معتبره کلینی از محمد بن غیث از ابی عبد الله نقل کرده است که عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ‌ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص‌ إِنَّ الدَّيْنَ قَبْلَ الْوَصِيَّةِ ثُمَّ الْوَصِيَّةَ عَلَى أَثَرِ الدَّيْنِ ثُمَّ الْمِيرَاثَ بَعْدَ الْوَصِيَّةِ فَإِنَّ أَوَّلَ الْقَضَاءِ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ[8] . که البته در کلام شیخ صدوق در من لایحضر فَإِنَّ أَوْلَى الْقَضَاءِ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ [9] وارد شده است.

دلالت : هر کدام از وصیت و دین و ارث در طول همدیگر هستند و اول دین مقدم است و بعد از آن نوبت به وصیت می رسد و در آخر هم ارث گذارده می شود. این کاملا دلالت دارد که اگر دین بود ارثی حاصل نمی شود و اگر وصیت به ثلثی هم بود باز ارث حاصل نمی شود.

روایت دوم :‌ روایت سکونی عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوَّلُ شَيْ‌ءٍ يُبْدَأُ بِهِ مِنَ الْمَالِ الْكَفَنُ ثُمَّ الدَّيْنُ ثُمَّ الْوَصِيَّةُ ثُمَّ الْمِيرَاثُ[10] .

دو طریق دارد که یکی از آن به نوفلی می رسد .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo