< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مرتضی ترابی

98/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: ماهیت وضع

بحث ما در حقیقت وضع بود، تا حال پنج نظریه را بررسی نمودیم که برخی از آن ها از تقاریب مسلک اعتبار تصوری بودن وضع و برخی نیز از تقاریب مسلک اعتبار تصدیقی بودن وضع بود:

    1. نظریه مرحوم آخوند که وضع را به معنای اسم مصدر گرفتند و فرمودند که وضع نوعی اختصاص است بین لفظ و معنا، که منشأ آن گاهی تخصیص و گاهی کثرت استعمال است.

    2. نظریه دوم نظریه مرحوم ایروانی بود که ایشان قائل بود وضع نوعی تنزیل است به این بیان که لفظ وجود تنزیلی معنا و یکی از مراتب وجودی آن است که در این صورت لفظ فانی در معناست و فقط معناست که مورد توجه و التفات است.

    3. نظریه سوم نظریه استاد سبحانی[1] و برخی بزرگان دیگر بود، که فرمودند وضع تعیین لفظ برای معناست تا در زمان تکلم مخاطب به معنا منتقل بشود.

    4. نظریه چهارم نظریه تعهد بود و حاصلش این بود که هر انسانی متعهد و ملتزم می شود که وقتی لفظ را به کار گرفت فقط آن را در معنای خاص خودش به کار بگیرد، و یا اینکه هر وقت معنایی را اراده کرد فقط لفظ مربوط به آن را به کار بگیرد. این تعهد بین متکلم و مخاطب است که دو طرفه است.[2]

    5. نظریه پنجم نظریه آقا ضیاء عراقی[3] است که از اعلام است، فرمودند که وضع عبارت از اعتبار ملازمه بین لفظ و معناست که بعد از اتمام آن، علاقه و ملازمه مذکور به علاقه تکوینی تبدیل می شود.

بیان نظریه شهید صدر در حقیقت وضع

شهید صدر در باب وضع نظریه خاصی دارند که خلاصه آن عبارت از «قرن اکید» است. تعبیر فارسی آن «مجاورت و همبستگی و پیوستگی مؤکد بین لفظ و معنا»است. اگر بین لفظ و معنا همراهی شد و پیوند بین آنها مؤکد گردید وضع حاصل می شود، عبارت ایشان مفصل است، می فرماید:

«و التحقيق أنّ الوضع يقوم على أساس قانون تكويني للذهن البشريّ، و هو: أنّه كلّما ارتبط شيئان في تصور الإنسان ارتباطا مؤكّدا أصبح بعد ذلك تصور أحدهما مستدعيا لتصوّر الآخر. و هذا الربط بين تصوّرين تارة يحصل بصورة عفويّة، كالرّبط بين سماع الزئير و تصوّر الأسد الذي حصل نتيجة التقارن الطبيعيّ المتكرّر بين سماع الزئير و رؤية الأسد، و أخرى يحصل بالعناية التي يقوم بها الواضع، إذ يربط بين اللفظ و تصوّر معنى مخصوص في ذهن الناس فينتقلون من سماع اللفظ إلى تصور المعنى، و الاعتبار الذي تحدّثنا عنه في الاحتمال الثاني ليس إلّا طريقة يستعملها الواضع في إيجاد ذلك الربط و القرن‌ المخصوص بين اللفظ و صورة المعنى. فمسلك الاعتبار هو الصحيح، و لكن بهذا المعنى.

و بذلك صحّ أن يقال: إنّ الوضع قرن مخصوص بين تصوّر اللفظ و تصوّر المعنى بنحو أكيد لكي يستتبع حالة إثارة أحدهما للآخر في الذهن. و من هنا نعرف أنّ الوضع ليس سببا إلّا للدلالة التصوّريّة، و أمّا الدلالتان التصديقيّتان الأولى و الثانية فمنشؤهما الظهور الحاليّ و السياقيّ للكلام لا الوضع».[4]

در بیان نظریه شهید صدر باید این چنین عرض کنیم: خداوند به انسان یک قوه ای بخشیده است به نام قوه تداعی معانی که از قدیم الأیام مورد توجه دانشمندان بوده است، ارسطو در باب حافظه بیان کرده که اگر انسان چیزی از یادش برود اگر بخواهد آن را یادآوری کند این از سه راه ممکن است:

1. یا از راه مجاورت، یعنی ذهنش از مجاور به مجاور می رسد، مثل دو نفر طلبه که همیشه با هم می روند و می آیند، شما اگر یکی را به تنهایی ببینی ذهنت پیش آن دیگری می رود و می گویی که رفیقت کجاست چرا تنهایی. سال های متمادی با یکی از دوستان همیشه هر سال باهم به حج می رفتیم، شاید بیش از بیست بار باهم به سفر حج رفتیم، بعد از مدتی که ایشان مرحوم شدند برخی هر وقت ما را می بینند می گویند که آن آقا را خدا بیامرزد همیشه باهم به حج می رفتید. پس مجاورت یکی از راه هایی است که انسان به چیزی منتقل می شود.

2. یکی دیگر از راه های تداعی معانی مشابهت است. انسان از مشابه به مشابه منتقل می شود.

3. یکی دیگر از راه های تداعی تضاد است. مثلا انسان از سیاهی به سفیدی، از فاسق به عادل، از روز به شب منتقل می شود.

با این بیان دانسته می شود که یکی از راه های انتقال ذهنی همین مجاورت است، یعنی همان تداعی معانی که در دوره اخیر از مسلمات بین دانشمندان است و بر روی آن تحقیقات فراوانی انجام داده اند و نام آن را «یادگیری از راه شرطی سازی» گذاشته اند. این کار حتی در حیوانات هم قابل اجراء است، مثلا حیوانی را می خواهند غذا بدهند قبل از آن زنگ خاصی را به صدا درمی آورند و این کار را چندین روز تکرار می کنند و حیوان هم هر وقت صدای آن زنگ را می شنود، می فهمد وقت غذا خوردن است و بزّاق دهانش جاری می شود. و این به دلیل مجاورت بوده که باعث تداعی معانی شده است، زیرا غذا دادن و زنگ زدن باهم مجاورت دارند و باعث می شود حیوان برای غذا خوردن به حرکت در بیاید و بفهمد موقع غذا خوردن فرا رسیده است.

پس یکی از نعمت هایی که خدا در وجود انسان به ودیعت گذاشته است انتقال از مجاور به مجاور است که همان تداعی معانی است. شهید صدر می فرماید که در وضع لفظ ما از همین قانون استفاده می کنیم، یعنی ما وقتی لفظی را برای معنایی وضع می کنیم بین لفظ و معنا مجاورتی ایجاد می کنیم، و وقتی مجاورت بین لفظ و معنا شدید شد وضع تحقق می یابد و ما نام اچنین کار و عملیاتی را وضع می گذاریم. این مجاورت همان قرن اکید است، آن وقت می فرماید این مجاورت از دو راه شدید و محکم می شود:

1. یک راهش عامل کمی است، مثل اینکه چند بار برای بچه لفظ «آب» را تکرار کنیم تا متوجه بشود لفظ آب برای این مایع خاص وضع شده است.

2. راه دیگرش عامل کیفی است، مثل اینکه برای شخص اتفاق بدی بیفتد و شما هم آن اتفاق را دیده باشید شما هر وقت آن شخص را ببینید یاد آن حادثه بد در ذهن تان تداعی می شود.

لذا ذهن از این دو راه تداعی معانی برایش اتفاق می افتد. بیشتر اوقات عامل کیفی موجب وضع تعیینی است، ولی عامل کمی غالبا وضع تعینی را ایجاد می کند. لذا وضع دو قسم می شود و تداعی معانی و مجاورت این دو نوع وضع را ایجاد می کند.

لذا تداعی معانی بر اصل مجاورت متکی است و دانشندان امروزی بر اصل مجاورت در اصل یادگیری خیلی استفاده کرده اند و بر آن تاکید بسیاری دارند، و از این قانون در زبان شناسی هم علماء زبان استفاده کرده اند.

جناب شهید صدر هم برای تعریف وضع از این قانون استفاده کرده و برای بیان حقیقت وضع از این راه آمده است، و می فرماید: «إنّ الوضع قرن مخصوص بين تصوّر اللفظ و تصوّر المعنى بنحو أكيد لكي يستتبع حالة إثارة أحدهما للآخر في الذهن»، یعنی وضع همان مجاورت شدید است که بین لفظ و معنا به وجود می آید، و اگر مجاورت ضعیف باشد تداعی معانی صورت نمی گیرد بلکه باید شدید و قوی باشد تا تداعی معانی در ذهن اتفاق بیفتد، لذا باید عامل کمی و کیفی در میان باشد تا آن مجاورت شدید ایجاد بشود و در نهایت تداعی معانی هم اتفاق بیفتد.

این نظریه شهید صدر را برخی از دانشمندان علم لغت ذکر نموده اند و آن را انتخاب نموده اند، در علم زبان یک دانشمندی آمریکایی که جایزه ملی هم برده است، و در تخصص خودش شخص بسیار مهمی در آمریکاست، ایشان هم همین نظریه دارد و نظرش به نظر شهید صدر و آقا ضیاء عراقی بر می گردد. البته مخالفش آقای جامسکی است که زبان را فطری می داند که در مباحث سابق اجمالا ذکر کردیم.

به هر حال این نظریه مجاورت را من دیدم که در غرب هم مطرح است و مورد بحث واقع شده و مخصوص دانشمندان ما نیست. این بود خلاصه نظریه شهید صدر.

بیان اشکالات نظریه شهید صدر

اشکالی که به ایشان وارد است و شاگردش استاد سید محمود هاشمی شاهرودی رحمه الله[5] هم نظیر همین اشکال را به بیان دیگری دارند، این است که این بیان شما از حقیقت وضع که فرمودید «قرن اکید» است ناقص است، زیرا منشأ را بیان نکردید، بله قرن اکید رکن اساسی وضع است ولی آن اعتبار کجا رفت؟ اگر قرن اکید موجود بود ولی اعتبار در کار نبود آیا وضع محقق می شود؟

ظاهرا چنین چیزی وضع نباشد، مثلا انسان وقتی مریض می شود «آه آه» می کند، این کلمه قرن اکید دارد با احساس درد، ولی نمی گوییم آه برای درد وضع شده است، پس علاوه بر قرن اکید ما به یک اعتبار هم نیازمندیم تا وضع محقق شود و حقیقت آن بیان شود.

لذا شهید صدر رکن اصلی را که قرن اکید باشد بیان فرمود ولی منشأ آن را که اعتبار باشد بیان نفرمود، زیرا رکن دیگری که برای تحقق وضع لازم است همین اعتبار است که به عنوان سرآغازی برای وضع است، پس اول باید اعتبار بین لفظ و معنا باشد و بعد با قرن اکید تکمیل شود تا وضع محقق شود.

با توجه به این بیان وضع دو پایه و دو رکن دارد، یکی اعتبار است و دیگری قرن اکید است که شهید صدر یکی را بیان نمود ولی دیگری را بیان نکرد. مرحوم شاهرودی هم نظریر همین اشکال ما را دارند، و می فرمایند که قرن اکید نیازمند مقبولیت عرفی است و بدون آن قرن اکید کافی نیست، ما می گوییم قبل از قرن اکید باید یک اعتبار باشد و سرآغاز عملیات وضع باشد، زیرا این اعتبار مقبولیت عرفی را هم به همراه دارد. زیرا قرن اکید یک عمل غیر ارادی است و وضع یک عمل ارادی است لذا قبل از قرن اکید باید یک اعتبار وجود داشته باشد و آن قرن اکید در چهارچوب آن اعتبار تحقق پیدا کند و الا قرن اکید به خودی خود وضع نیست.

بیان نظریه مختار موسوم به تکمیل نظریه آقاضیاء و شهید صدر

ما در حقیقت وضع چیز نویی بیان نمی کنیم بلکه با استفاده از جمع بین بیان مرحوم آقا ضیاء و بیان شهید صدر و اصلاح نمودن و تکمیل کردن آنها نظریه خود را بیان می کنیم:

مرحوم آقا ضیاء فرمود که وضع اعتباری است که بعدا تبدیل به یک ملازمه واقعی و تکوینی می شود ولی بیان نکرد که این علاقه تکوینی چه حقیقتی دارد، مرحوم شهید صدر این حقیقت را بیان کرد و فرمود قرن اکید است و از مجاورت با استفاده از عامل کمی و کیفی حاصل می شود و تداعی معانی صورت می گیرد و مخاطب از لفظ به معنا منتقل می شود.

از طرف دیگر اینکه وضع نوعی اعتبار است را مرحوم آقاضیاء بیان نمودند ولی شهید صدر فقط یک رکن وضع را که قرن اکید باشد بیان نمود ولی اعتباری بودن آن را ذکر نکرد، لذا با جمع بین کلام این دو بزرگوار ما حقیقت وضع را می توانیم بیان کنیم.

پس وضع عبارت است از: اعتبار و قرن اکید، و اینطور نیست که وضع اعتبار صرف باشد و یا خصوص قرن اکید باشد. وضع یک عمل ارادی است که با اعتبار شروع می شود و با قرن اکید که غیر ارادی است کامل و تمام می شود، و وضع جمع بین این دو است.

به عبارت کامل تر: وضع چند مرحله دارد که بعد از اتمام آنها محقق می شود:

1. خدای تعالی به انسان قدرت ایجاد لفظ را داده است به این شکل که یک صدای مخصوصی را به عنوان لفظ تولید می کند و از دهانش بیرون می آید، مثل بچه ها. و این یک قوه ای است که خداوند در انسان ها قرار داده است.

2. وقتی اعتبار صورت گرفت و واضع لفظی را برای معنایی قرار داد در اثر آن یک مجاورت ضعیفی بین لفظ و معنا شکل می گیرد، که اگر دوباره آن لفظ برای آن معنا بر اثر دیدن آن شئ (معنا) به کار گرفته شد و برای آن استعمال شد و دیگرانی هم که آن را دیده اند با این استعمال همراهی کردند و به یاد آن شئ افتادند، آن قرن و مجاورت قوی تر می شود و شدت بیشتری پیدا می کند. در اثر تکرار این کار، کم کم قرن اکید و مجاورت شدید حاصل می شود. و اگر هم دیگران همراهی نکردند وضعی صورت نمی گیرد و آن اعتبار قبلی از بین می رود.

3. وقتی قرن اکید تحقق پیدا کرد در نتیجه آن نیز وضع تحقق پیدا می کند.

فبناء علی ما ذکرناه فالوضع هو الإعتبار الذي یدعم بالقرن الأکید، او الإعتبار مع القرن الأکید.

تا اینجا مبحث تعریف وضع تمام گردید و در جلسه آینده وارد بحث از اقسام وضع می شویم. خلاصه اش این است که: تحقق وضع منوط بر تصور لفظ و معناست، پس قبل از وضع، واضع باید در ابتدا معنا را تصور کند و این تصور معنا یا کلی است و یا جزئی و از آن تعبیر می آورند به وضع عام و وضع خاص. بعد از وضع نیز معنا را باید تصور کند تا لفظی برای آن قرار دهد که این تصور معنا نیز یا کلی است و یا جزئی. و از آن تعبیر می کنند به موضوع له عام و موضوع له خاص. پس در اینجا باید از امکان و وقوع این چهار قسم بحث کنیم. ادامه بحث در جلسه آینده. والحمدلله رب العالمین.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo