< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مرتضی ترابی

1401/01/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: النواهي/اجتماع الأمرو النهي/تنبیهات

بحث در این بود که اگر کسی به سوء اختیار خود وارد مکان غصبی بشود طبعا اضطرار به خروج پیدا می کند برای اینکه اگر آنجا بماند مرتکب به غصب بیشتری می شود. پس برای تخلص از غصب بیشتر اضطرار دارد به خروج چون شرع راه بقا را بسته است فقط راه تخلص از آن، خروج است. در اینجا بحث شد درباره حکم تکلیفی تصرف خروجی، پنج قول ذکر کردیم و در میان آنها ما قول صاحب فصول را تقویت کردیم، که خروج حرام است به حرمت سابق و ملاک حرمت را هم دارد و وجوب خروج هم ثابت است. بحث از سایر اقوال هم مفصلا گذشت و تکرار نمی کنیم.

بحث دوم هم درباره حکم وضعی عبادتی بود که در هنگام خروج به جا آورده می شود که آیا باطل است یا صحیح است؟ که گفتیم در اینجا طبق مبانی مختلف حکم فرق پیدا می کند. اگر کسی در حین خروج نماز بخواند آیا این عبادت صحیح است یا نه؟ حکم وضعی نماز طبق مبانی مختلف چگونه است؟ این مساله را باید در سه صورت بیان کنیم:[1]

صورت اول: جایی است که اگر این شخص در حین خروج نماز را نخواند متمکن است از ادای نماز به نحو تام الاجزا بعد از خروج از مکان غصبی، وقت باقی است برای این کار، با این حال اگر حین خروج نماز بخواند صحیح است یا نه.

صورت دوم: جایی است که اگر نماز را در حین خروج نخواند متمکن است از ادای نماز در خارج از این مکان غصبی لکن به نحو ایمایی نه تام الاجزاء و الشرائط. مثلا فرض کنید این آقا کمرش درد دارد پاهاش درد میکند و نمی تواند بعداز خروج هم به صورت تام بخواند. حال اگر حین خروج نماز بخواند صحیح است یا نه. صورت سوم: در جایی است که وقت ضیق است و اگر نمازش را نخواند در زمان خروج، دیگر نمی تواند نمازش را بخواند نه به نحو ایمایی و نه به نحو تام الاجزاء و الشرائط. این سه صورت را داریم و باید حکم اینها را بنا بر مبانی بزرگان بررسی کنیم. اما صورت اول را باید طبق مبانی مختلف بحث کنیم که آیا این نماز صحیح است یا نه؟

یکی از این مبانی از آن خوئی است که در مساله اجتماع امرونهی قائلند که اگر ترکیب اتحادی باشد این اجتماع ممتنع است اما اگر انضمامی باشد اجتماع جایز است، و در مورد صلات در دار غصبی هم فرمودند که ترکیب صلات با غصب ترکیب انضمامی است مگر در سجده که در اینجا ترکیب اتحادی است، وچون باید نهی را مقدم کنیم طبعا نماز باطل خواهد بود به خاطر سجده. ایشان نسبت به خروج هم قائلند که خروج اگر به سوء الاختیار است این خروج نه حرام بالفعل است و نه واجب بالفعل است البته ملاک حرمت را دارد و عقل هم حکم می کند به لزوم خروج یعنی همان نظرمرحوم آخوند را دارند. در صورت اول طبق مبنای ایشان نماز باطل است، چون اگر نماز را به صورت ایمایی بخواند در حین خروج درست است نمازش ترکیب اتحادی با غصب ندارد ولی باطل است چون متمکن از نماز تام الاجزاء و الشرائط است در خارج از مکان غصبی، لذا شخصی که متمکن از مرتبه عالیه است حق ندارد مرتبه دانیه را انتخاب بکند، لذا نمازش باطل است در صورت اول. اگر در حین خروج نماز را به صورت تام انجام بدهد یعنی مقداری مکث کند نماز بخواند باز باطل است برای اینکه وقتی سجده کند نمازش ترکیب اتحادی با غصب پیدا می کند و نهی مقدم می شود به خاطر امتناع اجتماع، لذا نماز باطل است.

اما صورت دوم بر طبق مبنای ایشان نماز در این چنین حالتی صحیح است زیرا ترکیب در اینجا انضمامی است چون سجده انجام نمی دهد وایما می کند لذا ترکیب اتحادی پیش نمی آید. اگرچه اگر ترکیب اتحادی پیدا بکند چون این تصرف خروجی تصرف غاصبانه است چون ملاک عقاب را دارد ولو حرمت فعلی ندارد، لذا اگر بنا بود سجده را کامل انجام بدهدنمازش باطل بود چون مبغوضیت را دارد. ولی فرض این است که این شخص به صورت اشاره سجده می کند و نماز می خواند لذا صحیح است و باطل نیست. اما اینکه چرا سجده و رکوع را اشاره می کند چون متمکن از تام الاجزا نیست. اما اینکه بگویید همین تصرف مبغوض است می گوییم چون ترکیب انضمامی است مبغوضیت به نماز سرایت نمیکند.

اینجا ایرادی که به نظر می رسد این است که اگر این نمازی که در حال خروج دارد انجا می دهد اگر منظور این است که در حال حرکت دارد انجام می دهد خوب در اینجا باز از جهت عدم استقرار اشکال دارد بخلاف اینکه اگر بعد از خروج نماز را بخواند که می تواند در حالت استقرار بخواند، درست است که نماز بعد از خروج را هم ایمایی می خواند ولی در حال استقرار می خواند و نه در حال حرکت. اگر هم منظور این است که در مکان غصبی مقداری مکث می کند و به صورت اشاره می خواند نماز را، این مورد هم خروج موضوعی دارد از محل بحث ما، چون بحث ما در حکم نماز در حین خروج است نه در زمانی که این آقا مکث می کند و در حال خروج نیست و خروج صدق نمی کند. لذا در این صورت دوم که خوئی فرمودند نمازش به صورت ایمایی صحیح است این مطلب خالی از اشکال نیست.

اما صورت سوم بنا برمبنای ایشان این است که نماز این شخص در حین خروج محکوم به صحت است، به صورت ایمایی بخواند این ترکیب انضمامی می شود نه اتحادی، و از آن طرف بدل هم ندارد که پس از خروج بخواهد آن بدل را انجام بدهد لذا وظیفه اش این است که نماز را در حین خروج انجام بدهد به نحو اشاره و صحیح است.

اما بر طبق مبنای نائینی و شیخ انصاری این صور چه حکم پیدا می کند؟ فرمودند خروج واجب است لا غیر، نه حرام است نه ملاک حرمت را دارد. بر طبق این مبنا باز در این سه صورت همین حکم را خواهد داشت، یعنی در صورت اول نماز خواندن در حین خروج باطل است، چون در خارج از مکان غصبی بدل تام الاجزاء والشرائط دارد، واگر هم نماز را تام بخواند و توقف کند، باز نمازش باطل است به دلیل اینکه شیخ انصاری و نائینی که می فرمودند واجب است در صورتی فرمودند که خروج صدق کند وقتی مکث کند و بقا داشته باشد دیگر خروج صدق نمی کند لذا نمازش مبغوض می شود لذا باطل است. در صورت دوم طبق نظر مرحوم شیخ ونائینی نمازش صحیح خواهد بود چون فرض این است که نماز در حین خروج متحد با خروجی است که واجب است نه حرام و ملاک حرمت را هم ندارد، لذا نماز صحیح است و اشکالی ندارد مگر اشکال از ناحیه عدم استقرار که ذکرش گذشت. اما در صورت سوم طبق نظر شیخ این نماز صحیح است چون متمکن نیست در خارج از مکان غصبی، به دلیل اینکه الصلاة لا تسقط بحال.

اما بر طبق مبنای کسانی که قائلند اجتماع امرونهی ممتنع است و ترکیب نماز با غصب اتحادی است در همه حالات نماز نه فقط در سجود، لذا نماز در حال خروج در صورت اول متحد با غصب می شود ولو به صورت اشاره ای بخواند، چون مبنا این است که نماز در همه حالات ترکیب اتحادی است، لذا محکوم به بطلان است، چون در هر صورت خروج مبغوض است. اما در صورت دوم حکم نماز در حال خروج هم باز محکوم به بطلان است، بر خلاف مبانی سابق که در صورت دوم نماز صحیح بود اما طبق این مبنا که نماز در همه حالاتش با غصب ترکیب اتحادی دارد و از طرف دیگر هم خروج حرام است به حرمت سابقه چنانکه صاحب فصول فرمودند، طبق این مبنا این نماز باطل است ولو اشاره ای باشد زیرا ترکیب اتحادی دارد با غصب و بنا بر قول به امتناع جانب نهی مقدم می شود و امری ندارد تا صحیح باشد. اما در صورت سوم حکم نماز بنا بر این مبنا محکوم به صحت است البته به صورت ایمایی، چون فرض این است که متمکن از نماز نیست نه ایمایی نه تام، چون الصلاة لا تسقط بحال لذا نماز در این صورت سوم صحیح است و ادله امر بر ادله نهی مقدم است و این مقدار نماز به صورت اشاره ای مبغوضیت ندارد.

تا اینجا معلوم می شود که حکم وضعی عبادت و نماز در حال خروج از مکان غصبی فرق پیدا کرد، این حکم ها البته در صورتی است که ما قائل به ترکیب اتحاد اجمالی یا اتحاد تامِ نماز با غصب باشیم و قائل به امتناع نیز باشیم، اما بنا بر قول به جواز اجتماع حتی در موارد ترکیب اتحادی، ممکن است حکم صور فرق پیدا کند با آنچه را تا کنون گفتیم، یعنی بگوییم فرد هم عاصی است و هم مطیع، به خاطر غصب عاصی است و به خاطر نماز خواندن مطیع است. لذا عدّ مطیعا و عاصیا، اگر کسی قائل به جواز اجتماع شد در همه صور محکوم به صحت میشود و دیگر تفصیلی در کار نخواهد بود، حتی در صورت اول که در خارج مکان غصبی نماز بدل داشت نماز صحیح است البته اگر تام بخواند نه با اشاره و ایما. پس حکم صلات در مکان غصبی و اضطرار به حرام بر این مبنا صحت است در تمام صور. ما هم چون قول به جواز را تقویت کردیم لذا ما هم قائل به صحت نماز در حین خروج خواهیم بود. الحمدلله رب العالمین.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo