< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الشرکة/شرکت های تجاری/ماهیت و انواع شرکت های تجاری

عرض کردیم شرکت های تجاری اقسامی دارند و در تقسیم بندی این شرکت ها سه قسم عمده را ذکر کردیم. یا شرکت های اشخاص اند و یا شرکت های اموال اند و یا شرکت های مختلط هستند. مجموع انواع شرکت ها هفت مورد است که تحت این سه عنوان هستند.

شرکت های اشخاص کدام است؟ [1]

شرکت های اشخاص دو نوع هستند یکی شرکت تضامنی و دیگری شرکت نسبی. در شرکت تضامنی این خصوصیت وجود دارد که از جهت ضمان هر یک از شرکا به تنهایی ضامن بدهی ها و ضررها هستند، مثلا شرکتی هست که صدمیلیون بدهکار است و توانایی پرداخت هم ندارد، اینجا شرکا که سه نفر هستند هر کدام به تنهایی ضامن هستند، بدهکارها می توانند به شخص اول رجوع کنند به تنهایی، یا به دوم به تنهایی، یا به سوم به تنهایی. به هرکدام رجوع کردند نمی تواند بگوید به دیگری رجوع کنید.

در شرکت تضامنی آن حصه ها که وجود دارد به صورت سهم سهم نیست، بلکه مثلا بیست حصه وجود دارد و هر کدام از شرکا می توانند مقداری داشته باشند چه مساوی چه غیر مساوی. چرا می گویند تضامنی برای اینکه بگویند مردم به ما اعتماد کنند و شرکت ما تضامنی است و ما ضامن سرمایه ای هستیم که مردم به ما تحویل می دهند و کل دارایی ما در خدمت شرکت است و ضرر فقط به مقدار سهام نیست بلکه هر کدام از شرکا ضامن است نسبت به تمام بدهی های شرکت ولو از اموال شخصی خودش.

شرکت نسبی هم آن است که چند نفر شریک می شوند و هر کدام یک حصه ای را می آورند و می گویند سهم الشرکه و هر کدام نسبت به آن حصه ای که دارند ضامن هستند و نه بیشتر، نمی گوییم به مقدار حصه ای که در شرکت آورده اند بلکه می گوییم به نسبت به حصه ای که آورده اند، مثلا سه نفر شرکتی دارند و بدهی ها را حساب می کنند و می بینند بدهی ها را که از اموال شرکت پرداخت کرده اند باز صدمیلیون بدهی باقی مانده است، در اینجا به نسبت حصه ای که دارند بدهی را تقسیم می کنند و هر کس به نسبت به حصه خودش بدهی ها را پرداخت می کند، سه نفر در اینجا شریک هستند، فرض بفرمایید یکی نصفش را بعهده دارد و یکی یک چهارم و آن دیگری هم یک چهارم، آن صد میلیون را از اموال شخصی خودشان به همین نسبت پرداخت می کنند. در تضامنی اینطوری نبود بلکه کل بدهی را از یک نفر می گرفتند و آن شخص هم خودش بعد از پرداخت بدهی ها، به دیگر شرکا رجوع می کرد وسهم خود را از آنها می گرفت.

اینها را می گویند شرکت اشخاص یعنی این اشخاص هستند که شرکت را راه انداخته اند و ضمانت کرده اند سرمایه مردم را، و اسم شرکت را هم باید در شرکت بیاورند که یا شرکت تضامنی است و یا شرکت نسبی.

دومین نوع از شرکت ها شرکت اموال اند که عمده این شرکت های تجاری شرکت اموال اند که باعث پیشرفت اقتصادی در کشورها شده و تحول در زندگی مردم ایجاد کرده است. شرکت اموال هم شرکت سهامی عام و خاص اند و یکی هم شرکت با مسئولیت محدود.

در اینجا به اموال نگاه می شود و نه به اشخاص. خصوصیت اینها این است که سهم ها متساوی اند و همه سهام به صورت یک دست تقسیم می شوند مثلا هر سهمی هزار تومان، یک میلیون سهم هزارتومانی، ده میلیون سهم هزار تومانی و هکذا. در شرکت سهامی عام مقداری از سرمایه را موسسین تامین می کنند و مقداری از سرمایه را به صورت پذیره نویسی عرضه می کنند و از مردم جمع می کنند. ولی در شرکت سهامی خاص سهامداران آن همان موسسین شرکت هستند نه مردم.

ضمان در این شرکت ها اصلا به اموال شخصی شرکا ربطی ندارد و هر کسی به نسبت تعداد سهمی که دارد سود و ضرر می بیند چه شرکت سهامی عام باشند و چه خاص.

در شرکت با مسئولیت محدود هم که قسم دیگری از شرکت اموال است، آنها هم اموال شخصی شان داخل در ضمان نیست، لذا با شرکت اشخاص فرق دارد ولی در اینجا سهم الشرکه به صورت حصه حصه است نه سهم سهم مثل سهامی عام و خاص، و یک خصوصیت دیگر آن این است که در اینجا صاحب سهم نمی تواند سهمش را به دیگران بفروشد مگر اینکه شرکا یا اکثر آنها راضی باشند، ولی در شرکت سهامی عام می تواند به دیگران بفروشد ونیازی به اجازه شرکا ندارد لذا انتقال سهام آسان است.

یک خصوصیت دیگر این است که در شرکت با مسئولیت محدود اداره اش خیلی آسان است ولی در شرکت های سهامی عام و خاص اداره خیلی سخت است و نیاز به هیئت مدیره و ... دارد. شرکت های سهامی هیئت نظارت دارد ولی در شرکت مسئولیت محدود این چنین نیست.

پس شرکت اموال که سه قسم است فرق عمده آن با شرکت های اشخاص این است که در اولی ضمان به اندازه سهم الشرکه است ولی در دومی اموال دیگر شرکا هم به عنوان ضمان در اختیار شرکت است و در صورت ضرر سهامداران می توانند به اموال شخصی آنها هم رجوع کنند. همچنین می توانند به یک نفر آنها رجوع کنند کما اینکه عرض کردیم. تا اینجا اجمالا شرکت های اموال و اشخاص و اقسام و فرق های آنها را بیان کردیم.

سومین نوع از شرکت ها شرکت های مختلط از اموال و اشخاص هستند که دو نوع یا دو قسم اند، یکی شرکت های مختلط سهامی و دیگری مختلط غیر سهامی.

اینها مختلط اند از اموال و از اشخاص، یعنی برخی از شرکا تضامنی هستند، مثلا دو نفر از شرکا در شرکت مختلط تضامنی باشند ویکی دونفر می گویند به مقدار حصه مان ضامن هستیم. این هم یا غیر سهامی است ویا سهامی است. پس در شرکت های مختلط از یک جهت قوانین شرکت های تضامنی جاری است و از یک طرف قانون شرکت های اموال جاری می شود.

تا حال چند نوع شرکت را بیان کردیم:

    1. شرکت تضامنی و نسبی که مربوط به شرکت اشخاص بودند.

    2. شرکت سهامی عام و خاص و شرکت با مسئولیت محدود که مربوط به شرکت در اموال بودند.

    3. شرکت مختلط غیر سهامی و شرکت مختلط سهامی که مربوط به شرکت مختلط از اموال و اشخاص بودند.

یک شرکت های دیگری وجود دارند که تعاونی اند که نظام شان مانند شرکت سهامی هستند، چون سهامی سرمایه جمع می کند، ولی فرق شان این است که رای در شرکت های تعاونی به تناسب سهم نیست بلکه هر فردی یک رای دارد برای خودش چه سهمش زیاد باشد چه کم باشد، ولی در شرکت های سهامی رای متناسب با سهم است و هر کس سهم بیشتری داشته باشد حق رای بیشتری دارد و می تواند تصمیمات شرکت را بگیرد. شرکت های دولتی هم ملحق به شرکت های سهامی اند. جمعا هفت یا هشت شرکت را بیان کردیم.

حالا برمیگردیم به بیان تفصیلی این شرکت ها:

در شرکت های تضامنی گفتیم طبق قانون هر کدام از شرکا ضامن کل بدیهی های شرکت است، همه را ضامن است، به هر کدام از افراد می شود رجوع کرد، حال باید از نظر شرعی بحث کنیم چنین ضمانتی صحیح است شرعا یا نه؟ چنین ضمانی که در قانون تجارت است و همه آ نرا پذیرفته اند ومحاکم هم طبق آن حکم می کنند، آیا این شرعیتی دارد یا نه؟

برای اینکه مطلب را بفهمیم باید رجوعی به باب ضمان داشته باشیم و ببینیم این ضمان محل بحث را شامل می شود یا نه. عرض می کنیم ضمان در فقه اینطوری تعریف شده:

یک ضمان اعم وجود دارد و یک ضمان عام و یک ضمان خاص:

ضمان اعم یعنی «کون الشئ علی العهدة»، یعنی یک چیزی به عهده انسان بیاید و می تواند عهد و عقد باشد مثلا شخص وامی گرفته و شما ضمانتش را کرده اید. ممکن است فرض کنید به صورت کفالت باشد زید کسی را کشته است و یا یک جنایتی کرده است و کسی می رود کفیل او می شود و می گوید تا دادگاه بخواهد تشکیل بشود این شخص را من می برم و موقع دادگاه حاضرش می کنم و حضورش را بعهده می گیرم، این را هم شامل است. شئ چه مال باشد چه شخص باشد، لذا عقد کفالت هم داخل آن است، ممکن است غرامات را هم بگیرد مثل کسی که خانه کسی را خراب کرده است لذا ضامن است.

پس ضمان هم شامل عقد ضمان است که در دین است وهم عقد کفالت و هم غراماتی که به عهده انسان می آید را شامل می شود و هم با دقت بیشتر همه عقود بیع و تجارت را هم می گیرد، چون دارای ضمان هستند، مثلا شما چیزی را می خرید ثمن آن را ضمانت می کنید یا چیزی را اجاره می کنید اجرت آن را ضمانت می کنید. پس ضمان به معنای اعم شامل تمام ابواب معاوضات می شود. همه اش کون الشئ في العهدة است.

ضمان یک معنای عام علاوه بر معنای اعم آن دارد و می شود «کون المال أو الشخص في العهدة» که شامل عقد ضمان در دین و کفالت می شود و آن عمومیت قبل را ندارد و همچنین گفته اند شامل حواله دین هم می شود. مثلا زید از شما طلب دارد شما به او بگویید من هم از خالد طلب دارم من دین شما را به خالد حواله می کنم، اگر طلبکار بپذیرد این دین به عهده خالد می آید.

ضمان یک معنای خاص هم دارد که عقد ضمان همان عقد ضمانی است که در دین وجود دارد، کسی وام می گیرد شما او را ضمانت می کنید و آن مال به عهده شما می آید و اگر شخص پرداخت نکند باید شما پرداخت کنید. پس ضمان سه معنای اعم و عام و خاص دارد.

در مرحله سوم عرض کردیم یک دینی وجود دارد که شما آن را به عهده می گیرید، در اینجا ما با عامه اختلاف داریم زیرا آنها می گویند ضمان یعنی «ضمّ الذمة بالذمّة» یعنی هم شما مورد طلب هستید وهم شخصی که شما از او ضمانت کرده اید مورد طلب است، ولی در فقه شیعه فقط شما ضامن هستید که ضمانت را پذیرفته اید یعنی ضمان عبارت است از «نقل الذمة إلی الذمة».

بیان یک اشکال:[2]

حال بنا بر هر دو تعریف یک خصوصیتی در ضمان است که باید ضمان موضوعش محقق بشود تا صحیح باشد که شما ضمانت کنید اگر موضوع ضمان محقق نشده باشد ضمانت شما معنا ندارد، این در حالی است که در شرکت محل بحث یعنی شرکت تضامنی، هنوز بدهکاری ای به وجود نیامده است شخص می گوید من ضامن بدهی های آینده شرکت خواهم بود آیا این صحیح است؟

شرکت هنوز بدهی ندارد که شما شرکت تضامنی تاسیس کنید وبگویید هر کدام از شرکا از باب تضامن بدهی های شرکت را به عهده می گیرند، اصلا هنوز بدهی ایجاد نشده تا شما بخواهید به عهده بگیرد لذا شرکت تضامنی دلیلی بر مشروعیتش وجود ندارد !!

ما چطور می توانیم این اشکال را برطرف کنیم و جواب بدهیم آیا راهی برای تصحیح شرکت تضامنی پیدا می کنیم؟ زیرا ضمان در این شرکت ازباب ضمان ما لم یجب است یعنی چیزی را ضمانت کرده اند که هنوز محقق نشده است هنوز بدهی در کار نیست و حاصل نشده است. این را استاد سبحانی در این کتاب به دنبال جواب دادن از آن است، ایشان به دنبال راه هایی است که اثبات کند شرکت تضامنی مشروع است. همین اشکال ضمان ما لم یجب در شرکت نسبی هم می آید که چنین ضمانی باطل است، لذا راه تصحیحی باید پیدا کنیم.

 


[1] . الشرکة و التأمین في الشریعة الإسلامیة الغراء، ص149.
[2] . الشرکة و التأمین في الشریعة الإسلامیة الغراء، ص152.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo