< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1403/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخمس/کیفیت تقسیم خمس /نقل و بررسی روایات اباحه خمس

 

بحث در روایاتی بود که دال بر اباحه خمس بر شیعیان بود . این روایات را صاحب وسائل در باب چهارم در باب انفال ذکر کرده است که 22 روایت را ایشان ذکر کرده و چند روایت هم در مستدرک هست . ممکن است در اثر تتبع ، روایات دیگری هم به دستش بیاید . از این روایات برداشت شده است که خمس مباح است و دادن خمس واجب نیست .این یکی از اقوال در مسئله بود ، اما قولی که در میان متاخرین مورد نظر هست ، این است که خمس اگر در مال خود انسان تعلق پیدا بکند ، آن خمس برداشته شده نمی باشد و اگر خمسی که در مال دیگری تعلق گرفته و زمانی که در ملک دیگری بوده است ، متعلق خمس بوده است، و انسان با معامله آن را بدست آورده است ، دادن خمس آن مال بر شیعیان واجب نخواهد بود . این نظر را خیلی از برزگان فرموده اند و نظر بر این مستقر شده است . این که از این روایات حلیت خمس به طور مطلق استفاده می شود ، این نظر شاذی هست و معرضٌ عنه است . مرحوم صاحب حدائق این نظر را به برخی نسبت داده اند و درست نیست . برخی هم مانند شیخ مفید ره نظرشان بر این بود که این روایات مربوط به مناکح است و اگر أمه ای خریداری کرد که او سابقاً متعلق خمس بوده است ولی تصرف در آن أمه مباح خواهد بود یا اگر مهریه ای که به همسرش می دهد خمس در آن واجب شده باشد و خانمی که ازدواج کرده ، با مهریه ای ازدواج کرده است که متعلق خمس بوده است ، در آن صورت هم خمس آن مباح شده است و باعث نمی شود که نکاحش باطل بشود.

روایت دهم : صحیحه فضیل: 12684- 10- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنَا فِي كَبِدِهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى أَوَّلِ النِّعَمِ قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَوَّلُ النِّعَمِ قَالَ طِيبُ الْوِلَادَةِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لِفَاطِمَةَ ع- أَحِلِّي نَصِيبَكِ مِنَ الْفَيْ‌ءِ لآِبَاءِ شِيعَتِنَا لِيَطِيبُوا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا أَحْلَلْنَا أُمَّهَاتِ شِيعَتِنَا لآِبَائِهِمْ لِيَطِيبُوا . [1]

این روایت هم دالّ بر این است که اگر حقی در مسئله متعلق به مناکح باشد ، آن حق حلال شده است و مقصود از این حلیت ، طیب الولاده بودن شیعه می باشد . حتی اگر پسری شیعه باشد و پدرش سنی باشد، مادر آن شیعه برای پدرش حلال شمرده شده تا فرزند شیعه طیب الولادة داشته باشد .

روایت یازدهم : 12685- 11- وَ عَنْهُ (سعد بن عبدالله اشعری) عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ حَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مُحَسِّنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ طَلْحَةَ صَاحِبِ السَّابِرِيِّ عَنْ مُعَاذِ بْنِ كَثِيرٍ بَيَّاعِ الْأَكْسِيَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مُوَسَّعٌ عَلَى شِيعَتِنَا أَنْ يُنْفِقُوا مِمَّا فِي أَيْدِيهِمْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا حَرَّمَ عَلَى كُلِّ ذِي كَنْزٍ كَنْزَهُ حَتَّى يَأْتُوهُ بِهِ يَسْتَعِين‌ بِهِ [2] .

در این روایت می فرماید که این اموال در اختیار شیعیان قرار دارد اما تا زمان ظهور امام زمان عج که بعد از آن باید حق امام ع باید پرداخته شود .

البته این روایت روشن نیست که مرادش خمس است یا انفال ؟ کنز اگر در زمین های انفال باشد ، کنز از انفال می شود .

روایت دوازدهم : 12686- 12- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ[3] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ(مشترک ، ثقةٌ) عَنْ أَبِي سَيَّارٍ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ (کشی: ثقةٌ) فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي كُنْتُ وُلِّيتُ الْغَوْصَ فَأَصَبْتُ أَرْبَعَمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ قَدْ جِئْتُ بِخُمُسِهَا ثَمَانِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ كَرِهْتُ أَنْ أَحْبِسَهَا عَنْكَ وَ أَعْرِضَ لَهَا وَ هِيَ حَقُّكَ الَّذِي جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى لَكَ فِي أَمْوَالِنَا، فَقَالَ وَ مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ وَ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا إِلَّا الْخُمُسُ يَا أَبَا سَيَّارٍ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ لَنَا، قَالَ قُلْتُ: لَهُ أَنَا أَحْمِلُ إِلَيْكَ الْمَالَ كُلَّهُ ،فَقَالَ لِي يَا أَبَا سَيَّارٍ قَدْ طَيَّبْنَاهُ لَكَ وَ حَلَّلْنَاكَ مِنْهُ فَضُمَّ إِلَيْكَ مَالَكَ وَ كُلُّ مَا كَانَ فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا مِنَ الْأَرْضِ فَهُمْ فِيهِ مُحَلَّلُونَ وَ مُحَلَّلٌ لَهُمْ ذَلِكَ إِلَى أَنْ يَقُومَ قَائِمُنَا- فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ[4] مَا كَانَ فِي أَيْدِي سِوَاهُمْ فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا- فَيَأْخُذَ الْأَرْضَ مِنْ أَيْدِيهِمْ وَ يُخْرِجَهُمْ مِنْهَا صَغَرَةً [5] .

در کتاب کافی نسخه در این جا فرق می کند: وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: إِنِّي كُنْتُ وُلِّيتُ الْبَحْرَيْنَ الْغَوْصَ ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِهِ فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ مَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ يَتْرُكَ الْأَرْضَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ أَمَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي غَيْرِهِمْ فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ ثُمَّ ذَكَرَ مِثْلَه‌ . در این روایت می فرماید مالیات آن چه در اختیار شیعه هست ، از شیعیان دریافت می کند و زمین را در اختیار خودشان باقی می گذارد ولی زمین های که در اختیار دیگران هست ، کسبشان حرام است و آن ها را می گیرد .

این روایت می فرماید که خود زمین و درآمد زمین که حق امام ع هست (چه حقی خمس و چه حق انفالی) را از غیر شیعیان گرفته می شود ولی برای شیعیان حلال است .

اشکالی که در دلالت این روایت وجود دارد این است که روایت راجع به زمین و درآمد زمین است و شاید مربوط به باب خمس نباشد و مربوط به انفال و زمین های انفال و زمین های مفتوحه ای که با صلح گرفته شده است .

خود صاحب وسائل هم در این جا می فرماید : أَقُولُ: قَوْلُهُ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا مَخْصُوصٌ بِأَرْضِ السَّائِلِ الَّتِي وُلِّيَهَا أَوْ بِأَرْضِ الْأَنْفَالِ لِمَا مَضَى‌ وَ يَأْتِي فِي الْجِهَادِ وَ غَيْرِه.‌[6]

روایت سیزدهم : صحیحه : 12687- 13- وَ بِإِسْنَادِهِ(شیخ طوسی) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ (ابی الخطاب) عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ الْجَبَلِ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ رَجُلٍ أَخَذَ أَرْضاً مَوَاتاً تَرَكَهَا أَهْلُهَا فَعَمَرَهَا وَ كَرَى[7] أَنْهَارَهَا وَ بَنَى فِيهَا بُيُوتاً وَ غَرَسَ فِيهَا نَخْلًا وَ شَجَراً قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَهِيَ لَهُ وَ عَلَيْهِ طَسْقُهَا يُؤَدِّيهِ إِلَى الْإِمَامِ فِي حَالِ الْهُدْنَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ فَلْيُوَطِّنْ نَفْسَهُ عَلَى أَنْ تُؤْخَذَ مِنْهُ [8] .

این روایت هم می فرماید که زمین برای شیعیان حلال است تا زمان ظهور قائم عج و بعد از ظهور ممکن است اصل زمین را از او بگیرند .

جمع بین روایات تحلیل و وجوب خمس :

روایت سالم بن مکرم (ابو خدیجه) و روایت یونس بن یعقوب شاهد جمع بین دو روایات وجوب خمس و تحلیل خمس است که می فرمایند اگر این اموال در دست دیگران بود و به شما رسید ، آن اموال حلال است و اموالی که مال خود انسان باشد ، خمسش واجب است .

 


[3] . احمد بن محمد بن عیسی الاشعری.
[4] . جمع آوری کند مالیت را.
[7] . لایه روبی نهر ها.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo